مقاله پژوهشی
تاریخ
محمد مشهدی نوشآبادی
چکیده
بااینکه سابقه برگزاری آیینهای عزاداری محرم به دوره آلبویه میرسد، اما عزاداریهای محرم در ایران در دوره صفوی چنان توسعه یافت که ایجاد بناهای مخصوص عزاداری را ایجاب میکرد و بدین منظور ترتیب در کنار برخی از تکیههای صوفیه که کاربرد عزاداری یافته بود، ساخته شد، اما ابهام درباره زمان احداث اولین حسینیهها بهعنوان بنایی منسوب ...
بیشتر
بااینکه سابقه برگزاری آیینهای عزاداری محرم به دوره آلبویه میرسد، اما عزاداریهای محرم در ایران در دوره صفوی چنان توسعه یافت که ایجاد بناهای مخصوص عزاداری را ایجاب میکرد و بدین منظور ترتیب در کنار برخی از تکیههای صوفیه که کاربرد عزاداری یافته بود، ساخته شد، اما ابهام درباره زمان احداث اولین حسینیهها بهعنوان بنایی منسوب به حسین بن علی و مخصوص عزاداری محرم در ایران، پژوهشگران را به گمان و تخمین تاریخی واداشته است. این مقاله درصدد است با تکیه بر سه لوح وقف نامهای دوره صفوی به این سؤال پاسخی مبتنی بر شواهد تاریخی بدهد. روش تحقیق بهصورت اسنادی و مشاهدهای است و دادهها با توجه به دیگر اسناد تاریخی تحلیل و جمعبندی شده است. بر اساس این پژوهش، علیرغم وجود حسینیه خانقاه نطنز در دوره شاهرخ تیموری، این بنا مخصوص عزاداری محرم نبوده است، بلکه اولین حسینیه در ایران به دنبال توسعه آیینهای محرم و تخصیص موقوفات به این آیینها در دوره سلطان حسین صفوی و حدود 1120 هجری شکلگرفتهاند. حسینیه مسجد قاضی آران و بیدگل، حسینیه میدان امیر چخماق و حسینیه مسجد سر پُلک یزد از آن جمله اند. این شواهد نشان میدهد به احتمال زیاد در این دوره حسینیههای دیگری هم در ایران ساختهشده و باید این مقطع تاریخی را بهعنوان زمان ساخت اولین حسینیهها در نظر گرفت.
مقاله پژوهشی
تاریخ
زهرا سادات کشاورز؛ اصغر منتظرالقائم
چکیده
این مقاله درصدد است با مرجع قراردادن مفهوم بینامتنیت در تئوری ژولیا کریستوا و زیگمون فروید، متن تاریخی-شیعی کتاب گیلان و دیلمستان مرعشی را در تعاطی با متن حاکمیت و جامعه وقت قرار دهد تا بر هم کنش میان این متون در مقام امری بینامتنی را به مبنایی برای استخراج انواع این روابط در عصرصفویه بدل نماید. سؤال اصلی پژوهش آن است که سنخهای روابط ...
بیشتر
این مقاله درصدد است با مرجع قراردادن مفهوم بینامتنیت در تئوری ژولیا کریستوا و زیگمون فروید، متن تاریخی-شیعی کتاب گیلان و دیلمستان مرعشی را در تعاطی با متن حاکمیت و جامعه وقت قرار دهد تا بر هم کنش میان این متون در مقام امری بینامتنی را به مبنایی برای استخراج انواع این روابط در عصرصفویه بدل نماید. سؤال اصلی پژوهش آن است که سنخهای روابط بینامتنی تاریخ محلی و حاکمیت کدام هستند؟و چگونه این روابط میتوانند رویکردی به فهم تاریخ اجتماعی بگشایند؟ فرضیه اصلی پژوهش وجود روابط متعدد میان متن تاریخی یادشده و متن حاکمیت آلکیا و جامعه وقت میباشد که در سطح جمعآوری دادهها با روش اسنادی و در سطح تحلیلی با روش ارجاع نظری صورت پذیرفته است. یافتههای تحقیق با احصاء سه رابطه بازتولیدی، تصعیدی و انتقادی میان متن تاریخی گیلان و دیلمستان و متن حاکمیت و جامعه وقت نشان میدهد تواریخ محلی از ناحیه نوع رابطه متن خود با متن حکمرانی، نوع رابطه با متن اجتماعی را نیز رقم زدهاند؛ زیرا آنگاه که نوع این رابطه با متن حکمرانی، بازتولیدی و تصعیدی بوده است، رابطه با متن اجتماعی، انسدادی بوده یا به نفع حاکمیت سوگیری کرده است و تنها آنگاه که نوع این رابطه انتقادی بوده است، رابطه با متن اجتماعی برقرار گردیده است و حقوق و ملاحضات اجتماعی در برابر نهاد رسمی قدرت، برجسته شده است.
این مقاله، برگرفته ازطرح پسادکتری در طرح تفاهمنامهای صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران کشور(INSF) و دانشگاه اصفهان باعنوان «بازتاب تاریخ اجتماعی شیعیانِ امامیِ ایران درتواریخ محلی عصر صفویه» است.
مقاله پژوهشی
تاریخ
معصومه هادی؛ محسن رحمتی؛ جهانبخش ثواقب؛ مجتبی گراوند
چکیده
در گسترۀ وسیعی از هند و ایران در قرون ۷-۹ق. طریقتهای صوفیانۀ متعددی حضور داشتند. صوفیان که بهعنوان نمادی از زهدگرایی و دنیاگریزی شناخته میشدند با کنارهگیری از دنیا و استقرار در خانقاه، به ریاضت و تزکیه نفس اشتغال داشتند. تأمین هزینههای معیشتی ساکنان خانقاه بر عهده مرشد بود که با طرق مختلف محقق میگشت که یکی از آنها زمینداری ...
بیشتر
در گسترۀ وسیعی از هند و ایران در قرون ۷-۹ق. طریقتهای صوفیانۀ متعددی حضور داشتند. صوفیان که بهعنوان نمادی از زهدگرایی و دنیاگریزی شناخته میشدند با کنارهگیری از دنیا و استقرار در خانقاه، به ریاضت و تزکیه نفس اشتغال داشتند. تأمین هزینههای معیشتی ساکنان خانقاه بر عهده مرشد بود که با طرق مختلف محقق میگشت که یکی از آنها زمینداری بود. از آنجا که اکثر این زمینها از سوی سلاطین به خانقاه واگذار میشد و هم اینکه کار بر روی زمین، به نحوی مانع ریاضت محسوب میشد، پذیرش یا ردّ این بخششها و همچنین زمینداری به عنوان یک مسأله برای صوفیان درآمد که طریقتهای مختلف، نگرش و شیوههای متفاوتی را در اینباره ابراز داشتند. پژوهش حاضر با شیوه توصیفی تحلیلی، در پی پاسخ به این پرسش است که نگرش صوفیان طریقتهای نامبرده در هند و ایران در قرون 7-9ق. به زمینداری و عواید حاصل از آن به چه صورت بود؟ اساس این پژوهش براین فرض استواراست که در قرون 7 تا 9 هجری ایران و هند، بین تعالیم نظری و سیرت عملی مرشدان طریقت، هماهنگی لازم وجود نداشت؛ چنانکه شیوخ سه مورد از طریقتهای مورد مطالعه( یعنی چشتیه، سهروردیه وکبرویه)، با عدول از تعالیم نظری مبتنی بر توصیه مریدان به تشرع و زهدگرایی، برای تأمین هزینههای خانقاههای خود، به لحاظ عملی، به زمینداری گرایش پیدا کردند ولی عملکرد مشایخ کازرونیه با سه فرقه دیگر تفاوت داشت.