نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران

2 دانش آموختۀ دکترای تاریخ دانشگاه تهران

چکیده

ایرانیان به عنوان میانجی فرهنگی و اقتصادی بین شرق و غرب موجب انتقال و تبادل فرهنگی بین چین و دنیای غرب بوده­اند. تا پیش از قرن شانزدهم میلادی بخشی از تمدن و فرهنگ چین از دریچۀ نگاه ایرانیان به غرب معرفی شده است. بازرگانان ایرانی از دو مسیر زمینی و دریایی مسیر چین را بارها پیموده و بار اصلی تبادل فرهنگی و اقتصادی دو کشور را به دوش کشیدند. اطلاعات مسافران و بازرگانان به اشکال گوناگون به متون جغرافیایی و تاریخی و ادبی فارسی و عربی راه یافت و طی قرنها از یک نسل به نسل دیگر منتقل شد. یکی از مهمترین وجوه این امر انتقال جای­نام­های چینی از طریق متون فارسی و عربی به دنیای غرب و یا به عبارت دیگر به متون غربی است. این جای­نام­ها در بسیاری از موارد با تغییرات آوایی و معنایی و به صورت فارسی و عربی شده به متون غربی راه یافته است. از سوی دیگر باید افزود که جای­نام­های چینی به دلیل ویژگیهای آوایی با تلفظ­های گوناگون نوشته شده و از این رو ثبت و ضبط این جای­نام­ها در متون اسلامی به صورت مختلف انجام پذیرفته است. این ویژگی موجب شده تا محقّقان و پژوهشگران حوزۀ مطالعات چین با دشواری بسیاری روبرو شده­اند، از این رو به دست دادن حداقل اطلاع از موقعیّت جغرافیایی و جانمایی جای­نام­های چینی از اهمیّت بسزایی برخوردار است، این موضوع تا­کنون آنگونه که بایسته است مورد توجّه قرار نداشته است. «ماچین» و «ختا» از جمله جای­نام­هایی به­شمار می­روند که به ­کرات در متون اسلامی بکار گرفته شده و در فرهنگ جغرافیایی مسلمانان از اهمیّت بسیاری برخوردارند. علیرغم کاربرد وسیع این دو جای­نام در متون ادبی و تاریخی و جغرافیایی، هنوز به طور دقیق دربارۀ جانمایی و جایابی آنها پژوهشی مستقل به زبان فارسی به انجام نرسیده و در واقع بدرستی دانسته نیست که جغرافی­نویسان و مورخّان و ادبای مسلمان چه تصوّر جغرافیایی از این دو جای­نام داشته اند. با توجّه به کاربرد گستردۀ این دو جای­نام در متون دورۀ اسلامی و اهمّیت مسألۀ جانمایی و جایابی آنها در مطالعات مرتبط با تمدن و فرهنگ چین، این مقاله بر آن است تا موضوع «ماچین» و «ختا» در تصور جغرافیایی مسلمانان را به صورت یک مسألۀ تاریخی مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. در این مقاله متون جغرافیایی و نجومی و تاریخی اسلامی مورد بررسی قرار گرفته و جغرافیای ذهنی نویسندگان مسلمان دربارۀ جانمایی دو جای­نام «ماچین» و «ختا» مورد ارزیابی قرار می­گیرد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

“Māchin” and “Khίtā” in the Geographical Conception of Muslims

نویسندگان [English]

  • Mohammad Bagher Vosoughi 1
  • mehran rezaei 2

1 Professor, Department of History, University of Tehran

2 PhD Student in History, University of Tehran

چکیده [English]

Persians, as cultural and economic mediators between the east and west, caused cultural exchanges between China and the western world. Up to the 16th century, Chinese culture and civilization was introduced to the west from Persians’ points of view. Persian merchants travelled to China regularly and played the main role in the cultural and economic exchanges between these two countries. Travellers and merchants’ information entered geographical, historical, and literary texts and was transferred from generation to generation for centuries. One of the most important aspects of this cultural exchange are Chinese toponyms which were transferred to western texts through Persian and Arabic texts. Most of these toponyms went through phonetic and semantic changes and entered western texts in Persian or Arabic forms. On the other hand, Chinese toponyms, because of their phonetic features, were recorded with different spellings, so these toponyms were recorded in various forms in Islamic texts. This has caused difficulties for researchers; therefore, any information about the location of Chinese toponyms is of crucial importance. “Māchin” and “Khίtā” are two of these toponyms. They are often used in Islamic text and are key terms in Muslims’ geography. In spite of the extensive use of these two toponyms in historical, geographical, and literary texts, no research has been done on them and, thus, Muslim geographers and historians’ understanding of them remains unclear. Therefore, the main purpose of this paper is to study the geographical, historical, and astronomical texts of Muslims in order to examine their geographical conception of these two toponyms.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Māchin
  • Khίtā
  • Geographical conception
  • China
  • Iran
ابن‌الوردی، سراج‌الدین، خریده العجایب و فریده الغرائب، تحقیق انور محمد زناتی، قاهره، مکتبه الثقافه الدینیه، 2007.
ابن‌بطوطه، رحله ابن‌بطوطه: تحفه النظار فی غرائب الاسفار، قدم له و حققّه الشیخ محمد المنعم العریان، بیروت، دارالحیاه العلوم، 1987.
ابن‌سعید المغربی، بسط الارض فی طول و العرض، به تحقیق الدکتور خوان قرنیط خینیس، مغرب، تطوان، 1958.
ابن­فضل‌الله العمری، مسالک الابصار فی ممالک الامصار، تحقیق کامل سلمان الجبوری، بیروت، دارالکتب العلمیه، 2010.
ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد، القانون المسعودی، حیدرآباد دکن، مجلس دائره‌المعارف العثمانیه، 1373/1954.
ــــــــــــــــ، قانون مسعودی، نسخۀ عکسی ش 23985 از روی نسخۀ آصف افندی ترکیه، دانشگاه تهران.
ــــــــــــــــ، قانون مسعودی، نسخۀ خطی ش 5588، کتابخانۀ آستان قدس رضوی مشهد.
ایرانشان بن ابی‌الخیر، کوش‌نامه، به کوشش جلال متینی، تهران، انتشارات علمی، 1377.
بیهقی، ابوالحسن علی بن زید، تاریخ بیهق، با تصحیح و تعلیقات احمد بهمنیار و مقدمۀ میرزا عبدالوهاب قزوینی، چاپ دوم، تهران، کتابفروشی فروغی، 1361.
ــــــــــــــــــــــــــــ، تاریخ بیهق، نسخۀ خطی ش Or. 3587، کتابخانۀ و موزۀ بریتانیا.
جهان‌نما، شماره 2709، نسخۀ خطی کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران.
جوینی، عطاملک محمد، جهانگشای جوینی، نسخۀ خطی ش 77، مرکز احیاء التراث الاسلامی.
حمدالله مستوفی، ظفرنامه، مقدمه و تصحیح و توضیح ناهید ذاکری، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1389.
ــــــــــــــــ، نزهه القلوب، به سعی و اهتمام و تصحیح گای لسترنج، لیدن، بازنشر توسط فواد سزگین، جمهوریه المانیا التحادیه، موسسۀ معهد تاریخ العلوم العربیه و الاسلامیه فی اطار جامعه فرانکفورت، 1992.
خطایی، سید علی‌اکبر، خطای‌نامه، به کوشش ایرج افشار، تهران، مرکز اسناد فرهنگی آسیا، 1357.
خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی، جامع التواریخ، تصحیح محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران، میراث مکتوب، 1394.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ، جامع التواریخ، نسخۀ خطی ش 4164، کتابخانه و موزۀ ملک.
شرف‌الزمان مروزی، طبایع الحیوان، نسخۀ خطی ش 14550، مجلس شورای اسلامی.
شمس‌الدین آملی، محمد بن محمود، نفایس الفنون فی عرایس العیون، تصحیح و پاورقی حاج میرزا ابوالحسن شعرانی، تهران، اسلامیه، 1381.
فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه، به کوشش جلال خالقی مطلق، کالیفرنیا، نیویورک، 1373/1994.
کاتب چلبی، کشف الظنون عن اسامی الکتب والفنون، دارالفکر، 1982.
کاشغری، محمود بن الحسین محمد، دیوان لغت ترک، دارالخلافه العامره مطبعه عامره، 1333 ق.
محمد بن نجیب بکران، جهان‌نامه، به کوشش محمد­امین ریاحی، تهران، کتابخانه ابوسینا، 1342.
محمدربیع بن محمد­ابراهیم، سفینه سلیمانی (سفرنامۀ سفیر ایران به سیام)، تصحیح، تحشیه و تعلیقات دکتر عباس فاروقی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1356.
نظامی سمرقندی، احمد بن عمر بن علی، چهار مقاله، به تصحیح و اهتمام محمد قزوینی، به کوشش دکتر محمد معین، تهران، ارمغان، بی‌تا.
وانگ ای دان، تاریخ چین از جامع التواریخ خواجه رشیدالدین فضل‌الله، تهران، جهاد دانشگاهی، 1379.
Abu l-Rahan Al-Biruni, Kitab Al-Jamahir fi Marefat Al-Jawahir, Edited by Fritz Krenkow, Frankfurt, Institute for the History of Arabic-Islamic Science at Johann Wolfang Geothe University, 2001.
Albiruni's India an account of the religion, philosophy, literature, geography, chronology, astronomy, custom, law and astrology of India about A. D1030, translated in to English by Edward C. Sachau, London, reprinted by Fuat Sezgin, Frankfurt, Institute for the History of Arabic-Islamic Science at Johann Wolfang Geothe University, 1993.
Atlas minor, Gerardi Mercatoris à I. Hondio plurimis æneis tabulis auctus et illustratus [microform]: denuo recognit, additisque novis delineationibus emendatus, Amsterodami: Ex officina Ioannis Iandonii and Historia mundi, 1643.
Cluverii, Philippi, Introductionis in universam geographiam cum notis, I. Bunonis Hekelii ET Reiskii Lib. VI, Veduntur Amsteldaedami, Apud Joannem Wolters, 1697.
Kahle, Paul, “China as Described by Turkish Geographers from Iranian Sources”, Opera Minora: Festgabe zum 21. Januar 1956, Leiden, 314-315, 1965.
Le capitaine Bozorg Fils de Chahriyar de Ramhormoz, Livre Des merveilles de l'Inde, Traduction Franciase L. Marcel Devic, Leide. E. Brill, 1883-1886.
Mercator's atlas Containing his cosmographical description of the fabric and figure of the world, lately rectified in divers’ places, as also beautified and enlarged with new maps and tables; by the studious industry of Iudocus Hondy, Englished by W. S. generosus, & Coll. Regin. Oxoniæ. Atlas. English, London, 1635.
Minorski, Vladimir, Sharaf Zamān Ţāhir Marwzī on China, the Turk and India, London, The Royal Asiatic Society, 1942 (reprinted by Fuat Sezgin, Frankfurt, Institute for the History of Arabic-Islamic Science at Johann Wolfang Geothe University, 1993).
Pelliot, Paul, Notes on Marco Polo, Paris, Imprimer Nationale, 1959.
Salmon, Claudine, “Les Persans à l’extrémité orientale de la route maritime (IIe A. E. -XVIIe siècle)”, Archipel, V. 68, 244-25, 2004.
The Cambridge History of China, edited by Denis Twithchett, Cambridge University press, Vol. 6, 1979.
The journey of William of Rubruck to the eastern parts of the world 1253-55 with two accounts of the earlier journey of John of Pian De Carpine, translate from the Italian with an introduction notice by William Woodville Rockhill, London, Hakluyt Society, 1900.
Vosooghi, Mohammadbagher, “China in the Tabaye al-hayvan Marvzi”, translated into Chinese by Wang I Dan, The western region study, No. 1, 97-110, 2016.
Vosooghi, Mohammadbagher,“Korea and the Muslim World: Historical and cultural encounters”, Istanbul, Research Centre of Islamic History, Art and Cultural. IRCICA, 177-190, 2020.
Yule, Henry, the Book of Ser Marco Polo the Venetian, V. 2, London, 1871.
ــــــــــــــــ, Cathay and the way thither, London, the Hakluyt society, 1915.