سعید موکدی؛ محمد علی رنجبر
چکیده
با صدور فرمان مشروطیت در سال 1285ش/1324ق/1906م تا پایان دورۀ قاجار، که از آن بهعنوان عصر مشروطه یاد میکنیم، پنج دوره مجلس شورای ملی در ایران تشکیل و صورت مذاکرات مجالس این عصر، بازتاب بخشی از شرایط ایران آن روزگار شد. زمانیکه هنرها نیز از تغییر و تحولات بینصیب نبوده و هنر موسیقی به عنوان یکی از آنها، در معادلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ...
بیشتر
با صدور فرمان مشروطیت در سال 1285ش/1324ق/1906م تا پایان دورۀ قاجار، که از آن بهعنوان عصر مشروطه یاد میکنیم، پنج دوره مجلس شورای ملی در ایران تشکیل و صورت مذاکرات مجالس این عصر، بازتاب بخشی از شرایط ایران آن روزگار شد. زمانیکه هنرها نیز از تغییر و تحولات بینصیب نبوده و هنر موسیقی به عنوان یکی از آنها، در معادلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بیشازپیش مطرح شد. این مقاله به دنبال شناخت جایگاه این هنر در مشروح مذاکرات مجالس عصر مشروطه و آگاهی از جایگاه هنر «موزیک» در اندیشه و کلام وکلای مجلس شورای ملی است که بخش بزرگی از جامعه را نمایندگی میکردند. دادههای این پژوهش که با روش توصیفی و تحلیلی نگارش یافته، نشان میدهد مذاکرات مجلس اول و دوم شورای ملی، تحت تأثیر وقایع مشروطه و جنبش مشروطهخواهی قرار داشته و این موضوع در مشروح این مذاکرات در رابطه با «موزیک» هم قابلمشاهده است. تنوع و تکثر مباحث موسیقی در مجلس اول و دوم شورای ملی بیشتر از سایر مجالس پنجگانۀ عصر مشروطه بود و در یک رتبهبندی، تعداد مسائل سیاسی مرتبط با موسیقی در اولویت اول، و اقتصادی در رتبۀ دوم قرار دارد. بسیاری از مذاکرات صورت گرفته با موضوعیت موسیقی نبوده، بلکه مسائلی از موسیقی بهصورت مثالی و برای اقناع دیگر وکلا در سخنرانیها به کار رفته است. پیشنهاد منع فونوگراف و موضوع فونوگراف و ساز در حریم خصوصی خانهها در مجالس دوم و چهارم به میان آمد که نشان از تضارب آرا و ظرفیت مجلس برای شکلگیری گفتگو پیرامون این مسئله داشت. به کار رفتن واژگان «عملۀ طرب» در مجلس دوم و «عیش و طرب» در مجلس پنجم، تداوم ذهنیت منفی این کلمات را برای بخشی از جامعه نشان میداد که در مذاکرات از آن بهرهبرداری شد. از طرفی، لفظ موزیک و مشتقات آن، بار مثبت خود را در عصر مشروطه اضافه میکردند.
بهرام شایان آذر؛ رسول جعفریان
چکیده
وقف به عنوان یکی از نهادهای تأییدی در تاریخ ایران محسوب میشود. واقف با تعیین متولّی بر موقوفات، حفظ و نگهداری از امور موقوفه را مدیریت میکرد و همچنین در مواردی برای مراقبت کارهای متولی از شخصی به عنوان ناظر (استصوابی یا اطلاعی) استفاده میکند. ساختار نظارت بر موقوفات در دورۀ قاجاریه را میتوان به دو دوره تقسیم کرد. دورۀ اول ...
بیشتر
وقف به عنوان یکی از نهادهای تأییدی در تاریخ ایران محسوب میشود. واقف با تعیین متولّی بر موقوفات، حفظ و نگهداری از امور موقوفه را مدیریت میکرد و همچنین در مواردی برای مراقبت کارهای متولی از شخصی به عنوان ناظر (استصوابی یا اطلاعی) استفاده میکند. ساختار نظارت بر موقوفات در دورۀ قاجاریه را میتوان به دو دوره تقسیم کرد. دورۀ اول که بیشتر تحت ادارۀ روحانیون و معتمدین محلّی و خویشاوندان واقفان بود، و دورۀ دوم قانونمند شدن ادارۀ موقوفات بود که تحقّق قطعی آن در بعد از مشروطه در مادۀ 6 قانون شعبان 1328 و در متمّم قانون 19 جمادی الثانی 1329 بیان شد. در بررسی 250 وقفنامه وابسته به نیشابور در دورۀ قاجاریه، با 56 وقفنامه مواجه هستیم که در آن صراحتاً بحث نظارت بر موقوفات در متن اصلی وقفنامه بیان شده است. از بررسی و مقایسه متن این اسناد به این نتیجه میرسیم که ناظرین بر موقوفات بهطور کلی سه نوع وابستگی با واقف دارند؛ 1. رابطه خویشاوندی و بطنی ناظر با واقف، 2. رابطۀ غیرخویشاوندی ناظر با واقف، 3. معتبرین و معتمدین محلی. بحث نظارت بر موقوفات در جامعۀ نیشابور بیشتر به میل و انتخاب واقف بستگی داشته است و عمدتاً آن را یا برای خود یا خویشاوندان مورد اعتماد خود واگذار کرده است، سیر جانشینی و فرض انقراض از نکاتی است که از چشم واقف دور نمیماند و معمولاً در نهایت نظارت به علماء و روحانیون محلّی واگذار میشد و یا اینکه از همان ابتدا روحانیون و علماء محلی ناظر بر موقوفات بودند. از جمله معتبرین و معتمدین محلّی دیگر سادات بودند که در برخی وقفنامهها نظارت بر ایشان مفوّض شده است.
حمید حاجیان پور؛ اکبر حکیمی پور
چکیده
حضور پزشکان اروپایی در ایران عصر قاجار، علاوه بر جنبههای بهداشتی و درمانی، جلوههای سیاسی و مذهبی نیز به خود گرفت. در این دوران شیوع روزافزون انواع بیماریهای واگیردار از یکسو، و ناکارآمدی نسبی طب سنتی در درمان بیماریها از سوی دیگر، عرصۀ حیات را برای اقشار مختلف جامعۀ ایرانی تنگ کرده بود. این پژوهش با شیوۀ توصیفی ـتحلیلی ...
بیشتر
حضور پزشکان اروپایی در ایران عصر قاجار، علاوه بر جنبههای بهداشتی و درمانی، جلوههای سیاسی و مذهبی نیز به خود گرفت. در این دوران شیوع روزافزون انواع بیماریهای واگیردار از یکسو، و ناکارآمدی نسبی طب سنتی در درمان بیماریها از سوی دیگر، عرصۀ حیات را برای اقشار مختلف جامعۀ ایرانی تنگ کرده بود. این پژوهش با شیوۀ توصیفی ـتحلیلی و با استفاده از اسناد و منابع کتابخانهای بر آن است به بررسی عوامل بسترساز حضور این پزشکان در جامعۀ ایرانِ عصر قاجار، ارزیابی موانع فعالیت، و نیز گونهشناسی جایگاه و حوزۀ فعالیت آنان بپردازد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که علم نوین پزشکی بهعنوان بخشی از رویة دانشی تمدن غرب، نقش بسیار مهمی در راهیابی کشورهای اروپایی به جوامع شرقی ایفا کرد. درواقع یکی از کلیدهای فهم چرایی و چگونگی روند مناسبات گستردۀ سیاسیـاقتصادی ایران و کشورهای اروپایی در دورۀ قاجار را میتوان در نحوۀ برخورد نظام سیاسی و اجتماعی ایران با رویکردهای نوین درمانی و طب جدید غربی جستجو کرد. چنین تأثیرگذاریای را میتوان در سه حیطۀ یا بُعد سیاسی-اقتصادی، اجتماعی-مذهبی، و علمی دستهبندی و بررسی کرد.
محمد مهدی مرادی خلج؛ هادی پیروزان
چکیده
پس از دوران رنج و محنت صوفیان نعمتاللهی در دوران فتحعلیشاه قاجار، به تخت نشستن محمدشاه قاجار نویدبخش پایان سختیها و مشکلات این طریقت در ایران بود. دو شعبۀ کوثرعلیشاهی و مستعلیشاهی سعی کردند از بستر ایجاد شده در این دوره هرکدام بهگونهای متفاوت برای دستیابی به موقعیت و جایگاهی بهتر بهره ببرند.ازاینرو مسئلۀ اصلی تحقیق ...
بیشتر
پس از دوران رنج و محنت صوفیان نعمتاللهی در دوران فتحعلیشاه قاجار، به تخت نشستن محمدشاه قاجار نویدبخش پایان سختیها و مشکلات این طریقت در ایران بود. دو شعبۀ کوثرعلیشاهی و مستعلیشاهی سعی کردند از بستر ایجاد شده در این دوره هرکدام بهگونهای متفاوت برای دستیابی به موقعیت و جایگاهی بهتر بهره ببرند.ازاینرو مسئلۀ اصلی تحقیق حاضر نیز چگونگی عملکرد نظری و عملی این دو شعبۀ طریقت نعمتاللهیه بهمنظور دستیابی به جایگاه سیاسیـاجتماعی مناسب و تقابل با موانع نظری و عملی موجود در این دوره است. نتایج تحقیق که بر اساس منابع تاریخی و طریقتی بهدست آمده است، بیانگر آن است که شعبۀ کوثرعلیشاهی علیرغم شرایط موجود تلاشی در جهت تغییر ساختارهای دینی و سیاسی انجام نداد. اما شعبۀ مستعلیشاهی در برآوردهکردن این مهم دست به اقدامات نظری و عملی زد؛ هرچند که به نتیجهای نرسید.
سیروس نصرالله زاده؛ یاسمن نباتی مظلومی
چکیده
این مقاله برای درک مفهوم نقشمایة فرشتة بالدار، به بررسی سیر تاریخی این نقشها پرداخته و تکامل و دگرگونی معنایی و تصویری آنها را در سیر زمانی ایران باستان تا قاجاریه مورد بررسی قرار داده است. در این مقاله، بعد از بررسی نمونههای تصویری ایزدبانو نیکه در یونان و ایزدبانو ویکتوریا در روم، پیوستگی و حضور ایزدبانو نیکه/فرشتة بالدار ...
بیشتر
این مقاله برای درک مفهوم نقشمایة فرشتة بالدار، به بررسی سیر تاریخی این نقشها پرداخته و تکامل و دگرگونی معنایی و تصویری آنها را در سیر زمانی ایران باستان تا قاجاریه مورد بررسی قرار داده است. در این مقاله، بعد از بررسی نمونههای تصویری ایزدبانو نیکه در یونان و ایزدبانو ویکتوریا در روم، پیوستگی و حضور ایزدبانو نیکه/فرشتة بالدار در دوران اشکانی و ساسانی نشان داده شده است. این تحقیق مشخص کرده که با ورود اسلام این نقشمایهها از نظر حذف شدهاند، اما با آغاز نگارگری در ایران، استفادة دوباره از آنها رایج میشود. بررسیهای دقیقتر در دورة قاجار نشان داده که گرچه نقوش فرشتة بالدار قاجاری برگرفته از همین نقشمایههای باستانی است و از نظر ظاهری و طرح کلی به الگوهای تصویری باستانی آن شبیهاند، در کاربرد و آگاهی از مفهوم اصلی آن، تفاوتهایی دارند.