محمدجواد عبدالهی
چکیده
از سال 1335ش تاکنون، سرشماریهای ادواری عمومیِ نفوسِ جمعیت کشور، اصلیترین منبع رسمی است که در آن آمار بیکاران کشور احصاء میشود. براساس نتایج سرشماری 1335ش، جامعۀ ایران در آن زمان در وضعیت اشتغال کامل ...
بیشتر
از سال 1335ش تاکنون، سرشماریهای ادواری عمومیِ نفوسِ جمعیت کشور، اصلیترین منبع رسمی است که در آن آمار بیکاران کشور احصاء میشود. براساس نتایج سرشماری 1335ش، جامعۀ ایران در آن زمان در وضعیت اشتغال کامل قرارداشت. این در حالی بود که در دهههای 1320 و 1330ش، از سویی سرمایهگذاریهای عمرانی به بخشهای غیرمولد یا دیربازده سوق یافته بود و از سوی دیگر، جمعیت روستایی که اکثریت جمعیت آن زمان کشور را تشکیل میداد، از منابع و امکانات تولیدی روستاها پیشی گرفته بود؛ ازاینرو، بخش زیادی از جمعیت فعال کشور بهصورت آشکار و پنهان با مشکل بیکاری روبهرو بود؛ بنابراین، پرسش پژوهش حاضر این است که چرا سرشماری سال 1335ش از بازنمایی این بیکاری ناتوان بوده است؟ مدعای نوشتۀ حاضر این است که دستهبندی و مقولاتی که برپایۀ آنها در این سرشماری به آمارگیری و احصاء بیکاران پرداخته شده است، موجب مخدوششدن آمار بیکاری و پنهانشدن آن میشد؛ زیرا این دستهبندی و مقولات، برگرفته از تقسیمبندی نیروی کار برپایۀ کار مزدی بود، حال آنکه در جامعة آن زمان، کار رعیتی بر دیگر اشکال کار غلبه داشت. برایناساس، نخست، چگونگی بازنمایی بیکاری در سرشماری یادشده شرح داده میشود و سپس، شیوۀ بهرهبرداری از زمین پیش از اصلاحات ارضی بررسی خواهد شد تا در آخر بتوان نشان داد که آمار بیکاری در سرشماری مذکور، به چه طریقی به شمارش نیامده و پنهان مانده بود.