مریم عزیزیان
چکیده
به دنبال وفات سعد زغلول، یکی از رهبران ملیگرای مصر در 1927م، هواداران حزبیاش یادداشتهای بسیاری دربارة او منتشر کردند. یکی از مهمترین این آثار، کتاب سَعد زَغلول بود که به قلم محمود عباس عَقاد ...
بیشتر
به دنبال وفات سعد زغلول، یکی از رهبران ملیگرای مصر در 1927م، هواداران حزبیاش یادداشتهای بسیاری دربارة او منتشر کردند. یکی از مهمترین این آثار، کتاب سَعد زَغلول بود که به قلم محمود عباس عَقاد در 1936م، نوشته شد. در سالهای 1939و 1941م، عبدالرحمن رافِعی، هوادار حزب وطنی زندگینامههای مفصلی از دو رهبر دیگر ملیگرای مصر، مصطفی کامِل و محمد فَرید منتشر کرد. اگر چه این آثار تاریخنگارانه در سالهای مختلفی نوشته شدند، یک ویژگی مشترکی داشتند و آن ترسیم تصویری آرمانی از رهبران ناسیونالیست مصر بود. در این مقاله چگونگی و چراییِ این نوع تصویرسازی در پرتو فضای تاریخی مصر در این دوره بررسی میشود. روش این تحقیق، بر حسب شاخصههای تاریخنگاری، فهم روابط مؤلفههای متون مورد بررسی با نویسندگان و بافت کلان سیاسی-فرهنگیِ مصر در بازۀ زمانی مورد نظر است. نتیجه نشان داد در فاصلۀ 1952-1919م، رقابتهای احزاب مصر در حوزۀ تاریخنگاری، به ویژه تولید زندگینامۀ رهبران ملی بروز یافت. هر یک از این احزاب، تلاش کردند رهبر حزب خود را به عنوان مؤسس جنبش ناسیونالیسم به تصویر بکشند و رهبران دیگر را در حاشیۀ حوادث نشان دهند.