سهراب یزدانی؛ محمد رافعی
چکیده
روستا و شهر دو شکل عمدة سکونت و اجتماع انسانیاند که در ارتباط با یکدیگر قراردارند. این رابطه با نوعی دوگانگی همراه است که براساس دو عنصر تفاوت و تضاد تعریف میشود. دوگانگی و شکاف موجود که طی تاریخ شکلگرفته، باعث شده است تا جامعة شهری نگاهی از بالا به روستا و روستایی داشته باشد؛ به طوری که بازتاب این نگرش را در شعر فارسی میبینیم. ...
بیشتر
روستا و شهر دو شکل عمدة سکونت و اجتماع انسانیاند که در ارتباط با یکدیگر قراردارند. این رابطه با نوعی دوگانگی همراه است که براساس دو عنصر تفاوت و تضاد تعریف میشود. دوگانگی و شکاف موجود که طی تاریخ شکلگرفته، باعث شده است تا جامعة شهری نگاهی از بالا به روستا و روستایی داشته باشد؛ به طوری که بازتاب این نگرش را در شعر فارسی میبینیم. حال آنکه روستای ایرانی پیش از دورة سرمایهداری شکلی از خودکفایی داشت و در مقابل، وابستگی شهر به روستا بیشتر بود. بر همین اساس، مقالة حاضر به این مسئله میپردازد که واقعیت رابطة روستا-شهر چه بوده و شعر کلاسیک فارسی چه نقشی در این میان ایفا کرده است؟ پاسخ به این پرسش، زمینه و ریشههای نگاه جامعة شهری را مشخص میکند؛ لذا شعر فارسی طی سدههای متمادی بررسی و با توجه به ماهیّت گفتمانی موضوع از نظریة تحلیل گفتمان لکلائو و موف برای تحقیق استفاده شده است. حاصل آنکه دوگانگی روستا و شهر ریشه در دورة باستان دارد که درنتیجة گسترش شهر و تمرکز قدرت در آن پدید آمده است، اما ورود اسلام بهعنوان دینی با تمایلات شهری سبب غلبة گفتمان شهری شد. این گفتمان برای تداوم برتری خود از ابزارهایی ازجمله شعر بهره برد و شعر در مواردی با بازنمایی روستا به تداوم سلطة گفتمان شهری یاری رساند.