مجید بهدانی؛ سید ابوتراب احمدپناه
چکیده
اندیشه و سنت نجومی سابقهای دیرین در علم، فرهنگ و هنر ایران دارد. این اندیشه جوامع و جوانب مختلف دورههای تاریخی ایران را تحت تأثیر خود قرار داده است. این اندیشه در سدۀ هفتم هجری با آمدن مغولان و شروع حکومت ایلخانان از رونق بیشتری برخوردار شد و بر همه جوانب جامعه تأثیر گذاشت. از آنجایی که آثار هنری جوهر جامعهاند و هنرمندان از چشمه ...
بیشتر
اندیشه و سنت نجومی سابقهای دیرین در علم، فرهنگ و هنر ایران دارد. این اندیشه جوامع و جوانب مختلف دورههای تاریخی ایران را تحت تأثیر خود قرار داده است. این اندیشه در سدۀ هفتم هجری با آمدن مغولان و شروع حکومت ایلخانان از رونق بیشتری برخوردار شد و بر همه جوانب جامعه تأثیر گذاشت. از آنجایی که آثار هنری جوهر جامعهاند و هنرمندان از چشمه اندیشه، سنت و باورهای رایج در اجتماع سیراب میشوند؛ شاهد حجم گستردهای از آثار هنری مخصوصاً کاشیهای کوکبی با نقوش تزئینی نجومی در عصر ایلخانی هستیم. این کاشیها بخش زیادی از بناهای امامزادهها را در دورۀ ایلخانی آراستهاند. ازآنجاییکه استفاده از نقوش تزئینی حیوانی در بناهای مذهبی در هنر ایرانی-اسلامی سابقهای نداشته و محل ایراد بوده است؛ هدف پژوهش بر آشکار ساختن این ارتباط استوار است. در راستای هدف، نقوش تزئینی-حیوانی هشت تا از کاشیهای کوکبی عصر ایلخانی تجزیهوتحلیل شده و ضمن تطبیق با نقاشیهای رساله نجومی صورالکواکب عبدالرحمن صوفی رازی به پیشینه کاربرد این نقوش نیز پرداخته شده است. در همین راستا پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که چه ارتباطی بین نقوش تزئینی-حیوانی کاشیهای کوکبی عصر ایلخانی با اندیشه و سنت نجومی رایج در آن عصر وجود دارد؟ روش تحقیق این مقاله توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات بهصورت کتابخانهای گردآوریشده است. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که نقوش تزئینی-حیوانی کاشیهای کوکبی صرفاً کارکردی تزئینی نداشته بلکه حاوی مفاهیم نمادین نجومی است و تأثیرات آشکاری از نقاشیهای صورالکواکب صوفی دارند.
جمشید روستا؛ سحر پورمهدی زاده
چکیده
حکومت قراختاییان کرمان در حدود سال 619 هـ.ق./ 1223م. و به همّت بُراق حاجب بنیان نهاده شد. حکومتی که پس از وی نیز در میان فرزندان و نوادگانش ادامه یافته و مدتزمانی بیش از 80 سال (از 619 تا 704 هـ.ق. / 1223 تا 1305م.) بر نواحی کرمان و اطراف آن اقتدار داشت. حکمرانان این دولت تازهتأسیس ـ بهرغم اوضاع نابهسامان ایران در قرن هفتم هجری ـ نهتنها قلمرو ...
بیشتر
حکومت قراختاییان کرمان در حدود سال 619 هـ.ق./ 1223م. و به همّت بُراق حاجب بنیان نهاده شد. حکومتی که پس از وی نیز در میان فرزندان و نوادگانش ادامه یافته و مدتزمانی بیش از 80 سال (از 619 تا 704 هـ.ق. / 1223 تا 1305م.) بر نواحی کرمان و اطراف آن اقتدار داشت. حکمرانان این دولت تازهتأسیس ـ بهرغم اوضاع نابهسامان ایران در قرن هفتم هجری ـ نهتنها قلمرو تحت استیلای خود را از تهاجمات مغول حفظ کردند، بلکه زمینههای رونق تجاری و فرهنگی کرمان و نواحی اطراف آن را نیز فراهم ساختند. در همین راستا، پژوهش حاضر با کاربرد روش تحلیلی، نوع روابط سیاسی میان حکّام این دولت با قاآنهای مغولِ حاضر در مغولستان و همچنین ایلخانان مغولِ حاکم بر ایران را مورد تبیین و واکاوی قرارمیدهد. پرسش اصلی این نوشتار این است که روابط سیاسی بین حکمرانان قراختایی کرمان با قاآنهای مغول و ایلخانان چگونه بوده است؟ یافتههای پژوهش حاکی از آن است که نخستین حکام قراختایی با درایت و کاردانی تمام، روابط مسالمتآمیزی را با دربار قراقورم و سپس دربار ایلخانان مغول در پیش گرفتند و بهویژه با ازدواجهای سیاسی توانستند نظر بزرگان مغول را جلب کرده و به ادارۀ قلمرو خود بپردازند؛ اما این روند در اواخر عهد قراختاییان تغییر یافته و در نتیجه، موجبات زوال این دولت را فراهم ساخت.
افسانه ناظری؛ حمیدرضا بختیاری فرد
چکیده
خواجه نصیرطوسی از سوی بسیاری متهم به همکاری با اشغالگران مغول و مشروع کردن سلطۀ (قدرت) آنان است؛ این مقاله با استفاده از الگوی هویت کاستلز و نظریۀ گفتمان این فرضیه را دارد که خواجه با بهره بردن از سرنمون اندیشۀ ایرانشهر به ایجاد هویت ایرانی مبادرت ورزیده و مطابق الگوی کاستلز یک هویت برنامهدار را بهوجود آورده که بعدها از سوی دیوانسالارانی ...
بیشتر
خواجه نصیرطوسی از سوی بسیاری متهم به همکاری با اشغالگران مغول و مشروع کردن سلطۀ (قدرت) آنان است؛ این مقاله با استفاده از الگوی هویت کاستلز و نظریۀ گفتمان این فرضیه را دارد که خواجه با بهره بردن از سرنمون اندیشۀ ایرانشهر به ایجاد هویت ایرانی مبادرت ورزیده و مطابق الگوی کاستلز یک هویت برنامهدار را بهوجود آورده که بعدها از سوی دیوانسالارانی چون رشیدالدین فضلالله و فرزندش غیاثالدین محمد نیز تعقیب گردیده است.