سورنا فیروزی؛ آرزو رسولی طالقانی
چکیده
پیرو محتوای متون پهلوی ساسانی (فارسی میانه) و بازتاب میراث اطلاعات آنها در تاریخنگاری دوره اسلامی، امروزه این اتفاق نظر وجود دارد که دستکم از روزگار ساسانی تا عصر مطالعات نوین، کوروش بزرگ هخامنشی ...
بیشتر
پیرو محتوای متون پهلوی ساسانی (فارسی میانه) و بازتاب میراث اطلاعات آنها در تاریخنگاری دوره اسلامی، امروزه این اتفاق نظر وجود دارد که دستکم از روزگار ساسانی تا عصر مطالعات نوین، کوروش بزرگ هخامنشی آنگونه که هویت تاریخیاش مطابق با سندهای باستانشناختی و منابع مکتوب وصف شده، مورد شناخت دربار و جامعه ساسانی نبوده است. این که آیا علت این مساله جریان طبیعی گذشت زمان و از میان رفتن قدرت قرائت خطوط پیشین و یا از دست رفتن دادههای مکتوب بوده است یا یک تصمیم قهری، یکی از بحثهای مقاله پیشرو است. این پژوهش، ابتدا به بررسی بعدی ممکن و مستند از تحولات اطلاعات تاریخی پیشین به دوره ساسانی میپردازد و سپس، به این مسئله میپردازد که چه نشانههایی از شناخت و نبود شناخت از کوروش بزرگ در روزگار ساسانیان قابل پیگیری است. در این نوشته دیده شد که از حدود مرزهای غربی شاهنشاهی ساسانی، شواهدی در دستاند که نشان میدهند شناخت مستند از سیما و هویت کوروش به همان شکل تاریخیاش وجود داشته است. این که به چه علت و به چه نحوی بخشی از اطلاعات تاریخی مرتبط با روزگار هخامنشی و به ویژه عصر کوروش بزرگ، از روند تاریخنگاری درباری در روزگار اولیه ساسانی کنار گذاشته شد، پایه بنیادین مطالعه پیشروست.