نویسنده
استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران
چکیده
گسترش روابط ایران و آلمان، از آنجا ناشی شد که آلمان نازی برای بدلشدن به یک قدرت مهم در اروپا، نیاز به احیای اقتصادی داشت. در این میان، حضور آلمان در ایران دوران رضاشاه، در سالهای 20 – 1313، هم فرصتی بود که از سوی متفقین به رسمیت شناخته شده بود و هم این که دولتمردان ایران از آن، به عنوان ابزاری برای تعدیل نفوذ شوروی و بریتانیا و نیز نوسازی صنعتی و توسعة اقتصادی کشور استقبال کردند. تا آغاز جنگ جهانی دوم و اشغال کشور توسط قوای متفقین، روابط دو کشور تا مرز یک اتحاد نظامی و استراتژیک پیش رفت. مسئلة مهمی که مقالة حاضر به آن میپردازد این است که هدف آلمان از گسترش روابط با ایران چه بود و چنان هدفی چگونه را پیش میبرد. در بررسی این مسئله، فرض اساسی مقاله آن است که آلمان در روابط خود با ایران در این دوره، در پی گسترش نفوذ در ایران از طریق ابزارهای اقتصادی و فرهنگی بوده است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Germany’s Policy of Developing Sphere of Influence in Iran, 1935-42
نویسنده [English]
- Nourddin Nemati
چکیده [English]
Following the revival of Germany as a great power in Europe, Nazis needed to have strong economic base, and so developed relations with Iran. Development in the relations of two countries was welcomed by Allied Powers. Iran, in its turn, saw it as a means to alter influence of Russia and Great Britain, and bring political development and industrialization to the country. Before WW¬II, they went much further in developing the relationship to the level of forming an strategic alliance. It brings us this question: what was Germany’s main aim in developing relations with Iran, and how did they intend to achieve that goal? The same aim were propelled. As a working hypothesis, the article supposes that Germany had come to develop a sphere of influence through economic and cultural means.
کلیدواژهها [English]
- Cultural Relations
- Economic Relations
- expansion of political influence
- Iran- Germany Relations
- Looking at East policy