حسین بادامچی
چکیده
در سده اخیر، مطالعه تاریخ مادها همواره بر دو منبع اصلی استوار بوده است: تاریخنگاری یونانی، بهویژه تواریخ هرودوت، و متون خط میخی از دوران آشوری نو و بابلی نو. پژوهشگرانی همچون دیاکونوف (۱۹۵۶) روایت ...
بیشتر
در سده اخیر، مطالعه تاریخ مادها همواره بر دو منبع اصلی استوار بوده است: تاریخنگاری یونانی، بهویژه تواریخ هرودوت، و متون خط میخی از دوران آشوری نو و بابلی نو. پژوهشگرانی همچون دیاکونوف (۱۹۵۶) روایت هرودوت را معتبرترین و منسجمترین گزارش درباره تاریخ ماد دانسته و از منابع خط میخی عمدتاً برای تکمیل و تأیید این روایت استفاده کردهاند. با این حال، پیشرفتهای اخیر در حوزه آشورشناسی و مطالعات خاور نزدیک این وابستگی بیش از حد به منابع یونانی را به چالش کشیده و بر لزوم بازبینی تاریخ ماد از منظر متون خط میخی معاصر تأکید کرده است. این مقاله چهار جنبه کلیدی از حکومت ماد را که در روایت هرودوت آمده است، بررسی کرده و آنها را با شواهد خط میخی مقایسه میکند: ماهیت حکومت مادی، وجود یک سلسله سلطنتی واحد، تعداد و توالی پادشاهان ماد، و رابطه احتمالی خویشاوندی یا تحتالحمایگی میان مادها و پارسیان پیش از ظهور کورش بزرگ. هدف این پژوهش، ارائه بازسازی دقیقتری از تاریخ مادها بر اساس منابع اصلی و تحلیل انتقادی آنها است. با استناد به متون خط میخی، این پژوهش بررسی میکند که چگونه در اواخر سده هفتم پیش از میلاد، اتحاد میان مادها منجر به شکلگیری نیرویی تازه در خاور نزدیک شد که در نهایت سقوط یکی از قدرتمندترین امپراتوریهای آن زمان را رقم زد. افزون بر این، مقاله به این پرسش میپردازد که آیا پیش از ظهور هخامنشیان، حکومتی یکپارچه در سرزمین ایران وجود داشته است یا خیر. نتایج این پژوهش نشان میدهد که برای بازسازی تاریخ ماد، رویکردی ترکیبی که هم منابع یونانی و هم متون خط میخی را شامل شود، ضروری است. بااینحال، باید این منابع را با دیدی انتقادی ارزیابی کرد. هرچند هرودوت جزئیات ارزشمندی ارائه میدهد، روایت او نباید بدون بررسی و تطبیق با شواهد معاصر پذیرفته شود، بهویژه زمانی که با متون خط میخی همخوانی ندارد. این متون، علیرغم محدودیتهایشان، تصویری بیواسطهتر از پویاییهای سیاسی و تحولات تاریخی آن دوره ارائه میدهند.