سید رضا آل طه؛ یاسر قزوینی حائری
چکیده
تجارت خلیجفارس در تمام ادوار تاریخی به علّت شرایط خاص جغرافیایی، اقلیمی، طبیعی همواره در جریان بوده است. ولی عدم وجود آمار کامل و مطمئن قبل از دورۀ ناصری هرگونه گمانهزنی در مورد جایگاه بنادر خلیج فارس در تجارت ایران را با مشکل مواجه میکند. وجود آمار نمایندگیهای مقیم حکومت هند بریتانیا که در خلال دورۀ ناصری ثبت گردیده است، امکان ...
بیشتر
تجارت خلیجفارس در تمام ادوار تاریخی به علّت شرایط خاص جغرافیایی، اقلیمی، طبیعی همواره در جریان بوده است. ولی عدم وجود آمار کامل و مطمئن قبل از دورۀ ناصری هرگونه گمانهزنی در مورد جایگاه بنادر خلیج فارس در تجارت ایران را با مشکل مواجه میکند. وجود آمار نمایندگیهای مقیم حکومت هند بریتانیا که در خلال دورۀ ناصری ثبت گردیده است، امکان مطالعۀ جزئیات تجارت بنادر خلیج فارس را مهیا میکند. مطمئناً انتشار چنین آماری توانایی بررسی عوامل مؤثر بر تجارت جنوب ایران را بهدست خواهد داد. با توجه به اینکه عمده محصولات تجاری در دورۀ قاجار مربوط به محصولات کشاورزی میباشد، بر همین اساس رویدادها و بلایای طبیعی که در عملآوری محصولات کشاورزی دخیل هستند بهعنوان یکی از عوامل مؤثر بر تجارت ایران مطرح میشود. وجود آمارهای نمایندگی مقیم امکان بررسی تأثیر رویدادهای طبیعی بر تجارت جنوب ایران را ممکن میسازد. بر همین اساس پژوهش حاضر سعی در بررسی تأثیر عوامل طبیعی بر تجارت بنادر ایرانی در خلیج فارس بر اساس گزارشها و آمار نمایندگی مقیم را دارد. این پژوهش بر آن است تا با استفاده از آمارهای کمّی، تحلیلی کیفی از میزان تأثیر رویدادهای طبیعی بر واردات و صادرات جنوب ایران ارائه نماید. نتیجهای که پژوهش به آن دست یافته است نشان میدهد که رویدادهای طبیعی مخصوصاً کمبود بارش تأثیر قابلتوجهی در تجارت جنوب ایران داشته است.
یاسر قزوینی حائری
چکیده
عراق با وجود ریشههای تمدنی کهن، کشوری نوپاست که در ابتدای دهة سوم قرن بیستم تأسیس شد. شکلگیری هویّت ملی در عراق از ابتدای تأسیس تاکنون با مشکلات و چالشهای فراوانی روبهرو بوده است؛ یکی از این مشکلات، قرائت قومی از هویّت ملی عراق است که در اکثر قریببهاتفاق سالهای تأسیس این واحد سیاسی تا سقوط نظام صدام در آوریل 2003م، بر آن ...
بیشتر
عراق با وجود ریشههای تمدنی کهن، کشوری نوپاست که در ابتدای دهة سوم قرن بیستم تأسیس شد. شکلگیری هویّت ملی در عراق از ابتدای تأسیس تاکنون با مشکلات و چالشهای فراوانی روبهرو بوده است؛ یکی از این مشکلات، قرائت قومی از هویّت ملی عراق است که در اکثر قریببهاتفاق سالهای تأسیس این واحد سیاسی تا سقوط نظام صدام در آوریل 2003م، بر آن سایه افکنده و پس از سقوط نظام صدام بهگونه ای دیگر بر هویّت ملی عراق تأثیرگذار بوده و هست. این قرائت قومی از هویّت ملی عراق از نظر گفتمانی بهشدّت واگرا و دیگریساز است و در کنار «دیگری»های متعارف در گفتمان عربگرایانه همچون استعمار، امپریالیسم، صهیونیزم و ایران، در زمان جنگ تحمیلی ایران و عراق به اوج خود رسید و تحت عنوان «دروازة شرقی جهان عرب» ایران را بهمثابة دیگری برجسته ساخته، بخش بزرگی از ساکنان عراق را با همعرض گرفتن شیعه و ایرانی بهمثابة دیگری طرد میکند. گفتمان عربگرایانة واگرا در این دیگریسازی خود از ایران، از ابتدای شکلگیری عراق تحولاتی را به خود دیده است و با واژگانی همچون «شعوبی»، «عجمی»، «مجوس» و «صفوی»، بخش بزرگی از ساکنان عراق را با قرائت قومگرایانه از هویّت عراقی طرد میکند. مسئله ایران در عراق بعد از سقوط صدام صورت جدیدی به خود می گیرد، که با توجه به تحولات هویتی در عراق، همچنان ظرفیت بازگشت به عقب را دارد.