ابوالفضل محمد کریمی؛ جواد هروی؛ میرزا محمد حسنی
چکیده
از جمله مناصب درجه اول در دربار شاهنشاهی ساسانی، فرمانده کل سپاه بود. فرمانده کل سپاه توسط پادشاه انتخاب، و اغلب یکی از اعضای خاندانهای اشرافی بود. به عقیده برخی از پژوهشگران تا پیش از سلطنت خسرو انوشیروان، فرمانده کل سپاه برعهده ایرانسپاهبذ بود، و پس از اصلاحات نظامی خسرو اول این عنوان منسوخ و چهار سپهبد جایگزین آن شد. این در حالی ...
بیشتر
از جمله مناصب درجه اول در دربار شاهنشاهی ساسانی، فرمانده کل سپاه بود. فرمانده کل سپاه توسط پادشاه انتخاب، و اغلب یکی از اعضای خاندانهای اشرافی بود. به عقیده برخی از پژوهشگران تا پیش از سلطنت خسرو انوشیروان، فرمانده کل سپاه برعهده ایرانسپاهبذ بود، و پس از اصلاحات نظامی خسرو اول این عنوان منسوخ و چهار سپهبد جایگزین آن شد. این در حالی است که این باور مغایر با برخی گزارشهای برجای مانده از متون تاریخی و شواهد باستانشناختی است. از این روی در مقاله حاضر کوشش شده با رویکردی توصیفی و تحلیلی، و بهرهگیری از منابع تاریخی و باستانشناختی، القاب و عناوین فرمانده کل سپاه در ادوار مختلف عصر ساسانی مورد بررسی قرار گیرد. یافتههای این پژوهش بیانگر این است که، عنوان ایرانسپاهبذ در دورهی نخستین و میانی شاهنشاهی ساسانی مرسوم نبوده، و به نظر میرسد در سالهای نخستین، هزاربد و در دوره میانی ارتشتارانسالار، لقب فرمانده کل سپاه بوده است. همچنین در سالهای پایانی شاهنشاهی ساسانی و با انجام اصلاحات نظامی توسط خسرو انوشیروان، لقب ارتشتارانسالار منسوخ و به جای آن چهار سپاهبد با لقب ایران-سپاهبذ جایگزین شد. علاوه بر این خواهیم دید که، قدرت ایرانسپاهبذها پس از اصلاحات خسرو اول، نه تنها کاهش نیافت بلکه به دلیل برخورداری از اختیارات کشوری و لشگری افزایش هم یافت.
سورنا فیروزی؛ آرزو رسولی طالقانی
چکیده
پیرو محتوای متون پهلوی ساسانی (فارسی میانه) و بازتاب میراث اطلاعات آنها در تاریخنگاری دوره اسلامی، امروزه این اتفاق نظر وجود دارد که دستکم از روزگار ساسانی تا عصر مطالعات نوین، کوروش بزرگ هخامنشی آنگونه که هویت تاریخیاش مطابق با سندهای باستانشناختی و منابع مکتوب وصف شده، مورد شناخت دربار و جامعه ساسانی نبوده است. این که ...
بیشتر
پیرو محتوای متون پهلوی ساسانی (فارسی میانه) و بازتاب میراث اطلاعات آنها در تاریخنگاری دوره اسلامی، امروزه این اتفاق نظر وجود دارد که دستکم از روزگار ساسانی تا عصر مطالعات نوین، کوروش بزرگ هخامنشی آنگونه که هویت تاریخیاش مطابق با سندهای باستانشناختی و منابع مکتوب وصف شده، مورد شناخت دربار و جامعه ساسانی نبوده است. این که آیا علت این مساله جریان طبیعی گذشت زمان و از میان رفتن قدرت قرائت خطوط پیشین و یا از دست رفتن دادههای مکتوب بوده است یا یک تصمیم قهری، یکی از بحثهای مقاله پیشرو است. این پژوهش، ابتدا به بررسی بعدی ممکن و مستند از تحولات اطلاعات تاریخی پیشین به دوره ساسانی میپردازد و سپس، به این مسئله میپردازد که چه نشانههایی از شناخت و نبود شناخت از کوروش بزرگ در روزگار ساسانیان قابل پیگیری است. در این نوشته دیده شد که از حدود مرزهای غربی شاهنشاهی ساسانی، شواهدی در دستاند که نشان میدهند شناخت مستند از سیما و هویت کوروش به همان شکل تاریخیاش وجود داشته است. این که به چه علت و به چه نحوی بخشی از اطلاعات تاریخی مرتبط با روزگار هخامنشی و به ویژه عصر کوروش بزرگ، از روند تاریخنگاری درباری در روزگار اولیه ساسانی کنار گذاشته شد، پایه بنیادین مطالعه پیشروست.
پدرام جم
چکیده
رابطة دین و دولت، موضوعی مهم در تحقیقات مربوط به سازوکار شاهنشاهی ساسانی است و رویکرد ساسانیان به دین زرتشتی و ارتباط آنها با روحانیان این دین، اهمیت بسزایی در پژوهشهای تاریخ ساسانی دارد. در 150 سال اخیر، شماری از محققان با استناد به گزارشی از طبری دربارة ساسان و فعالیت او در آتشکدة اناهید اصطخر، او را صاحبِ منصبی دینی چون موبد، هیربد ...
بیشتر
رابطة دین و دولت، موضوعی مهم در تحقیقات مربوط به سازوکار شاهنشاهی ساسانی است و رویکرد ساسانیان به دین زرتشتی و ارتباط آنها با روحانیان این دین، اهمیت بسزایی در پژوهشهای تاریخ ساسانی دارد. در 150 سال اخیر، شماری از محققان با استناد به گزارشی از طبری دربارة ساسان و فعالیت او در آتشکدة اناهید اصطخر، او را صاحبِ منصبی دینی چون موبد، هیربد یا نگاهبان آتشکده تصور کرده و ساسانیان را از تباری روحانی دانستهاند. برخی محققان از این هم فراتر رفته و کامیابی ساسانیان در غلبه بر اشکانیان را نتیجة رویکرد دینی جدید اردشیر بابکان، مؤسس سلسلة ساسانی، و توجه و گرویدن هواداران پرشور و متعصب زرتشتی به او پنداشتهاند. گزارش آگاثیاس دربارة اردشیر بابکان هم دستاویز دیگری برای شماری از پژوهشگران در روحانیدانستن او بوده است. این تحقیق با بررسی دوبارة گزارش طبری و سنجش آن با مدارک حقوقی زرتشتیِ دورة ساسانی، نشان میدهد که منصب ساسان در آتشکدة اناهید منصبی دینی نبوده است. همچنین این تحقیق گزارش آگاثیاس دربارة اردشیر را با شواهد دیگر میسنجد و نشان میدهد که این گزارش هم مطلبی دربارۀ روحانیبودن او ندارد. مقایسة این گزارشها و شواهد و روایتهای دیگر، خاستگاه روحانی ساسانیان را نفی میکند و بر پیوند آنها با اشراف محلی فارس صحه میگذارد.
شهناز حجتی نجف ابادی
چکیده
خداینامهها حاصل جریان تاریخنگاری قرون پایانی حکومت ساسانی هستند. هرچند اصل خداینامهها ازمیانرفتهاند، امّا منابع برگرفته از آنها چون شاهنامه و تواریخ اسلامی دربردارندة نگاه و رویکرد خاص ساسانیان به اشکانیان است؛ بنابراین، مهمّّترین منابع برای دستیابی به متأخرترین گزارشهای ساسانی دربارة تاریخ اشکانیان، نوشتههای ...
بیشتر
خداینامهها حاصل جریان تاریخنگاری قرون پایانی حکومت ساسانی هستند. هرچند اصل خداینامهها ازمیانرفتهاند، امّا منابع برگرفته از آنها چون شاهنامه و تواریخ اسلامی دربردارندة نگاه و رویکرد خاص ساسانیان به اشکانیان است؛ بنابراین، مهمّّترین منابع برای دستیابی به متأخرترین گزارشهای ساسانی دربارة تاریخ اشکانیان، نوشتههای مورخان اسلامی سدة سوم تا پنجم هجری است که مطالب خود را از خداینامهها و دیگر نوشتههای تاریخی ساسانیان متأخر گرفتهاند. در این منابع، ساسانیان نگاه دوگانه و متناقضی به اشکانیان دارند؛ از یکسو، مطابق اندیشة سیاسی ایران باستان و سنتهای شاهی، اشکانیان در سلسله انساب شاهان اسطورهای ایران قرارمیگیرند که به علت دراختیارداشتن مرکزیت ایران، شایستگی تصاحب قدرت سیاسی را بهدستآورده بودند؛ از سوی دیگر، نوع حکومت و نگرش دینی آنها در این منابع، موردنکوهش و مذمت قرارگرفته است. این در حالی است که مطابق شواهد و نشانههای بسیار، در قرون پایانی حکومت ساسانی، خاندانهای مهمّ اشکانی بهعنوان صاحبمنصبان بلندپایة کشوری و لشکری حضور دارند و منشأ خدمات مهمّ قرارمیگیرند. پژوهش حاضر در پی آن است که با رویکردی توصیفی-تحلیلی به روایتهای موجود، نگاه دوگانه و متناقض ساسانیان را دربارة اشکانیان تحلیل کند. نتایج نشان میدهد که جعل و تحریف وقایع تاریخ اشکانیان و خلق تضاد و تقابل شدید و اغراقآمیز میان ماهیت دو نظام حکومتی اشکانی و ساسانی در منابع تاریخنگارانة عصر ساسانی، معلول جریان تاریخنگاری ساسانیان در قرون پایانی حکومتشان است.
روزبه زرین کوب؛ جمشید قهرمانی
چکیده
از دوران حکومت اشکانیان، مسیحیان زیادی وارد مرزهای ایران شدند؛ زیرا بعضی از امپراتوران رومی بر ضد مسیحیان دست به پیگردهای دینی بزرگی میزدند. مسیحیان در روزگار شاهان ساسانیِ نخستین، بهویژه روزگار شاپور یکم نیز شرایط مناسبی برای پرداختن به امور دینی خود داشتند. باوجوداین، مسیحیت در سدة چهارم میلادی، دین رسمی امپراتوری روم شد. ...
بیشتر
از دوران حکومت اشکانیان، مسیحیان زیادی وارد مرزهای ایران شدند؛ زیرا بعضی از امپراتوران رومی بر ضد مسیحیان دست به پیگردهای دینی بزرگی میزدند. مسیحیان در روزگار شاهان ساسانیِ نخستین، بهویژه روزگار شاپور یکم نیز شرایط مناسبی برای پرداختن به امور دینی خود داشتند. باوجوداین، مسیحیت در سدة چهارم میلادی، دین رسمی امپراتوری روم شد. از بیش از یک سدة پیش در میان پژوهشگران فرضیهای متداول شده است مبنی بر اینکه شاپور دوم ساسانی در سدة چهارم میلادی، پیگردهای دینی بزرگی را بر ضد مسیحیان به راه انداخت. شهادتنامههای سریانی که از سدة پنجم میلادی به بعد، همانند یک سنت به این موضوع پرداختند، منابع اصلی وجود این پیگردها به شمار میآیند. از سوی دیگر، برخی از پژوهشگران با داشتن پیشفرضِ وجودِ چنین پیگردهایی سعی داشتهاند که منابع محدود سدة چهارم میلادی را نیز مطابق آن تفسیر کنند. ما در این مقاله منابع مختلفِ مرتبط با این موضوع، شامل منابعِ تاریخی سدة چهارم میلادی و شهادتنامههای سریانی را بررسی کردهایم و نشان دادهایم که در گزارش منابع مسیحی از پیگردهای دینی شاپور دوم در سدة چهارم میلادی تناقضات و تعصبات بسیاری وجود دارد که اعتبار آنها را بهطور جدی زیر سؤال میبرد. در نهایت، به این نتیجه رسیدیم که در روزگار شاپور دوم پیگرد دینی بزرگی بر ضد مسیحیت انجام نگرفت و آنها به رشد خود در شاهنشاهی ساسانی ادامه دادند.
میرزا محمد حسنی
چکیده
هدف این مقاله، پرداختن به جنگ دوم از جنگهای سهگانة شاپور اوّل با رومیان، در کتیبة کعبة زرتشت است. با بررسی نظرات مختلف ارائه شده دربارۀ سال وقوع دومین جنگ شاپور اول با رومیان و همچنین قیصر رومی درگیر با او، که نامش در کتیبه ذکر نشده است، رخدادهای دورۀ سلطنت شاپور اوّل و جنگ دوم او با رومیان در حدود سالهای 252 تا 256 میلادی مورد ...
بیشتر
هدف این مقاله، پرداختن به جنگ دوم از جنگهای سهگانة شاپور اوّل با رومیان، در کتیبة کعبة زرتشت است. با بررسی نظرات مختلف ارائه شده دربارۀ سال وقوع دومین جنگ شاپور اول با رومیان و همچنین قیصر رومی درگیر با او، که نامش در کتیبه ذکر نشده است، رخدادهای دورۀ سلطنت شاپور اوّل و جنگ دوم او با رومیان در حدود سالهای 252 تا 256 میلادی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در تحقیقات صورت گرفته، سلطة ساسانیان در خلال این سالها بر ارمنستان و سوریه، همزمان با دورة سلطنت امپراتور رومی تربونین گالوس، بوده است. شواهد موجود، نشان میدهد که عامل اصلی دفاع رومیان در برابر تهاجمات ساسانیان به سوریه، نه امپراتور گالوس بلکه یک سوری شورشی و مدعی مقام سلطنت به نام اورانیوس آنتونینوس بوده است. به نظر میرسد اورانیوس آنتونینوس، تنها قیصر حاضر در منطقة سوریه، همزمان با تهاجمات شاپور اوّل بوده است.
حمید کاویانی پویا؛ ماریا داغمهچی
چکیده
هیرکانیا (گرگان) از دیرهنگام به سبب دارابودن موقعیت استراتژیکی و اقتصادی مورد توجه صاحبان و منادیان قدرت بوده است و دولتهای ایرانی، به منظور تثبیت جایگاه خویش سعی در استیلا بر این منطقه داشتند؛ بر این اساس، موقعیت و کارکرد ایالت هیرکانی در عصر ساسانی و عملکرد استحکامات این ایالت برای حکومتهای ایرانی در مقابل مهاجمان و قدرتهای ...
بیشتر
هیرکانیا (گرگان) از دیرهنگام به سبب دارابودن موقعیت استراتژیکی و اقتصادی مورد توجه صاحبان و منادیان قدرت بوده است و دولتهای ایرانی، به منظور تثبیت جایگاه خویش سعی در استیلا بر این منطقه داشتند؛ بر این اساس، موقعیت و کارکرد ایالت هیرکانی در عصر ساسانی و عملکرد استحکامات این ایالت برای حکومتهای ایرانی در مقابل مهاجمان و قدرتهای شرقی، مسئلة مهمی است که پیگیری آن در عصر ساسانی سبب آگاهی از چگونگی نگرش این دولت ایرانی به مرزهای شرقی ایران، دشمنان این خطه و اقدامات ساسانیان در مقابل آنها و در منطقة هیرکانیا میگردد. بنابراین، برای پاسخ بدین مسائل، نهتنها از متون تاریخی بهرهبرداری شد، بلکه از یافتههای باستانشناسان نیز استفادة فراوانی گردید و در بررسی جایگاه هیرکانیا و استحکامات آن در قلمرو ساسانی و بهویژه در مقابل یورشهای انیران، بدین نتیجه نائل آمدیم که ساسانیان نیز به تبعیت از سلسلههای ایرانیِ پیشین نهتنها پایگاه نظامی مهمی در گرگان برپا داشته بلکه به احداث دیوارههای مستحکم و حصارهای تدافعی پیچیده و مجهزی اقدام نمودند. در این میان، احداث دیوارة دفاعی گرگان با استحکامات ویژه سبب پیشگیری از ورود مهاجمان به مرزها شده و با تأمین امنیت، موجب رونق بیشتر ایالت گرگان شد. این دیوارة دفاعی نشان میدهد که ساخت آن نهتنها بهمنظور یک برنامة اضطراری، بلکه بخشی از برنامة پیچیدة شاهنشاهی ساسانی بوده که عامل بهحداکثررساندن حفاظت از دشت گرگان در قرن پنجم میلادی بهشمار میآمده است.