علی بهادری
چکیده
معروف است که یکی از اقدامات مثبت و عملی شاهان هخامنشی در مواجهه با فرهنگ سرسخت قبیلهای منطقة جنوب غرب ایران از یکسو و نیاز به جلب حمایت قبایل و وحشت از شورش آنان از سوی دیگر برقراری پیوندهای خانوادگی به شکل ازدواجهای سیاسی با مهمترین رهبران قبایل بود. ارتباط سیاسی و خویشاوندی داریوش اول (۴۸۶ـ۵۲۲ ق.م) با گبریاس یکی ...
بیشتر
معروف است که یکی از اقدامات مثبت و عملی شاهان هخامنشی در مواجهه با فرهنگ سرسخت قبیلهای منطقة جنوب غرب ایران از یکسو و نیاز به جلب حمایت قبایل و وحشت از شورش آنان از سوی دیگر برقراری پیوندهای خانوادگی به شکل ازدواجهای سیاسی با مهمترین رهبران قبایل بود. ارتباط سیاسی و خویشاوندی داریوش اول (۴۸۶ـ۵۲۲ ق.م) با گبریاس یکی از همدستانش در سرنگونی گئوماته/ بردیا و رهبر قبیلة پاتیشوری، یکی از قبایل قدرتمند منطقه یادآور رابطة داریوش سوم (۳۳۰ـ۳۳۵ ق.م) واپسین شاه هخامنشی با ماداتس رهبر اوکسیها یکی از قبایل سرکش همین منطقه است. مقالة حاضر با مطالعة تطبیقی دو مورد فوق سعی میکند نشان دهد که دستگاه سیاسی هخامنشی چگونه با ایجاد اتحادیههای قبیلهای تحت رهبری معتمدین شاه به تقویت قدرت خود و تداوم آن در طول بیش از دو قرن برمیآمد. مطالعة پیوندهای قبیلهای شاهان هخامنشی به این پیشنهاد ختم میشود که داریوش سوم احتمالاً تباری اوکسی داشته است.
رسول جعفریان
چکیده
پیشزمینههای نوعی دانش اجتماعی و تحلیل فلسفی تاریخ در دورة اسلامی، در کلمات قصار مشاهیر دینی و سیاسی و نیز اشعار برخی از شاعران بزرگ، با شدت و ضعف وجود داشت؛ اما در این میان، شعر ابن معتز، به دلیل آن که خود از عباسیان بود و در عهدش، مبارزة سختی میان خاندان وی و علویان وجود داشت، روی منازعات قبیلهای، بهعنوان یکی از مبانی اصلی تحلیل نزاعهای ...
بیشتر
پیشزمینههای نوعی دانش اجتماعی و تحلیل فلسفی تاریخ در دورة اسلامی، در کلمات قصار مشاهیر دینی و سیاسی و نیز اشعار برخی از شاعران بزرگ، با شدت و ضعف وجود داشت؛ اما در این میان، شعر ابن معتز، به دلیل آن که خود از عباسیان بود و در عهدش، مبارزة سختی میان خاندان وی و علویان وجود داشت، روی منازعات قبیلهای، بهعنوان یکی از مبانی اصلی تحلیل نزاعهای اجتماعی، سیاسی و دینی، حاوی اطلاعات مهمی است. این، همان مسیری است که بعدها مقریزی، در رسالة «النزاع و التخاصم» به آن توجه کرد؛ اما نتوانست به نظریهای فراگیر برسد. ابن خلدون، روی مسایل قبیلگی و عصبیتهای موجود در آن، بهعنوان مبانی اولیه در شکلگیری نظام اجتماعی و عامل ایجاد تغییر و تحول، بحثهای علمی ممتاز داشت. در این مقاله، مروری بر شعر ابن معتز، از این زاویه خواهیم داشت و دیدگاههای وی را که جالب مینماید، مرور و به صورت تطبیقی با مقریزی بررسی خواهیم کرد.