فؤاد پورآرین؛ آذر اردیانیان
چکیده
تحولات ناشی از جنگ اول جهانی و تأسیس حکومت پهلوی، سبب بروز شرایطی در فضای سنتی ایران شد که ضرورت بودجهنویسی مدون جهت تعیین تکلیف وزارتخانهها، به منظور رسیدگی به امور مالی خویش را، به امری بسیار مهم مبدل کرد. در همین راستا عدم توانایی تطبیق بین سیاست و عملکرد مالی دولتها، میتوانست تا آنجا در ادامه حیات سیاسی آنان زیانآور باشد ...
بیشتر
تحولات ناشی از جنگ اول جهانی و تأسیس حکومت پهلوی، سبب بروز شرایطی در فضای سنتی ایران شد که ضرورت بودجهنویسی مدون جهت تعیین تکلیف وزارتخانهها، به منظور رسیدگی به امور مالی خویش را، به امری بسیار مهم مبدل کرد. در همین راستا عدم توانایی تطبیق بین سیاست و عملکرد مالی دولتها، میتوانست تا آنجا در ادامه حیات سیاسی آنان زیانآور باشد که حتی دولتی را به تزلزل و سقوط بکشاند. بررسی وضعیت وزارت معارف بهعنوان یکی از ارکان مهم در برنامۀ همۀ دولتهای صاحب قدرت سیاسی کشور، نیازمند تحقیق در خصوص تطبیق یا عدم تطبیق این دو مسئله است. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سؤال است که تا چه میزان عملکرد مالی دولتها و تخصیص بودجه به وزارتخانه مذکور، با سیاستهای مالی تعیین شده به عنوان برنامۀ کاری کابینه هر نخستوزیر تطبیق داشتهاست. هدف این پژوهش تحلیل میزان همگرایی این دو مؤلفه با یکدیگر است که نمود اصلی آن در بودجهنویسی وزارتخانهها متبلور میگردید. یافتههای این پژوهش نشانگر عدم تطبیق این دو عامل است که این مسئله در تناقض با سیاست مالی دولتها در خصوص تأکید بر گسترش معارف در برنامه کابینه نخستوزیران قرار داشت. در این پژوهش از روش کلیومتریک در تحلیل منابع کتابخانهای و اسناد کمک گرفتهشدهاست.
نورالدین نعمتی؛ مظهر ادوای
چکیده
سدة نوزدهم را باید سدة تحولات مهم از جمله تحولات آموزشی در ایران دانست. در این سده، شکست ایران از روسیه، زمینة گسترش حضور و نفوذ اروپائیان را در ایران و به ویژه با انگیزۀ تغییر شیوههای آموزشی فراهم آورد. کشورهای قدرتمند اروپایی نیز با حمایت از فعالیت مسیونرهای مذهبی، از برنامههای آموزشی اقلیتها حمایت گستردهای کردند. ...
بیشتر
سدة نوزدهم را باید سدة تحولات مهم از جمله تحولات آموزشی در ایران دانست. در این سده، شکست ایران از روسیه، زمینة گسترش حضور و نفوذ اروپائیان را در ایران و به ویژه با انگیزۀ تغییر شیوههای آموزشی فراهم آورد. کشورهای قدرتمند اروپایی نیز با حمایت از فعالیت مسیونرهای مذهبی، از برنامههای آموزشی اقلیتها حمایت گستردهای کردند. کلیمیان تحتتأثیر این شرایط، در سال 1898م /1276ش با تأسیس مدرسة آلیانس، تغییراتی اساسی را در نظام آموزشی خود دنبال کردند و برنامة آموزشی نسبتاً ویژه و مستقلی را مطرح نمودند. اما دولت پهلوی، با اجرای نظام آموزش اجباری و نوین در سطح ملی، پیشرفت و ادامة این برنامة ویژه و مستقل را زیر سؤال برد. این مقاله در پی بررسی این مسئله است که پیشرفت برنامة آموزشی کلیمیان با وجود این منع دولتی چگونه میسر شد؟ در پاسخ به این پرسش، مقاله این فرضیه را مورد بررسی قرار میدهد که برنامة آموزشی کلیمیان با پذیرش حداکثر سازگاری با نظام آموزش نوین کشور، فرصت بقای مدارس کلیمی را فراهم آورد.