بهرام شایان آذر؛ رسول جعفریان
چکیده
وقف به عنوان یکی از نهادهای تأییدی در تاریخ ایران محسوب میشود. واقف با تعیین متولّی بر موقوفات، حفظ و نگهداری از امور موقوفه را مدیریت میکرد و همچنین در مواردی برای مراقبت کارهای متولی از شخصی به ...
بیشتر
وقف به عنوان یکی از نهادهای تأییدی در تاریخ ایران محسوب میشود. واقف با تعیین متولّی بر موقوفات، حفظ و نگهداری از امور موقوفه را مدیریت میکرد و همچنین در مواردی برای مراقبت کارهای متولی از شخصی به عنوان ناظر (استصوابی یا اطلاعی) استفاده میکند. ساختار نظارت بر موقوفات در دورۀ قاجاریه را میتوان به دو دوره تقسیم کرد. دورۀ اول که بیشتر تحت ادارۀ روحانیون و معتمدین محلّی و خویشاوندان واقفان بود، و دورۀ دوم قانونمند شدن ادارۀ موقوفات بود که تحقّق قطعی آن در بعد از مشروطه در مادۀ 6 قانون شعبان 1328 و در متمّم قانون 19 جمادی الثانی 1329 بیان شد. در بررسی 250 وقفنامه وابسته به نیشابور در دورۀ قاجاریه، با 56 وقفنامه مواجه هستیم که در آن صراحتاً بحث نظارت بر موقوفات در متن اصلی وقفنامه بیان شده است. از بررسی و مقایسه متن این اسناد به این نتیجه میرسیم که ناظرین بر موقوفات بهطور کلی سه نوع وابستگی با واقف دارند؛ 1. رابطه خویشاوندی و بطنی ناظر با واقف، 2. رابطۀ غیرخویشاوندی ناظر با واقف، 3. معتبرین و معتمدین محلی. بحث نظارت بر موقوفات در جامعۀ نیشابور بیشتر به میل و انتخاب واقف بستگی داشته است و عمدتاً آن را یا برای خود یا خویشاوندان مورد اعتماد خود واگذار کرده است، سیر جانشینی و فرض انقراض از نکاتی است که از چشم واقف دور نمیماند و معمولاً در نهایت نظارت به علماء و روحانیون محلّی واگذار میشد و یا اینکه از همان ابتدا روحانیون و علماء محلی ناظر بر موقوفات بودند. از جمله معتبرین و معتمدین محلّی دیگر سادات بودند که در برخی وقفنامهها نظارت بر ایشان مفوّض شده است.