جواد مرشدلو
چکیده
در مقالۀ پیش رو تلاش شده است یکی از جنبههای مغفول زمامداری محلی در ایران یعنی منابع اقتصادی و الگوی مدیریت آن در جهت حفظ و توسعۀ اقتدار سیاسی خاندانی بررسی شود. به این منظور نمونۀ حکومت محلی شیروان (شروان) در دورۀ فرمانروایی خاندان آل سرکار انتخاب شده و دلیل این انتخاب امکان منحصربهفردی است که دسترسی به یک گزارش آماری فراهم آورده ...
بیشتر
در مقالۀ پیش رو تلاش شده است یکی از جنبههای مغفول زمامداری محلی در ایران یعنی منابع اقتصادی و الگوی مدیریت آن در جهت حفظ و توسعۀ اقتدار سیاسی خاندانی بررسی شود. به این منظور نمونۀ حکومت محلی شیروان (شروان) در دورۀ فرمانروایی خاندان آل سرکار انتخاب شده و دلیل این انتخاب امکان منحصربهفردی است که دسترسی به یک گزارش آماری فراهم آورده است. همزمان تلاش شده است از رهگذر یک بررسی تحلیلی مبتنی بر واکاوی زمینۀ تاریخی موضوع روایتهای رایج از تاریخ شیروان در دورۀ حاکمیت خاندان آل سرکار نقد شود. با اینکه نمونۀ شیروان را نمیتوان به مثابۀ یک الگوی عام و فراگیر برای فهم سازوکار اقتصادی حکومتهای محلی درنظر گرفت، دلایلی وجود دارد که میتواند ما را به درکی هرچند نسبی از کیفیت توزیع منابع اقتصادی در جهت تصرف و توسعۀ اقتدار محلی در وضعیت استقلال نسبی راهنمایی کند. مبنای این بررسی، مجموعهای از اطلاعات آماری و توصیفی است که در «گزارش 1820 ایالت شیروان» گردآوری شده و تصویری نسبی از منابع اقتصادی این ایالت در واپسین سالهای حاکمیت مصطفیخان شیروانی و کیفیت توزیع و مدیریت آن به دست میدهد. این اطلاعات در چهارچوب یک پژوهش تاریخی متعارف مبتنی بر رویکرد تاریخ اجتماعی بررسی و تلاش شده است ضمن ترسیم نمایی از حکومت محلی شیروان در نیمۀ دوم سدۀ دوازدهم/هجدهم، نقش عامل اقتصادی و مدیریت آن در حفظ و توسعۀ این حکومت محلی تببین شود.
علی کالیراد
چکیده
شهر ولادیقفقاز که طی فرآیند استیلای روسیۀ تزاری بر منطقۀ قفقاز در اواخر قرن هجدهم میلادی بنیان نهاده شد، بهتدریج بهصورت یکی از اهداف مهاجرت، از داخل و خارج امپراتوری روسیه درآمد. این شهر، بهویژه از نیمۀ دوم قرن نوزدهم میلادی، یکی از مقاصد مهاجرت دائمی و موقت ایرانیان در قلمرو روسیه بود. با افزایش جمعیت ایرانیان در ولادیقفقاز ...
بیشتر
شهر ولادیقفقاز که طی فرآیند استیلای روسیۀ تزاری بر منطقۀ قفقاز در اواخر قرن هجدهم میلادی بنیان نهاده شد، بهتدریج بهصورت یکی از اهداف مهاجرت، از داخل و خارج امپراتوری روسیه درآمد. این شهر، بهویژه از نیمۀ دوم قرن نوزدهم میلادی، یکی از مقاصد مهاجرت دائمی و موقت ایرانیان در قلمرو روسیه بود. با افزایش جمعیت ایرانیان در ولادیقفقاز و مناطق پیرامون آن، نمایندگی کنسولی ایران در 1315ق/1897م، در آنجا تأسیس شد. مقالۀ حاضر کوشیده است تا برپایۀ اسناد بهجامانده از نمایندگی ایران در ولادیقفقاز، موجود در آرشیو وزارت خارجۀ جمهوری اسلامی ایران، تصویری کلی از حضور و فعالیت کارگزاران دولتی و مهاجران ایرانی مقیم این شهر، از زمان تأسیس نمایندگی دولت ایران در ولادیقفقاز تا فروپاشی امپراتوری تزاری و وقوع جنگهای داخلی در روسیه ارائه کند. این اسناد، منبع ارزشمندی برای آگاهی از ابعاد مختلف حیات ایرانیان مقیم ولادیقفقاز و چالشهای پیش روی کارگزاران نمایندگی است. نمایندگی دولت ایران بهواسطۀ اقداماتش در ایجاد و حفظ مسجد شیعیان (ایرانیان)، مدرسۀ نوروز و انجمن همت، نقشی مهم در ایجاد همبستگی میان اعضای جامعۀ ایرانی شهر داشت و در مقاطع و موقعیتهای مختلف به صیانت از حقوق اتباع ایران پرداخت. درعینحال، عدم توازن در روابط ایران و روسیه، خصومتها و رقابتهای شخصی و محفلی میان اجزای مختلف وزارت خارجه و وجود بینظمیها و بیانضباطیهای مالی، مانعی جدی در ارتقای عملکرد نمایندگی ایران در ولادیقفقاز بود.
حسین آبادیان؛ سیروان خسروزاده
چکیده
مقالة حاضر، رقابتهای آلمان، عثمانی و بریتانیا برای تسلط بر مناطق نفتخیز قفقاز پس از انقلاب بلشویکی روسیه را به بحث میگذارد و تأثیر این رقابتها را بر سرنوشت منطقه ارزیابی میکند. در این راستا، اهمیت استراتژیک منطقه از منظر سه قدرت بزرگ یادشده بررسی میشود و نیروی پیشبرنده سیاست بریتانیا در قفقاز یعنی نیروی شمال ایران موسوم ...
بیشتر
مقالة حاضر، رقابتهای آلمان، عثمانی و بریتانیا برای تسلط بر مناطق نفتخیز قفقاز پس از انقلاب بلشویکی روسیه را به بحث میگذارد و تأثیر این رقابتها را بر سرنوشت منطقه ارزیابی میکند. در این راستا، اهمیت استراتژیک منطقه از منظر سه قدرت بزرگ یادشده بررسی میشود و نیروی پیشبرنده سیاست بریتانیا در قفقاز یعنی نیروی شمال ایران موسوم به دنسترفورس معرفی شده و نقش آن در رقابتهای منطقهای قدرتهای جهانی مطالعه میشود. مقاله نشان میدهد دنسترفورس بهرغم حضور کوتاهمدت چندماههاش در قفقاز، توانست به هدف اصلی خویش که ممانعت از نفوذ آلمان و عثمانی در مستعمرات بریتانیا در شرق بود، جامة عمل بپوشاند؛ یکی از مهمترین دلایل این موفقیت، شکست آلمان در جنگ اول جهانی و متعاقب آن خروج نیروهای عثمانی از قفقاز بود.