جمشید روستا؛ سحر پورمهدیزاده
چکیده
تشکیلات قضایی همواره یکی از وجوه مهم نظام اداری حکومتها بهشمارمیرود و تمامی حکام، به دیوان قضا و قضاتی نیازمندند که بتوانند در زدودن عوامل فساد به آنها یاری رسانده، عدل و داد را اقامه کنند. حکومت قراختاییان کرمان نیز از این مهمّ مستثنی نبوده و ازهمینرو، هدف پژوهش حاضر آن است تا ضمن بررسی اهمیّت و جایگاه منصب قضاوت و کارکردهای ...
بیشتر
تشکیلات قضایی همواره یکی از وجوه مهم نظام اداری حکومتها بهشمارمیرود و تمامی حکام، به دیوان قضا و قضاتی نیازمندند که بتوانند در زدودن عوامل فساد به آنها یاری رسانده، عدل و داد را اقامه کنند. حکومت قراختاییان کرمان نیز از این مهمّ مستثنی نبوده و ازهمینرو، هدف پژوهش حاضر آن است تا ضمن بررسی اهمیّت و جایگاه منصب قضاوت و کارکردهای قضات نزد قراختاییان کرمان، نحوۀ کار دیوان قضا در دوران حکومت مذکور را واکاوی کند و در پایان نیز مشهورترین قضات کرمان را که همزمان با حکومت قراختاییان به قضاوت مشغول بودهاند، معرفی کند. در همین راستا پرسش اصلی نوشتار حاضر عبارت است از اینکه تشکیلات قضایی کرمانِ عصرِ قراختاییان چگونه بوده و مهمترین قضات عصر قراختایی چه کسانی بودهاند؟ نوشتار حاضر براساس ماهیت، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی و تکنیک گردآوری اطلاعات آن نیز کتابخانهای است. یافتههای پژوهش دلالت بر آن دارد که قضات عهد قراختاییِ کرمان علاوه بر وظیفۀ دادرسی، فعالیتهای مهمّ و متفاوت دیگری نیز داشتهاند. دیگر آنکه همزمان با عهد قراختایی در کرمان، دیوان یارغو و دیوان مظالم وجود داشته و در حکم نهایی علاوه بر نظر قضات، رأی حاکم قراختایی و حتی در مواردی دستور ایلخانان مغولِ همزمان با قراختاییان، اثرگذار بوده است.
جمشید روستا؛ سحر پورمهدی زاده
چکیده
حکومت قراختاییان کرمان در حدود سال 619 هـ.ق./ 1223م. و به همّت بُراق حاجب بنیان نهاده شد. حکومتی که پس از وی نیز در میان فرزندان و نوادگانش ادامه یافته و مدتزمانی بیش از 80 سال (از 619 تا 704 هـ.ق. / 1223 تا 1305م.) بر نواحی کرمان و اطراف آن اقتدار داشت. حکمرانان این دولت تازهتأسیس ـ بهرغم اوضاع نابهسامان ایران در قرن هفتم هجری ـ نهتنها قلمرو ...
بیشتر
حکومت قراختاییان کرمان در حدود سال 619 هـ.ق./ 1223م. و به همّت بُراق حاجب بنیان نهاده شد. حکومتی که پس از وی نیز در میان فرزندان و نوادگانش ادامه یافته و مدتزمانی بیش از 80 سال (از 619 تا 704 هـ.ق. / 1223 تا 1305م.) بر نواحی کرمان و اطراف آن اقتدار داشت. حکمرانان این دولت تازهتأسیس ـ بهرغم اوضاع نابهسامان ایران در قرن هفتم هجری ـ نهتنها قلمرو تحت استیلای خود را از تهاجمات مغول حفظ کردند، بلکه زمینههای رونق تجاری و فرهنگی کرمان و نواحی اطراف آن را نیز فراهم ساختند. در همین راستا، پژوهش حاضر با کاربرد روش تحلیلی، نوع روابط سیاسی میان حکّام این دولت با قاآنهای مغولِ حاضر در مغولستان و همچنین ایلخانان مغولِ حاکم بر ایران را مورد تبیین و واکاوی قرارمیدهد. پرسش اصلی این نوشتار این است که روابط سیاسی بین حکمرانان قراختایی کرمان با قاآنهای مغول و ایلخانان چگونه بوده است؟ یافتههای پژوهش حاکی از آن است که نخستین حکام قراختایی با درایت و کاردانی تمام، روابط مسالمتآمیزی را با دربار قراقورم و سپس دربار ایلخانان مغول در پیش گرفتند و بهویژه با ازدواجهای سیاسی توانستند نظر بزرگان مغول را جلب کرده و به ادارۀ قلمرو خود بپردازند؛ اما این روند در اواخر عهد قراختاییان تغییر یافته و در نتیجه، موجبات زوال این دولت را فراهم ساخت.