نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری ایران‌شناسی بنیاد ایران‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی

2 استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران

چکیده

نظام سیاسی صفویه مانند بسیاری از نظام‌های حکومتی خاندانی در تاریخ ایران از نوع پدرمیراثی-دیوان‌سالارانه به‌شمارمی‌رود؛ زیرا هم دارای وجه پدرمیراثی و هم دارای وجه دیوان‌سالارانه است. اگرچه در نگاه نخست، چنین نظام‌های سلطنتی بیش از هرچیز از نوع سلطنت مطلقه به‌نظرمی‌رسند که تمامی تصمیمات از بالاترین نقطۀ هرم قدرت سرچشمه می‌گیرد، اما به‌جهت وجود وجه دیوان‌سالارانه در آنها، گروه‌ها یا مجالس مشورتی نیز مجال بروز می‌یابند. درحقیقت گرچه در ظاهر، این هرم قدرت است که تعیین‌کنندۀ همه چیز است، اما در لایه‌های درونی نظام تصمیم‌گیری، با نهادهایی تصمیم‌ساز روبه‌رو می‌شویم که تصمیمات از آنها سرچشمه می‌گیرد و پس از طی روندهای معمولِ تأیید و تصحیح در نظام‌های دیوان‌سالاری، از ناحیۀ رأس هرم قدرت یا صاحب‌منصبان عالی‌رتبه صادر می‌شود؛ ازاین‌رو باتوجه‌به بسامد فراوان به‌کارگیری اصطلاح «مجلس بهشت‌آیین» در متون تاریخیِ عصر صفوی و تعدد کاربرد این اصطلاح که در منابع این دورۀ تاریخی برای نامیدن نوع خاصی از گردهمایی‌های درباری به‌کاررفته است، به‌نظرمی‌رسد شواهد اولیه مبنی بر وجود مجلسی مشورتی یا مجمع درباری در قالب این گردهمایی وجود دارد. در این مقاله بر آنیم تا در ابتدا با کنار هم نهادن بخشی از شواهد و مستندات تاریخی، وجود نوعی از مجالس مشورتی درباری را در قالب مجلس بهشت‌آیین در دورۀ صفوی نشان دهیم و سپس با استفاده از روایت‌ها و گزارش‌های تاریخی، تصویر روشنی از جایگاه و کارکردهای آن در نظام تصمیم‌گیری دربار صفوی ترسیم کنیم.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

The Functions and Scope of Authority of “Majles-e Behesht-Ayin” (The Royal Assembly of the Safavid Senior Officials)

نویسندگان [English]

  • Ali Mashhadi Rafi 1
  • Mohammad Bagher Vosoughi 2

1 Ph.D Candidate of History in the Iranology Organization, Shahid Beheshti University

2 Professor of History, University of Tehran

چکیده [English]

The Safavid government, like many other monarchies in the history of Iran, had a bureaucratic and patrimonial structure. Although such a political system appears at first glance to be an absolute monarchy in which all decisions are made by the head of the hierarchy of political power, because of the existence of bureaucracy there was an opportunity of forming assemblies of advisers. In fact, besides the seeming role of the ruling king in making all decisions, there were some decision-making institutions in between the internal layers of the monarchy. These institutions finalized and then issued decisions in the form of the king’s orders or other high-level seniors’ instructions. Considering the frequent use of the term “Majles-e Behesht-Ayin” (The Royal Assembly of the Safavid Senior Officials) in historical texts of the Safavid Era, which mostly refers to the consultation gatherings in the Safavid royal court, there seems to be evidence for the existence of a royal assembly in such gatherings. Therefore, this research aims at proving the existence of a royal assembly of the Safavid senior officials and illustrating a clear image of its status and functions in the decision-making system of the Safavid royal court.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Consultation assembly
  • Decision-making system
  • Safavid royal court
  • Royal officials
  • Majles-e Behesht-Ayin
آژند، یعقوب، «علی‌قلی بیک جبه‌دار –کتابدار»، هنرهای زیبا، ش 16، 83-92، زمستان 1382.
امیرمحمود بن خواندمیر، ایران در روزگار شاه‌اسماعیل و شاه‌تهماسب (ذیل تاریخ حبیب السیر)، به تصحیح غلامرضا طباطبایی‌مجد، تهران، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی، 1390.
اوبن، ژان، گزارش سفیر کشور پرتقال در دربار شاه سلطان‌حسین صفوی، ترجمۀ پروین حکمت، تهران، دانشگاه تهران، 1396.
جعفریان، رسول، «دیدگاه علمای عصر صفوی دربارۀ احکام نجومی و سعد و نحس ایام (مروری بر رساله انوار مشرقه)»، مقالات و رسالات تاریخی، 31-50، تهران، نشر علم، 1395.
خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب‌السیر فی اخبار افراد بشر، تصحیح محمد دبیرسیاقی، تهران، خیام، 1333.
دانش‌پژوه، محمدتقی و ایرج افشار، نشریه نسخه‌های خطی کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران (دفتر چهارم)، تهران، دانشگاه تهران، 1344.
سوانح‌نگار تفرشی، ابوالمفاخر بن فضل‌الله الحسینی، تاریخ شاه‌صفی (تاریخ تحولات ایران در سا‌ل‌های 1052- 1038ق)، تصحیح محسن بهرام‌نژاد، تهران، میراث مکتوب، 1388.
فون در یابل، گئورگ تکتاندر،  ایترپرسیکوم:سفر به ایران، ترجمۀ محمود تفضلی، تهران، کتاب‌سرا، 1388.
قدیمی قیداری، عباس و یحیی کلانتری، «منصب واقعه و رابطۀ آن با وقایع‌نگاری (تاریخ‌نویسی)»، جغرافیا و برنامه‌ریزی، سال 13، ش25، 113-129، بهار 1386.
کیاء گیلانی، احمد بن محمد،سراجالأنساب،تصحیح مهدی رجایی، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، 1367.
مستوفی، محمدمحسن بن محمد کریم، زبدة التواریخ، تصحیح بهروز گودرزی، تهران، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی، 1375.
مسعود سعد سلمان، دیوان، تهران، گلشانی، 1362.
منجم یزدی، ملاجلال‌الدین‌محمد، تاریخ عباسی یا روزنامۀ ملاجلال، تصحیح سیف‌الله وحیدنیا، تهران، وحید، 1366.
موسوی قمی، معز، «گشتی در حکایت کتاب سفینۀ فطرت از معز موسوی قمی «فطرت» (1056-1101ق)»، مقالات و رسالات تاریخی، گردآوری و تألیف رسول جعفریان، تهران، نشر علم، 1392.
موسوی، سیدجمال و طاهر بابایی، «مجمع جانقی؛ تحقیقی دربارۀ‌ شورای عالی دربار صفوی»، مطالعات تاریخ اسلام، 139-150، پاییز 1389.
میرزا رفیعا، دستورالملوک، تصحیح محمداسماعیل مارچینکوفسکی، ترجمۀ علی کردآبادی، تهران، وزارت امور خارجه، 1385.
ـــــــــــــ، دستورالملوک میرزا رفیعا، دفتر تاریخ (مجموعه اسناد و منابع تاریخی)، گردآوری و تصحیح ایرج افشار،جلد1،تهران، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی، 1380.
نصیری، محمدابراهیم بن زین‌العابدین، دستور شهریاران (سال‌های 1105 تا 1110ق پادشاهی شاه سلطان‌حسین صفوی)، تصحیح محمدنادر نصیری‌مقدم، تهران، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی، 1373.
نصیری، میرزاعلی‌نقی، القاب و مواجب دورۀ سلاطین صفویه، تصحیح یوسف رحیم‌لو، مشهد، دانشگاه فردوسی، 1371.
نیک‌بین، سارا و فریناز فربود، «بررسی مجالس نقاشی کاخ چهلستون در بستر هنر صفوی»، کتاب ماه هنر، ش150، 94-103، اسفند 1389.
واله اصفهانی، محمدیوسف، خلد برین؛ ایران در زمان شاه‌صفی و شاه‌عباس دوم (1071- 1038 ﻫ ق). تصحیح محمدرضا نصیری، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1382.
Aubin، Jean, L'ambassade de Gregório Pereira Fidalgo à la cour de Châh Soltân-Hosseyn, Lisbonne: Fundação Calouste Gulbenkian: Comité national portugais pour la célébration du 2.500e anniversaire de la fondation de la monarchie en Iran, 1971.
Tectander von der Jabel, Georg, Iter persicum; ou, Description du voyage en Perse entrepris en 1602 par Etienne Kakasch de Zalonkemeny, envoyé comme ambassadeur par l'empereur Rodolphe II, à la cour du grand-duc de Moscovie et à celle de châh Abbas, roi de Perse, Paris, E. Leroux, 1877.