نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه تاریخ دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین

2 دانشجوی دکتری رشتة تاریخ ایران اسلامی دانشگاه پیام نور

چکیده

مقالة حاضر، رقابت‌های آلمان، عثمانی و بریتانیا برای تسلط بر مناطق نفت­خیز قفقاز پس از انقلاب بلشویکی روسیه را به بحث می‌گذارد و تأثیر این رقابت‌ها را بر سرنوشت منطقه ارزیابی می‌کند. در این راستا، اهمیت استراتژیک منطقه از منظر سه قدرت بزرگ یادشده بررسی می‌شود و نیروی پیش­برنده سیاست بریتانیا در قفقاز یعنی نیروی شمال ایران موسوم به دنسترفورس معرفی شده و نقش آن در رقابت‌های منطقه­ای قدرت‌های جهانی مطالعه می­شود. مقاله نشان می‌دهد دنسترفورس به­رغم حضور کوتاه­مدت چندماهه­اش در قفقاز، توانست به هدف اصلی خویش که ممانعت از نفوذ آلمان و عثمانی در مستعمرات بریتانیا در شرق بود، جامة عمل بپوشاند؛ یکی از مهم‌ترین دلایل این موفقیت، شکست آلمان در جنگ اول جهانی و متعاقب آن خروج نیروهای عثمانی از قفقاز بود.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Dunsterforce: the 1st British Military Intervention in Caucasia (13 January- 14 September 1918)

نویسندگان [English]

  • hossein abadiyan 1
  • sirvan khosrozade 2

چکیده [English]

This article discusses the German, Ottoman and British rivalries to dominate the oil lands of Caucasia just after the Bolshevik revolution of Russia and surveys the impact of above-mentioned rivalries on the general situation of region. Hence, the strategic importance of the region will be discussed from the viewpoints of the three great powers. Furthermore, the main military force of Britain in Caucasia, i.e., Dunsterforce, has been introduced and its role in the regional struggles between the great powers has been studied. This article will illustrate how Dunsterforce, despite its short presence in Caucasia, could reach its main goal that was to prevent the German influence in Britain’s eastern colonies; one  main reason of this success was the defeat of German forces in World War I and withdrawal of Ottoman forces from Caucasia.
   
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Dunsterforce
  • Oil
  • Caucasus
  • Centrocaspi
  • Dunsterville

مقدمه

با وقوع انقلاب اکتبر و خروج قوای روسیه از جرگه متفقین، نیروهای متفق و به ویژه انگلستان که منافع عظیمی در مشرق­زمین داشت، تحت فشار نظامی و سیاسی زایدالوصفی قرار گرفتند. یکی از جبهه­های حساسی که از قوای روسیه تخلیه شد، جبهه قفقاز بود. سیاستمداران انگلیسی به­زودی متوجه این کانون حساس شدند و با اعزام قوای موسوم به دنسترفورس(1) تحت فرماندهی ژنرال دنسترویل (­Dunsterville) درصدد تعقیب و عملی­ساختن برنامه­های آتی خود برآمدند. مأموریت اصلی دنسترفورس موضوعی است که تاکنون به روشنی مورد بررسی قرار نگرفته است. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفیـتحلیلی ضمن ارائۀ جدیدترین داده‌ها، به تحلیل و بررسی این اطلاعات پرداخته و نشان می‌دهد که اهداف بریتانیا از مداخلة نظامی در قفقاز به ترتیب اهمیت، عبارت بودند از: سرنگونی حکومت بلشویکی باکو و محو آثار بلشویسم در آنجا، تسلط بر منابع نفتی باکو و حتی‌المقدور حفظ آن منابع در برابر ترک‌های عثمانی و آلمانی‌ها، و سرانجام دستیابی به ناوگان بحر خزر و سازماندهی مجدد آن به گونه­ای که حافظ منافع بلندمدت بریتانیا در منطقه باشد. مجموعۀ این عوامل و دستاوردهای حاصل از آنها زمینه­ای برای تعقیب سیاست‌های ضد شوروی انگلیس در سال‌های بعد از جنگ اول جهانی شد.

اهمیت موضوع در این است که برخی محافل مالی بریتانیا از همان دورة تزارها و از نیمه­های قرن نوزدهم در قفقاز نفوذ قابل­توجهی به­دست آورده بودند، از همین ­رو، این منطقة استراتژیک همیشه جایگاهی خاص در سیاست‌های بلندمدت بریتانیا در منطقه داشت. در همین زمان، انگلیسی‌ها که همواره مخالف دستیابی روسیه به بغازهای بُسفر و داردانل بودند، طبیعتاً مایل بودند در قفقاز جای پایی داشته باشند. به طور مثال، در جریان جنگ‌های کریمه (1853 – 1856 م) همراه با نیروهای فرانسه به یاری عثمانی شتافتند و یا در کنفرانس برلن، در سال 1878م، کشورهای آلمان، انگلیس و فرانسه با گسترش نفوذ روسیه در اروپای شرقی و مدیترانه و راهیابی این کشور به آب‌های آزاد مخالف بودند. این کشورها با تصرف باتوم به دست قوای روسیه مخالفت کردند و تصویب نمودند این شهر تحت ادارة بین­المللی درآید­­، و البته منظور از ادارة بین­المللی، بسط نفوذ کشورهای شرکت­کننده در این بندر و چه بسا سراسر قفقاز بود. این تحرکات تا انقلاب بلشویکی روسیه به سال 1917 ادامه یافت و از این به­ بعد بود که بریتانیا تلاش کرد در خلأ ناشی از حضور سه قدرت بزرگ جهانی یعنی روسیه، آلمان و عثمانی از موقعیت استفاده کرده و نفوذ خویش را در قفقاز بسط دهد. مقالة حاضر، این تکاپو را مورد بررسی قرار می‌دهد و تلاش دارد به این پرسش پاسخ گوید که مداخلة نظامی این کشور در قفقاز و اعزام نیرویی موسوم به دنسترفورس به این منطقه، در راستای چه الزاماتوبرنامه‌هاییصورتگرفتواینبرنامه‌هاتاچهمیزانتحققیافتهو عملی شدند؟

 

1. انقلاب اکتبر و پیامدهای سیاسی- نظامی آن               

با وقوع انقلاب اکتبر 1917 و عقب­­نشینی نیروهای روسیه از جبهه­های جنگ، بریتانیا با مشکل بزرگی مواجه شد. جبهه جنوب روسیه و قفقاز در مقابل نیروهای عثمانی و آلمان بی­دفاع ماند. (میروشنیکف، ایران در جنگ جهانی اول، ص33) انگلیسی‌ها و روس‌ها در آغاز جنگ مسئولیت نبرد در شرق عثمانی را میان خود تقسیم کرده بودند. روس‌ها مسئولیت شمال این محدوده را که شامل ارمنستان و کردستان بود، و انگلیسی‌ها مسئولیت قسمت جنوبی را که مشتمل بر طرح حمله به بین‌النهرین یا عراق امروزی، از طریق خلیج فارس و تسلط بر آن منطقه بود، بر عهده گرفته بودند. روس‌ها و انگلیسی‌ها با یک طرح دقیق در حال پیشروی به سوی اهداف خود بودند و فاصله میان نیروهایشان در مناطق یادشده روز به روز کمتر می‌شد؛ به عبارتی، روس‌ها از شمال و انگلیسی‌ها از جنوب در آستانة تصرف نهایی مناطق شرقی امپراتوری عثمانی که هم­مرز با ایران بود، قرار داشتند. در چنین شرایطی سد محکمی در برابر رسوخ قوای عثمانی به سوی شرق ایجاد شده بود. (­لنزوسکی، صص 47-48) بنابراین در جبهة شرق، انگلیسی‌ها به کمک قوای عظیم روسیه توانسته بودند جلوی توسعه­طلبی ترک‌ها را بگیرند، اما ثبات و پایداری روس‌ها زیاد به طول نینجامید.

جنگ طولانی و خونین جهانی در کنار اوضاع آشفته داخلی روسیه به انقلاب مارس 1917در این کشور انجامید. در 8 مارس 1917/ 17­اسفند1296، آشوب‌هایی در پتروگراد روی داد و پنج روز بعد یک دولت موقت به رهبری پرنس لووف روی کار آمد. (p.3 Kazemzadeh,­) متفقین در ابتدا از انقلاب روسیه حمایت نمودند، زیرا فکر می­کردند استقرار یک حکومت دمکراتیک در روسیه به توده­های خسته از جنگ، جانی تازه می‌دهد. (Timothy,p.94) رژیم جدید روسیه سیاست ادامة جنگ و همراهی با متفقین علیه متحدین را دنبال کرد و در واقع این رویه یکی از دلایل عدم مخالفت متفقین با انقلاب مارس و رژیم برآمده از آن باید تلقی شود.

تا تابستان 1917م/ 1296 هـ‌‌‍.ش سربازان روسیه در جبهه­های جنگ استقامت به خرج می‌دادند. خط جبهة قوای روس از نواحی جنوبی روسیه شروع می‌شد و در سراسر قفقاز و دریای خزر و شمال غرب ایران امتداد می­یافت و جناح چپ آنان به جناح راست قوای انگلیس که در حدود ایران و بین­النهرین، در طرف شرق بغداد واقع گردیده بود، ملحق می‌شد (­دنسترویل، ص­6). اما برای متفقین و مهم‌تر از همه انگلیس، اهمیت موضوع در این نهفته بود که این انقلاب اکتبر بود که ضمن دگرگون ساختن وضعیت موجود در آن زمان، این کشور را با مخاطرات بزرگی روبه­رو ساخت، به واقع انقلاب اکتبر معادلات جهانی را با بحران مواجه ساخت.

حتی پیش از وقوع انقلاب اکتبر بخش عظیمی از سربازان روسیه تمایلی به ادامه جنگ نداشتند (مابرلی، ص­325). اکنون در نتیجۀ انقلاب اکتبر، بریتانیا با وضعیت پیچیده­ای مواجه شده بود. نیروهای روسیه که جبهه قفقاز را حفظ کرده بودند، بین  100 تا200هزارنفربودندوبرایبریتانیاجایگزین­­کردن چنیننیروییممکن نبود Timothy, p.94)). علاوه بر این، خلأ به­وجود­آمده ناشی از کناره­گیری روس‌ها از ادامۀ جنگ، به آلمان اجازه داده بود تا با خاطر آسوده 76  لشکر خود در جبهة شرق را که شامل حدود دو میلیون سرباز بود به جبهة غرب انتقال دهد) .(­Gukay, p.22. در چنین شرایطی جبهة غرب فشار بیشتری بر بریتانیا وارد می‌ساخت. به عبارت دیگر، در فاصله نوامبر 1917/آبان 1296 تا مارس 1918/اسفند 1296، به دنبال عقب­نشینی نیروهای روسیه از جبهه­های جنگ، قوای آلمان در جبهة غرب سی درصد افزایش پیدا کرده بود، این در حالی بود که نیروهای متفقین در این جبهه با 25­درصد کاهش مواجه شده بودند Timothy, p.95)). با توجه به مطالب یاد شده می­توان به تأثیر خلأ ناشی از نیروهای روسیه در جبهه­های جنگ با آلمان در نتیجة انقلاب اکتبر، پی­ برد. حال باید دید خطرات ملموس قوای آلمان و ترکیه برای بریتانیا در جبهة قفقاز به چه میزان بود.

 

2. مقاصد بلندمدت عثمانی در جنگ اول جهانی

در آستانه جنگ جهانی اول سیاست‌های امپراتوری عثمانی تحت­تأثیر یک عامل مه

استانفورد، جی شاو، تاریخ امپراتوری عثمانی و ترکیة جدید، جلد دوم، ترجمه محمود رمضان­زاده، انتشارات آستان قدس، مشهد، 1370.
آفاناسیان، سرژ، ارمنستان، آذربایجان، گرجستان، از استقلال تا استقرار رژیم شوروی1923-1917، عبدالرضا هوشنگ مهدوی، انتشارات معین، تهران،1370­.
الیس، سی.اچ، دخالت نظامی بریتانیا در شمال خراسان 1919-1918، کاوه بیات، مؤسسة تحقیقات و مطالعات فرهنگی، تهران، 1372.
بیات، کاوه، طوفان بر فراز ماورای قفقاز، مرکز اسناد و دیپلماسی، تهران، 1380­.
پاسدرماجیان، هراند، تاریخ ارمنستان، ترجمة محمد قاضی، انتشارات زرین، تهران، 1369.
دنسترویل، ل. سی.، خاطرات ژنرال دنسترویل سرکوب­گر جنگل، ترجمة ح. انصاری، کتاب فرزان تهران، 1361.
 روزول پالمر، رابرت، تاریخ جهان نو، جلد دوم، ابوالقاسم طاهری، انتشارات امیرکبیر، تهران،1350.
سایکس،پرسی، تاریخ ایران، جلد دوم، محمدتقی فخرگیلانی، انتشارات دنیای کتاب، تهران، 1381.
سپهر، ا. ع.، ایران در جنگ بزرگ، 1918-1914 ، بی نا، تهران، 1336.
سه ویته خوسکی، تادیوس، آذربایجان روسیه، شکل­گیری هویت ملی در یک جامعة مسلمان، ترجمة کاظم فیروزمند، نشرشادگان، تهران، 1381.
صباحی،هوشنگ،سیاستانگلیسوپادشاهیرضاشاه،ترجمةپروانهستاری،نشرگفتار،تهران،1379.
فرمانفرمائیان، جنگ انگلیس و عثمانی در بین‌النهرین(1918-1914) و عواقب آن در ایران، به کوشش منصوره اتحادیه و بهمن فرمان، کتاب سیامک، تهران، 1384.
کاظم­بیگی، محمدعلی، دریای خزر و قدرت‌های بزرگ امپریالیسم بریتانیا (1338-1336هـ.ق) انتشارات وزارت امور خارجه، تهران، 1384­.
کنان، ژرژ، روسیه و غرب در زمان لنین و استالین، ترجمة ابولقاسم طاهری، انتشارات فرانکلین، تهران، 1344.
گرکه، اولریخ. پیش به سوی شرق، جلد اول، ترجمة پرویز صدری، نشر سیامک، تهران،1377
لاندو، جیکوب، پان ترکیسم: یک قرن در تکاپوی الحاقگری، ترجمة حمید احمدی، نشر نی، تهران،1382.
لنچافسکی، ژرژ، تاریخ خاورمیانه، ترجمة هادی جزایری، انتشارات اقبال با همکاری انتشارات فرانکلین، تهران، 1337.
لنزوسکی، جورج، رقابت روسیه و غرب در ایران، اسماعیل رائین، انتشارات جاویدان، تهران، 1353.
مابرلی، جیمز، مأموریت در ایران (جنگ جهانی اول 1920-1914)­، کاوه بیات، انتشارات رسا، تهران، 1369.
مورن، ماکسیم، تاریخ دول معظم از سال 1919 تا 1947، جلد دوم، ترجمة علی­اصغر شمیم،  انتشارات مدبر، تهران، 1379­.
میروشنیکف، ل.ی، ایران در جنگ جهانی اول، علی دخانیاتی، انتشارات امیرکبیر، تهران، 1344.
میروشنیکف، ل.ی، توسعه­طلبی انگلیس و اشغال ایران1920-1914، محمد نایب­پور، مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، تهران، 1387.
وزیری، شاهرخ، نفت و قدرت در ایران (از قنات تا لوله)­، ترجمة مرتضی ثاقب­فر، انتشارات عطایی، تهران، 1380.
 یرگین، دانیل، تاریخ جهانی نفت، جلد اول از سال 1945-1859، غلامحسین صالح­یار، انتشارات اطلاعات، تهران، 1374.
Gokay, Bulent, The Battle For Baku (May-Septamber 1918), peculiar Episode in The History of Caucasus. The Turkish yearbook,[vol.xxv].
Kazemzadeh, firuz, Struggle for Transcaucasia (1917-1921), New York, Philosophical Library, 1951.
Polyakov,Y, A short history of soviet society, Moscow, progress publishers, 1977.
Wilson, Arnold, Mesopotamia 1920-1917, A clash of loyalties, London, oxford university press 1931.
رساله
Kelly, Sean ,"Britain Has Ruled Here, Transcaucasia and consideration of imperial defence", in: Lord Curzon’s search for a near eastern settlement, 1918-1923,Thesis  Submitted in partial Fulfillment  of the requirements for The degree of master of Arts in the department of History, Simon fraser University October, 2003.
منابع روسی
пипия,г.в,германский империализм в засавсазье в 1910-1918 гг.издательство наука глвная,литературы,москва 1978.
((امپریالیسم آلمان در ماورای قفقازدر سال‌های 1918-1910
مقالات
Arsalanian, artin, "Dunsterville`s: Adventures A reappraisal source" international journal of middle East Studies vol.12.no 2.(sep.1980)pp.199-216.
Holger,H.herwig,"German Policy in The Eeastern Baltic sea in 1918: Expantion or Anti-Bolshevik Crusade?, Slavic Review"­, vol.32. No.2 (jun,1973) pp.339-357.
Millman,Brock.,"The problem with Generals: Military Observers and the Origins of the Intervention in Russia andPersia, 1917-1918", journal of contemporary vol 33(2),291-32.
Schwarz,Benjamin, "divided Attention:Britain’s perception of a German Threat to her Eastern position in 1918",journal of contemporary History, vol.28,No.1, (Jan.,1993) , pp. 103-122.
Timothy­, C.Winegard.Liotenant.,"Dunsterforce: A Case Study of Coalition Warfare in The Middle East, 1918-1919", The Canadian Army journal 8.3 Fall, 2005.