سید زین العابدین مجیدی؛ روزبه زرین کوب
چکیده
در سال 1927 م مورخ بریتانیایی، ویلیام تارن (1869-1957 م) با انتشار زندگینامهای از اسکندر در جلد ششم از تاریخ باستان کمبریج به ارائه دیدگاههایی آرمانی دربارة شخصیت سردار مقدونی پرداخت. محوریترین و ...
بیشتر
در سال 1927 م مورخ بریتانیایی، ویلیام تارن (1869-1957 م) با انتشار زندگینامهای از اسکندر در جلد ششم از تاریخ باستان کمبریج به ارائه دیدگاههایی آرمانی دربارة شخصیت سردار مقدونی پرداخت. محوریترین و در عین حال، بحثانگیزترین دیدگاه تارن دربارة اسکندر، انتساب مفهوم «اتحاد و برادری جهانیان» به او بود. تارن برحسب تصور خود از گزارش آریان، دعای اسکندر را در جشن اُپیس (324 پم) برای همکاری و مشارکت مقدونیها و ایرانیان در حکومت، اعلان رسمی اتحاد تمامی انسانها تعبیر کرد و از آن به عنوان «هُمُنُیا» Homonoia)، یا اتحاد قلوب) نام برد. تارن در سالهای 1933 (مقالة «اسکندر کبیر و اتحاد جهانیان») و 1948 م (زندگینامة اسکندر کبیر، 2 ج) بدون هیچ تجدیدنظری، دیدگاه آرمانی خود را دربارة اسکندر بار دیگر ابراز کرده و بر آن تأکید کرد. با وجود انتقادهای فراوان به دیدگاههای آرمانی تارن، مفهوم «اتحاد و برادری» او دربارة اسکندر، حوزة تاریخنگاری اسکندر را در غرب تا اواخر دهة پنجاه میلادی تحت تأثیر قرار داد تا اینکه در نهایت، مفهوم او در سال 1958 م از سوی ارنست بادیان مردود شد. بررسی دیدگاه تارن و اظهارات محققان جدید دربارة این مورخ، نشان میدهد که شرایط حاکم بر عصر تارن موجب شکلگیری مفهوم آرمانی او دربارة اسکندر شده است.