محمد علی رنجبر؛ هادی کشاورز
چکیده
نخبگان محلی و دیوانی، همواره از گروههای تأثیرگذار سیاسی و اجتماعی در ایالت فارس بودند که ادارة حکمرانی فارس به عملکرد این کنشگران بستگی داشت؛ ازاینرو، تحلیل و واکاوی رویدادهای تاریخی فارس، مستلزم شناخت و تبیین روابط این نخبگان با دیگر عناصر مؤثر در این ایالت است. خاندان مشیرالملک با حضور نیمقرنی (1240- 1293ق) در منصب وزارت فارس، ...
بیشتر
نخبگان محلی و دیوانی، همواره از گروههای تأثیرگذار سیاسی و اجتماعی در ایالت فارس بودند که ادارة حکمرانی فارس به عملکرد این کنشگران بستگی داشت؛ ازاینرو، تحلیل و واکاوی رویدادهای تاریخی فارس، مستلزم شناخت و تبیین روابط این نخبگان با دیگر عناصر مؤثر در این ایالت است. خاندان مشیرالملک با حضور نیمقرنی (1240- 1293ق) در منصب وزارت فارس، ازجملة این نخبگان محلی بودند که ثروت، قدرت و اعتبار فراوانی داشتند. باتوجهبه نفوذ تأثیرگذار این خاندان در حیات اجتماعی سیاسی فارس، در این جستار با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع تاریخی، به کنشگری این خاندان در حکمرانی فارس پرداخته میشود. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که باتوجهبه آرایش نیروهای سیاسی و توزیع و تمرکز قدرت در ایالت فارس، خاندان مشیرالملک با تکیه بر منابع قدرت، برای دستیابی به منافع (طبقاتی، شخصی، عمومی و معنوی ...) خود به تعامل و رقابت با دیگر نخبگان محلی بهویژه خاندانهای قشقایی و قوامالملک پرداختند. فعالیتهای اجتماعی- اقتصادی آنها در ورای عملکرد سیاسی نقش مؤثری در ارتقأ جایگاهشان داشت. همچنین نتایج حاصل از پژوهش، اطلاعات دقیقی از چگونگی ورود و عملکرد این خاندان، بهویژه مشهورترین فرد آن میرزا ابوالحسنخان مشیرالملک (1226- 1303ق) ارائه میدهد.