مقاله پژوهشی
محمد بختیاری
چکیده
خرید تضمینی گندم با هدف رسیدن به خودکفایی و حمایت از تولیدکننده و مصرفکننده، یکی از سیاستهای اعمال شده از سوی دولت از زمان پهلوی اول تاکنون بوده است. اما در مواقعی، به دلیل عدم اجرای درست این سیاست، نه تنها اهداف مذکور محقق نشده، بلکه پیامدهای زیانباری به دنبال داشته است. جنگ جهانی دوم یکی از دورههایی است که دولت برای ...
بیشتر
خرید تضمینی گندم با هدف رسیدن به خودکفایی و حمایت از تولیدکننده و مصرفکننده، یکی از سیاستهای اعمال شده از سوی دولت از زمان پهلوی اول تاکنون بوده است. اما در مواقعی، به دلیل عدم اجرای درست این سیاست، نه تنها اهداف مذکور محقق نشده، بلکه پیامدهای زیانباری به دنبال داشته است. جنگ جهانی دوم یکی از دورههایی است که دولت برای تأمین نان مورد نیاز مردم با قیمتی متعادل، خرید انحصاری و تضمینی گندم از مالکان و زارعان را در پیش گرفت. اما در عمل این سیاست درست اجرا نشد. پژوهش حاضر در صدد است عملکرد دولت در خرید انحصاری و تضمینی گندم در جنگ جهانی دوم را مورد بررسی قرار دهد و به این سوال پاسخ دهد که اجرای سیاست خرید انحصاری و تضمینی گندم چه پیامدهایی را به دنبال داشت. برای این منظور از روش توصیفی تحلیلی استفاده میشود. روش گردآوری اطلاعات نیـز کتابخانهای و اسنادی است. نتیجۀ این تحقیـق نشان میدهد خرید انحصاری گندم از مالکان و زارعان با قیمت ارزان و فروش آن به مصرفکننده با قیمت ارازانتر و یارانهای، به نفع مصرفکننده شهری و ضرر تولیدکننده روستایی و دولت بود. از دیگر پیامدهای زیانبار این سیاست میتوان به احتکار و قاچاق گندم، سلفخری، بیانگیزگی کشاورزان برای کشت گندم، مهاجرت روستاییان به شهرها، قحطی، گرانی، وابستگی به واردات خارجی و کسری بودجۀ دولت اشاره کرد.
مقاله پژوهشی
پنگ جین؛ محمدحسن رازنهان
چکیده
شیوع و گسترش بیماریهای عفونی و واگیردار در سرزمین ایران همواره یکی از عوامل اصلی کاهش جمعیت و موجب صدمات فراوان انسانی، اقتصادی و اجتماعی در طول تاریخ بوده است. اگرچه اطلاعات زیادی از شیوع این بیماریها در دورۀ پیش از اسلام در متون مشاهده نمیشود اما منابع دورۀ اسلامی گزارشهای بسیار متعدد و مفصلی در باب شیوع امراض عفونی و بهویژه ...
بیشتر
شیوع و گسترش بیماریهای عفونی و واگیردار در سرزمین ایران همواره یکی از عوامل اصلی کاهش جمعیت و موجب صدمات فراوان انسانی، اقتصادی و اجتماعی در طول تاریخ بوده است. اگرچه اطلاعات زیادی از شیوع این بیماریها در دورۀ پیش از اسلام در متون مشاهده نمیشود اما منابع دورۀ اسلامی گزارشهای بسیار متعدد و مفصلی در باب شیوع امراض عفونی و بهویژه بیماریهای وبا و طاعون و تلفات ناشی از آنها را در اختیار پژوهشگران قرار دادهاند. در دورۀ صفوی بهرغم ایجاد یک حکومت متمرکز و پیشرفتهای بهداشتی و رشد دانش پزشکی و احداث بیمارستانها بیماریهای عفونی کماکان بسیار شایع بوده و تلفات بسیاری برجا میگذاشتهاند. تا آنجا که در این دوره کتب تخصصی در مورد بیماریهای عفونی و بهویژه بیماری طاعون نگاشته شده است. مقالۀ حاضر در تلاش است تا با بررسی تاریخی موارد شیوع بیماریهای عفونی در دورۀ صفوی به دیدگاه چهار گروه علما، مورخین، جهانگردان و سفرنامهنویسان و پزشکان در مورد این بیماری و علت شیوع و بروز آن پرداخته و همچنین درمانهای ارائهشده از سوی پزشکان ایرانی و طب سنتی ایرانی را در درمان این بیماریها موردبررسی قرار دهد. با بررسی متون تاریخی دورۀ صفوی مشخص میشود که اگرچه عامل مشیت و تقدیر الهی از دیدگاه اکثر مورخین و روحانیون این دوره اصلیترین عامل بروز این بیماریها شناخته میشود بااینحال ازنظر پزشکان و تعداد اندکی از مورخین ایرانی عوامل طبیعی نظیر آبهای آلوده و آبوهوای نامساعد اصلیترین عوامل بروز بیماریهای عفونی شناخته میشوند؛ بنابراین نظامهای معرفتی و جهانبینی اقشار مختلف اجتماعی نقشی مهم در باورهای این گروهها نسبت به درمان بیماری عفونی و واگیردار داشته است.
مقاله پژوهشی
محسن رحمتی؛ فرزاد خوشآب؛ تقی اصغری
چکیده
سرزمیـن گیلان، به واسطۀ موقعیت جغرافیایـیاش، از ورود اسلام تا صفویه، همواره تحت فرمان خاندانهای حکومتگر محلی بوده و معمولاً زیر سلطۀ مستقیم حکومت مرکزی قرار نداشت. این روند تا پیش از رویکار آمدن صفویـان همچنان ادامه پیـدا کرد. فقط در دورۀ صفوی، شاهعباس اول (حک: 996-1038ق/1588-1629م) با بسط نفوذ و سلطۀ حکومت مرکزی در گیلان، بساط ...
بیشتر
سرزمیـن گیلان، به واسطۀ موقعیت جغرافیایـیاش، از ورود اسلام تا صفویه، همواره تحت فرمان خاندانهای حکومتگر محلی بوده و معمولاً زیر سلطۀ مستقیم حکومت مرکزی قرار نداشت. این روند تا پیش از رویکار آمدن صفویـان همچنان ادامه پیـدا کرد. فقط در دورۀ صفوی، شاهعباس اول (حک: 996-1038ق/1588-1629م) با بسط نفوذ و سلطۀ حکومت مرکزی در گیلان، بساط حکومتهای محلی آن را در هم پیچید. از آن پس، امور گیلان توسط کارگزاران و حکمرانان منصوب از طرف حکومت مرکزی اداره میشد. در دورۀ کریمخان زند (حک: 1163-1193ق/1750-1779م.) نیز هدایتاللهخان به حکومت آن ایالت منصوب شد ولی به واسطۀ علل و عوامل مختلف رابطۀ او با حکومت مرکزی تغییر یافت. این پژوهش با روش توصیـفی تحلیـلی، بـرای ارائۀ پاسـخ به این سـوال تنظیـم شده است که روابط هدایتاللهخان گیلانی با حکومت مرکزی چرا و چگونه تغییر یافت؟ یافتههای این پژوهش نشان میدهد که روابط هدایتاللهخان با حکومت مرکزی تحت تأثیر عواملی همچون ضعف حکومت مرکزی، توانیابی نظامی حاکم گیلان، برقراری روابط سیاسی و اقتصادی با حکومتهای همجوار متغیر و تابع شرایط بود. حاکم گیلان با توسل به اقدامات سیاسی، نظامی و اقتصادی و سرکوب خوانین محلی در صدد تلاش برای حفظ موجودیت خود و افراد تحت سرپرستیاش، در مقابل حکومت مرکزی و دیگر مدعیان سیاسی قدرت بود.
مقاله پژوهشی
کلثوم غضنفری؛ بهرام روشن ضمیر
چکیده
جنگهای مادی (دولت هخامنشی با یونانیان) از مهمترین سرفصلهای تاریخ دورۀ باستان است. مهمترین مسئله در بررسی این جنگ کمبود و یکطرفه بودن منابع است. در حالیکه هیچ منبع ایرانی و شرقی سخنی از این جنگ نزده، منابع یونانی (در رأس آنان هرودت) به تفصیل جزئیات آن را شرح دادهاند. اما هرودت به دلیلی ناروشن کتاب خود را با نبرد موکاله و محاصرۀ ...
بیشتر
جنگهای مادی (دولت هخامنشی با یونانیان) از مهمترین سرفصلهای تاریخ دورۀ باستان است. مهمترین مسئله در بررسی این جنگ کمبود و یکطرفه بودن منابع است. در حالیکه هیچ منبع ایرانی و شرقی سخنی از این جنگ نزده، منابع یونانی (در رأس آنان هرودت) به تفصیل جزئیات آن را شرح دادهاند. اما هرودت به دلیلی ناروشن کتاب خود را با نبرد موکاله و محاصرۀ سِستوس (479 پ.م) به پایان رسانده است. دیگر منابع یونانی روایتهایی آشفته از این جنگها به یادگار گذاشتهاند که بررسیِ جنگها پس از نبرد موکاله را دشوار میکند. بر اساس روایت یونانی، با شکستِ هخامنشیان در نبردِ موکاله و سِستوس حضورِ دریایی پارسیان در آبهای اژه به پایان رسید و چیرگیِ دریایی بر شاهراهِ آبی مدیترانه به دریای سیاه و کرانههای غربی آسیای صغیر (ایونیه) از دست رفت، اما بررسیهای انجام شده در این پژوهش نشان میدهد که دولت هخامنشی همچنان پایگاههای دریایی مهمی در مدیترانه داشت که به ادامه درگیریها تا سه دهه پس از نبردِ موکاله انجامید، تا اینکه سرانجام دو طرف به صلح کالیاس (449 پ.م) تن دادند.
مقاله پژوهشی
الهه کولایی؛ فرشته مشهدی رفیع
چکیده
جنبش انقلابی گیلان (1300-1294/1921-1915) یکی از مهمترین جنبشهای تاریـخ معاصر ایران بهشمار میآید که همواره محل بحثهای فراوانی از سوی صاحبنظران و کارشناسان مسائل تاریخی و سیاسی بوده است. در طول سالها آثار گوناگون در مورد این جنبش به شکل کتاب و مقاله در حوزههای تاریخی، هنری و ادبی به قلم پژوهشگران ایرانی و غیرایرانی به نگارش ...
بیشتر
جنبش انقلابی گیلان (1300-1294/1921-1915) یکی از مهمترین جنبشهای تاریـخ معاصر ایران بهشمار میآید که همواره محل بحثهای فراوانی از سوی صاحبنظران و کارشناسان مسائل تاریخی و سیاسی بوده است. در طول سالها آثار گوناگون در مورد این جنبش به شکل کتاب و مقاله در حوزههای تاریخی، هنری و ادبی به قلم پژوهشگران ایرانی و غیرایرانی به نگارش درآمدهاند که هر یک به سهم خود دربردارندۀ نکتههای قابل تأملی در مورد چگونگی شکلگیری این جنبش، اندیشه و عملکرد رهبران آن، بهویژه میرزا کوچکخان و دلایل ناکامی جنبش هستند. شعرهای ایرانی یا در اصطلاح پژوهشگران ادبیات روسیه «سیکل ایرانی» ویلیمیر خلبنیکف شاعر برجستۀ قرن بیستم ادبیات روسیه، از آثاری است که متأثر از این رخداد انقلابی سروده شدهاند. نکتۀ شایان توجه این است که خلبنیکف یکی از اعضای گروهی متشکل از سخنرانان و هنرمندان انقلابی روس بود که در سال 1921/1300 همراه با بخشی از نیروهای ارتش سرخ از باکو وارد گیلان شدند و از نزدیک شاهد برخی از رخدادهای منتهی به ماههای پایانی جنبش جنگل بودند. این نوشتار بر آن است تا با ارائۀ دیدهها و تأثیرهای ویلیمیر خلبنیکف از انقلاب گیلان، مخاطبان ایرانی را با دیدگاههای فرهیختگان و نخبگانِ روسِ معاصر انقلاب اکتبر 1917 در مورد این رخداد مهم تاریخ ایران که گفته میشود از انقلاب روسیه تاثیر پذیرفته بود، آشنا کند.
مقاله پژوهشی
زهرا محققیان
چکیده
منات، لات و عزی از شمار آن دسته از انگارههای جاهلی هستند که در قرآن کریم ذکر شدهاند و در طی تاریخ، توجه قرآنپژوهان از طیفهای مختلف را به خود جلب کردهاند. در حالیکه انگارۀ رایج در مورد ایشان، شناسایی این خدایان جاهلی به مثابۀ بنات الله یا دختران خداوند است؛ در غالب قریب به اتفاق منابع متقدم اسلامی چنین ماهیتدهی مشاهده نمیشود ...
بیشتر
منات، لات و عزی از شمار آن دسته از انگارههای جاهلی هستند که در قرآن کریم ذکر شدهاند و در طی تاریخ، توجه قرآنپژوهان از طیفهای مختلف را به خود جلب کردهاند. در حالیکه انگارۀ رایج در مورد ایشان، شناسایی این خدایان جاهلی به مثابۀ بنات الله یا دختران خداوند است؛ در غالب قریب به اتفاق منابع متقدم اسلامی چنین ماهیتدهی مشاهده نمیشود و حتی بنات الله به ملائکه تصریح گردیدهاند. در این مطالعه بناست به بررسی ماهیت این الهگان و ارتباط ایشان با انگارۀ بنات الله بپردازیم و با نظر به منابع پیشاقرآنی و همچنین آیات قرآن کریم، یک بازخوانی انتقادی از منابع متقدم اسلامی انجام دهیم. مهمترین سؤالات ما عبارتند از: منات، لات و عزی در منابع متقدم اسلامی، منابع پیشاقرآنی و قرآن کریم چه کسانی هستند و چگونه معرفی شدهاند؟ ارتباط این خدایان جاهلی با انگارۀ «بنات الله» در هریک از این منابع چیست؟ اقوال نویسندگان نخستین اسلامی چه کمکی به درک ماهیت این الهگان میکند؟ یافتههای پژوهش حاکی از آن است که هرچند در قرآن کریم و منابع پیشاقرآنی صراحتی در تعریف الهگان عربی به مثابۀ بنات الله مشاهده نمیشود اما با نظر به تناقضات و اختلافات موجود در منابع متقدم اسلامی، میتوان وجود این ارتباط را در میان اعراب جاهلی محتمل دانست.
مقاله پژوهشی
جواد مرشدلو
چکیده
در مقالۀ پیش رو تلاش شده است یکی از جنبههای مغفول زمامداری محلی در ایران یعنی منابع اقتصادی و الگوی مدیریت آن در جهت حفظ و توسعۀ اقتدار سیاسی خاندانی بررسی شود. به این منظور نمونۀ حکومت محلی شیروان (شروان) در دورۀ فرمانروایی خاندان آل سرکار انتخاب شده و دلیل این انتخاب امکان منحصربهفردی است که دسترسی به یک گزارش آماری فراهم آورده ...
بیشتر
در مقالۀ پیش رو تلاش شده است یکی از جنبههای مغفول زمامداری محلی در ایران یعنی منابع اقتصادی و الگوی مدیریت آن در جهت حفظ و توسعۀ اقتدار سیاسی خاندانی بررسی شود. به این منظور نمونۀ حکومت محلی شیروان (شروان) در دورۀ فرمانروایی خاندان آل سرکار انتخاب شده و دلیل این انتخاب امکان منحصربهفردی است که دسترسی به یک گزارش آماری فراهم آورده است. همزمان تلاش شده است از رهگذر یک بررسی تحلیلی مبتنی بر واکاوی زمینۀ تاریخی موضوع روایتهای رایج از تاریخ شیروان در دورۀ حاکمیت خاندان آل سرکار نقد شود. با اینکه نمونۀ شیروان را نمیتوان به مثابۀ یک الگوی عام و فراگیر برای فهم سازوکار اقتصادی حکومتهای محلی درنظر گرفت، دلایلی وجود دارد که میتواند ما را به درکی هرچند نسبی از کیفیت توزیع منابع اقتصادی در جهت تصرف و توسعۀ اقتدار محلی در وضعیت استقلال نسبی راهنمایی کند. مبنای این بررسی، مجموعهای از اطلاعات آماری و توصیفی است که در «گزارش 1820 ایالت شیروان» گردآوری شده و تصویری نسبی از منابع اقتصادی این ایالت در واپسین سالهای حاکمیت مصطفیخان شیروانی و کیفیت توزیع و مدیریت آن به دست میدهد. این اطلاعات در چهارچوب یک پژوهش تاریخی متعارف مبتنی بر رویکرد تاریخ اجتماعی بررسی و تلاش شده است ضمن ترسیم نمایی از حکومت محلی شیروان در نیمۀ دوم سدۀ دوازدهم/هجدهم، نقش عامل اقتصادی و مدیریت آن در حفظ و توسعۀ این حکومت محلی تببین شود.
مقاله پژوهشی
علیرضا ملائی توانی؛ حمید بصیرت منش؛ مرضیه بیگی زاده
چکیده
مقالۀ حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش است که چگونه پس از پیروزی نهضت مشروطه و تشکیل مجلس، جناح روشنفکر مجلس اول شورای ملی که شامل طیفی از نمایندگان تندرو و قائل به جدایی دین از سیاست و عدم دخالت روحانیان در امور سیاسی بودند، حاضر به پذیرش لایحۀ هیئت مجتهدان طراز اول مبنی بر نظارت عدهای از علما بر مصوبات مجلس گردیدند؟ مدعای مقاله ...
بیشتر
مقالۀ حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش است که چگونه پس از پیروزی نهضت مشروطه و تشکیل مجلس، جناح روشنفکر مجلس اول شورای ملی که شامل طیفی از نمایندگان تندرو و قائل به جدایی دین از سیاست و عدم دخالت روحانیان در امور سیاسی بودند، حاضر به پذیرش لایحۀ هیئت مجتهدان طراز اول مبنی بر نظارت عدهای از علما بر مصوبات مجلس گردیدند؟ مدعای مقاله چنین است که جناح روشنفکر بدون اعتقاد به نظارت علما بر مصوبات مجلس و تنها به منظور ساکت نمودن نیروهای مذهبی تن به تصویب لایحۀ هیئت مجتهدان طراز اول داد. بنابراین مقالۀ پیشِ رو با بهرهگیری از منابع اصلی و پژوهشهای انجامشده و تکیهبر رویکرد توصیفی تحلیلی موضوع را مورد ارزیابی قرار داده و به این نتیجه رسیده است که پس از ارائۀ لایحۀ هیئت مجتهدان طراز اول، نمایندگان جریان روشنفکر مجلس بر اثر فشارهای نیروهای مذهبی داخل و خارج از مجلس و نگرانی از تهمت بهایی و بیدینی که آنها را تهدید میکرد، ناگزیر به تصویب لایحۀ نظارت علما بر مصوبات مجلس شدند.
مقاله پژوهشی
سید امیر میرهلی؛ اصغر منتظرالقائم؛ مصطفی پیرمرادیان
چکیده
برنارد لوئیس از مستشرقین و نظریهپردازان متأخر در زمینۀ تاریخ جوامع اسلامی است که کتب و مقالات بسیاری در این زمینه به رشتۀ تحریر درآورده است. وی با مطالعۀ جامع تاریخ اسلام به این نتیجه میرسد که باید وحدت امت اسلام را از بین برده و کشورهای بزرگ خاورمیانه را به کشورهای کوچکتر که قدرت کمتری داشته و در خدمت منافع غربیان باشند تجزیه ...
بیشتر
برنارد لوئیس از مستشرقین و نظریهپردازان متأخر در زمینۀ تاریخ جوامع اسلامی است که کتب و مقالات بسیاری در این زمینه به رشتۀ تحریر درآورده است. وی با مطالعۀ جامع تاریخ اسلام به این نتیجه میرسد که باید وحدت امت اسلام را از بین برده و کشورهای بزرگ خاورمیانه را به کشورهای کوچکتر که قدرت کمتری داشته و در خدمت منافع غربیان باشند تجزیه نمود. طرحی که در میان اهل تحقیق به نظریۀ خاورمیانۀ جدید شهرت یافته است. در این پژوهش تمامی آثار مکتوب و شفاهی لوئیس مورد واکاوی قرارگرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد وی با دو راهکار غربیسازی و تجزیۀ خاورمیانه بر اساس شاخصهای مورد قبول غربیان از جمله میهنپرستی و دموکراسی و نیز فراهم کردن شرایط استقرار و قدرتگیری اسرائیل و یهودیان در خاورمیانه قصد تجزیۀ منطقه و ایجاد توازن قوا در بین کشورهای مختلف و حتی ادیان اسلام، یهود و مسیحیت را دارد. در این راستا برنارد لوئیس پیشنهاد میکند کشورهای غربی و به ویژه آمریکا باید در جهت سرنگونی و کاهش نفوذ هژمونیهای داخلی و خارجی در منطقه از جمله شوروی، ایران، عراق و ... بکوشند. او این نظریه را در ابتدا با روشهای تاریخنگارانه طرح کرده و در اواخر عمر خود با بیانی تند و گزنده کشورهای غربی را به جنگ و ایجاد آشوب در منطقه و تقابل با امت اسلامی ترغیب مینماید.
مقاله پژوهشی
محمدباقر وثوقی؛ مهران رضایی
چکیده
ایرانیان به عنوان میانجی فرهنگی و اقتصادی بین شرق و غرب موجب انتقال و تبادل فرهنگی بین چین و دنیای غرب بودهاند. تا پیش از قرن شانزدهم میلادی بخشی از تمدن و فرهنگ چین از دریچۀ نگاه ایرانیان به غرب معرفی شده است. بازرگانان ایرانی از دو مسیر زمینی و دریایی مسیر چین را بارها پیموده و بار اصلی تبادل فرهنگی و اقتصادی دو کشور را به دوش کشیدند. ...
بیشتر
ایرانیان به عنوان میانجی فرهنگی و اقتصادی بین شرق و غرب موجب انتقال و تبادل فرهنگی بین چین و دنیای غرب بودهاند. تا پیش از قرن شانزدهم میلادی بخشی از تمدن و فرهنگ چین از دریچۀ نگاه ایرانیان به غرب معرفی شده است. بازرگانان ایرانی از دو مسیر زمینی و دریایی مسیر چین را بارها پیموده و بار اصلی تبادل فرهنگی و اقتصادی دو کشور را به دوش کشیدند. اطلاعات مسافران و بازرگانان به اشکال گوناگون به متون جغرافیایی و تاریخی و ادبی فارسی و عربی راه یافت و طی قرنها از یک نسل به نسل دیگر منتقل شد. یکی از مهمترین وجوه این امر انتقال جاینامهای چینی از طریق متون فارسی و عربی به دنیای غرب و یا به عبارت دیگر به متون غربی است. این جاینامها در بسیاری از موارد با تغییرات آوایی و معنایی و به صورت فارسی و عربی شده به متون غربی راه یافته است. از سوی دیگر باید افزود که جاینامهای چینی به دلیل ویژگیهای آوایی با تلفظهای گوناگون نوشته شده و از این رو ثبت و ضبط این جاینامها در متون اسلامی به صورت مختلف انجام پذیرفته است. این ویژگی موجب شده تا محقّقان و پژوهشگران حوزۀ مطالعات چین با دشواری بسیاری روبرو شدهاند، از این رو به دست دادن حداقل اطلاع از موقعیّت جغرافیایی و جانمایی جاینامهای چینی از اهمیّت بسزایی برخوردار است، این موضوع تاکنون آنگونه که بایسته است مورد توجّه قرار نداشته است. «ماچین» و «ختا» از جمله جاینامهایی بهشمار میروند که به کرات در متون اسلامی بکار گرفته شده و در فرهنگ جغرافیایی مسلمانان از اهمیّت بسیاری برخوردارند. علیرغم کاربرد وسیع این دو جاینام در متون ادبی و تاریخی و جغرافیایی، هنوز به طور دقیق دربارۀ جانمایی و جایابی آنها پژوهشی مستقل به زبان فارسی به انجام نرسیده و در واقع بدرستی دانسته نیست که جغرافینویسان و مورخّان و ادبای مسلمان چه تصوّر جغرافیایی از این دو جاینام داشته اند. با توجّه به کاربرد گستردۀ این دو جاینام در متون دورۀ اسلامی و اهمّیت مسألۀ جانمایی و جایابی آنها در مطالعات مرتبط با تمدن و فرهنگ چین، این مقاله بر آن است تا موضوع «ماچین» و «ختا» در تصور جغرافیایی مسلمانان را به صورت یک مسألۀ تاریخی مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. در این مقاله متون جغرافیایی و نجومی و تاریخی اسلامی مورد بررسی قرار گرفته و جغرافیای ذهنی نویسندگان مسلمان دربارۀ جانمایی دو جاینام «ماچین» و «ختا» مورد ارزیابی قرار میگیرد.