علیرضا سلیمان زاده
چکیده
مطالعه دربارۀ تاریخ شاهنشاهی هخامنشی پس از مرگ بنیانگذار آن طیّ دو قرن، حاکی از آن است که آنها پس از هرسال ناآرامی خشونتآمیز تنها بهطور متوسط چند سالِ مسالمتآمیز را پشت سر گذاشتهاند که نیازمند ...
بیشتر
مطالعه دربارۀ تاریخ شاهنشاهی هخامنشی پس از مرگ بنیانگذار آن طیّ دو قرن، حاکی از آن است که آنها پس از هرسال ناآرامی خشونتآمیز تنها بهطور متوسط چند سالِ مسالمتآمیز را پشت سر گذاشتهاند که نیازمند آسیبشناسی دقیقتر از زوایای متفاوتی است. هنگامی که مصریان از مرگ خشایارشا و از کشمکشی که بر سر جانشینی او درگرفته بود، آگاهی یافتند؛ تصمیم گرفتند تا برای استقلال خویش بجنگند. از مطالعۀ منابع باستانی چنین برمیآید که شورش مصر در قیاس با عصیانهای پیشین، بیشترین آسیبها را بر پیکرۀ شاهنشاهی هخامنشی وارد کرده است. انگیزه و هدف تحقیق حاضر، آسیبشناسی طغیان مصر درجهت شناسایی ماهیت آن، کشف عوامل و متغیرهای مؤثر در روند ایجاد ثبات و بیثباتی، نحوۀ همگرایی یا واگرایی در ساتراپی مصر دورۀ هخامنشی است؛ مطلبی که در تحقیقات پیشین توجه چندانی بدان نشان داده نشده است. تحقیق ازنظر روش و ماهیت، بهصورت توصیفی-تحلیلی انجام شده است. مستندات موجود در پژوهش بهصورت کتابخانهای گردآوری و ارزیابی شدهاند. دستاورد یا نتیجۀ کلی پژوهش حاضر، حاکی از آن است که نوعی بیثباتی سیاسی در ساتراپی مصر وجود داشته که در عامترین مفهوم آن، عبارت از ناپایداری قدرت سیاسی مستقر و جابهجایی موقتی مناصب بازیگران سیاسی بوده است.