مقاله پژوهشی
عباس برومند اعلم؛ هادی جوهری
چکیده
فرایند تسلط عثمانی بر الجزایر، محصول تجاوزگری اسپانیاییها در قرن شانزدهم به سواحل این سرزمین بود؛ ازاینرو امیرنشین الجزیره بهمنظور بیرونراندن اسپانیاییها، از برادران مشهور بارباروس استمداد کرد. خیرالدین بارباروس با کمک ارتش ینیچری در سال 1529م. الجزیره را فتح کرد و با حمایتی که از سلطان عثمانی دریافت کرده بودند، الجزائر ...
بیشتر
فرایند تسلط عثمانی بر الجزایر، محصول تجاوزگری اسپانیاییها در قرن شانزدهم به سواحل این سرزمین بود؛ ازاینرو امیرنشین الجزیره بهمنظور بیرونراندن اسپانیاییها، از برادران مشهور بارباروس استمداد کرد. خیرالدین بارباروس با کمک ارتش ینیچری در سال 1529م. الجزیره را فتح کرد و با حمایتی که از سلطان عثمانی دریافت کرده بودند، الجزائر را بهصورت یک پایگاه نظامی درآورده و با اقتدار بر نواحی شرقی مدیترانه مسلط شدند. آنها غنائم فراوانی از طریق راهزنی دریایی بهدست میآوردند. اما در قرن هفدهم با اعطای امتیازات کاپیتولاسیون به اروپائیان توسط عثمانی، درآمدهای کلان ناشی از غارت کشتیهای تجاری اروپایی که بر اساس معاهدۀ کاپیتولاسیون منع شده بود، متوقف شد و مهمترین منبع درآمد الجزائر دچار مشکل گردید. پیامد این کاهش درآمد، از یکسو کمبود مواجب سپاه بود که موجب شورش لشکریان میشد و از سوی دیگر، فشار بیشتر برای اخذ مالیات از مردم بود که آن نیز موجب شورش قبایل محلی میشد؛ این روند در کنار عوامل دیگر به ضعف روزافزون الجزائر منجر شد و سرانجام در 1830م. الجزائر اشغال شد. در این مقاله روند تحقق این عامل بهعنوان یکی از عوامل زوال الجزائر بررسی شده است.
مقاله پژوهشی
حمید حاجیان پور؛ اکبر حکیمی پور
چکیده
حضور پزشکان اروپایی در ایران عصر قاجار، علاوه بر جنبههای بهداشتی و درمانی، جلوههای سیاسی و مذهبی نیز به خود گرفت. در این دوران شیوع روزافزون انواع بیماریهای واگیردار از یکسو، و ناکارآمدی نسبی طب سنتی در درمان بیماریها از سوی دیگر، عرصۀ حیات را برای اقشار مختلف جامعۀ ایرانی تنگ کرده بود. این پژوهش با شیوۀ توصیفی ـتحلیلی ...
بیشتر
حضور پزشکان اروپایی در ایران عصر قاجار، علاوه بر جنبههای بهداشتی و درمانی، جلوههای سیاسی و مذهبی نیز به خود گرفت. در این دوران شیوع روزافزون انواع بیماریهای واگیردار از یکسو، و ناکارآمدی نسبی طب سنتی در درمان بیماریها از سوی دیگر، عرصۀ حیات را برای اقشار مختلف جامعۀ ایرانی تنگ کرده بود. این پژوهش با شیوۀ توصیفی ـتحلیلی و با استفاده از اسناد و منابع کتابخانهای بر آن است به بررسی عوامل بسترساز حضور این پزشکان در جامعۀ ایرانِ عصر قاجار، ارزیابی موانع فعالیت، و نیز گونهشناسی جایگاه و حوزۀ فعالیت آنان بپردازد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که علم نوین پزشکی بهعنوان بخشی از رویة دانشی تمدن غرب، نقش بسیار مهمی در راهیابی کشورهای اروپایی به جوامع شرقی ایفا کرد. درواقع یکی از کلیدهای فهم چرایی و چگونگی روند مناسبات گستردۀ سیاسیـاقتصادی ایران و کشورهای اروپایی در دورۀ قاجار را میتوان در نحوۀ برخورد نظام سیاسی و اجتماعی ایران با رویکردهای نوین درمانی و طب جدید غربی جستجو کرد. چنین تأثیرگذاریای را میتوان در سه حیطۀ یا بُعد سیاسی-اقتصادی، اجتماعی-مذهبی، و علمی دستهبندی و بررسی کرد.
مقاله پژوهشی
محمد علی رنجبر
چکیده
محمد ابراهیم باستانی پاریزی (1393-1304 ش.) نقش و جایگاه ویژهای در تاریخنگاری معاصر ایران دارد. شیوۀ متفاوت او در روش، موضوعشناسی، مأخذشناسی و نگارش، هم اقبال عموم را در پی داشته و هم واکنشهای مختلفی را در سطح تاریخنگاری دانشگاهی موجب شده است. ازاینرو، نمیتوان از تأثیرگذاری او در عرصۀ تاریخنویسی و ترویج تاریخخوانی ...
بیشتر
محمد ابراهیم باستانی پاریزی (1393-1304 ش.) نقش و جایگاه ویژهای در تاریخنگاری معاصر ایران دارد. شیوۀ متفاوت او در روش، موضوعشناسی، مأخذشناسی و نگارش، هم اقبال عموم را در پی داشته و هم واکنشهای مختلفی را در سطح تاریخنگاری دانشگاهی موجب شده است. ازاینرو، نمیتوان از تأثیرگذاری او در عرصۀ تاریخنویسی و ترویج تاریخخوانی چشم پوشید. بهمنظور نزدیکی به فضای ذهنی و دیدگاه نظری او درمورد تاریخ و شیوۀ تاریخنگاری، در این نوشتار در پی آشکارسازی مفاهیم هستیشناسی (ontology)، معرفتشناسی (epistemology) و روششناسی methodology)) تاریخی او هستیم تا جهانبینی حاکم بر ذهن مورخ مشخص شود و علل و دلایل کاربستهای ویژۀ او در تاریخنگاری ـ از انتخاب موضوع تا مأخذشناسی و شیوۀ نگارش ـ بهدست آید. بررسی استقرایی آثار باستانی حکایت از پیوند منطقی سه جزء پارادایم (paradigm) تاریخنگاری او دارد؛ بهنحویکه از هستیشناسی ایدهآلیستی راه به معرفتشناسی غیراثباتگرایانه میبرد و در روششناسی، انحصار ابزارهای عینی و تجربی را در درک تاریخ ناکافی میبیند.
مقاله پژوهشی
جمشید روستا؛ سحر پورمهدی زاده
چکیده
حکومت قراختاییان کرمان در حدود سال 619 هـ.ق./ 1223م. و به همّت بُراق حاجب بنیان نهاده شد. حکومتی که پس از وی نیز در میان فرزندان و نوادگانش ادامه یافته و مدتزمانی بیش از 80 سال (از 619 تا 704 هـ.ق. / 1223 تا 1305م.) بر نواحی کرمان و اطراف آن اقتدار داشت. حکمرانان این دولت تازهتأسیس ـ بهرغم اوضاع نابهسامان ایران در قرن هفتم هجری ـ نهتنها قلمرو ...
بیشتر
حکومت قراختاییان کرمان در حدود سال 619 هـ.ق./ 1223م. و به همّت بُراق حاجب بنیان نهاده شد. حکومتی که پس از وی نیز در میان فرزندان و نوادگانش ادامه یافته و مدتزمانی بیش از 80 سال (از 619 تا 704 هـ.ق. / 1223 تا 1305م.) بر نواحی کرمان و اطراف آن اقتدار داشت. حکمرانان این دولت تازهتأسیس ـ بهرغم اوضاع نابهسامان ایران در قرن هفتم هجری ـ نهتنها قلمرو تحت استیلای خود را از تهاجمات مغول حفظ کردند، بلکه زمینههای رونق تجاری و فرهنگی کرمان و نواحی اطراف آن را نیز فراهم ساختند. در همین راستا، پژوهش حاضر با کاربرد روش تحلیلی، نوع روابط سیاسی میان حکّام این دولت با قاآنهای مغولِ حاضر در مغولستان و همچنین ایلخانان مغولِ حاکم بر ایران را مورد تبیین و واکاوی قرارمیدهد. پرسش اصلی این نوشتار این است که روابط سیاسی بین حکمرانان قراختایی کرمان با قاآنهای مغول و ایلخانان چگونه بوده است؟ یافتههای پژوهش حاکی از آن است که نخستین حکام قراختایی با درایت و کاردانی تمام، روابط مسالمتآمیزی را با دربار قراقورم و سپس دربار ایلخانان مغول در پیش گرفتند و بهویژه با ازدواجهای سیاسی توانستند نظر بزرگان مغول را جلب کرده و به ادارۀ قلمرو خود بپردازند؛ اما این روند در اواخر عهد قراختاییان تغییر یافته و در نتیجه، موجبات زوال این دولت را فراهم ساخت.
مقاله پژوهشی
بهادر قیم
چکیده
منطقۀ خورموسی که هماکنون دو بندر مهم و حیاتی کشور یعنی بندر امام خمینی(ره) و بندر ماهشهر را بر کرانه خود جای داده است، از لحاظ موقعیت، در منتهیالیه گوشۀ شمال غربی خلیج فارس در جنوب استان خوزستان قرار دارد. در اوایل جنگ دوم، علیرغم اعلام بیطرفی ایران در جنگ، بندر شاپور در سوم شهریور ماه 1320ش./ 1941م. مورد تهاجم برقآسای نیروی دریایی ...
بیشتر
منطقۀ خورموسی که هماکنون دو بندر مهم و حیاتی کشور یعنی بندر امام خمینی(ره) و بندر ماهشهر را بر کرانه خود جای داده است، از لحاظ موقعیت، در منتهیالیه گوشۀ شمال غربی خلیج فارس در جنوب استان خوزستان قرار دارد. در اوایل جنگ دوم، علیرغم اعلام بیطرفی ایران در جنگ، بندر شاپور در سوم شهریور ماه 1320ش./ 1941م. مورد تهاجم برقآسای نیروی دریایی انگلستان قرار گرفت و اشغال نظامی گردید. علت این تهاجم از سوی انگلستان و متحدانش، «عدم تمکین دولت مرکزی ایران دربرابر خواستههای متفقین در قطع رابطه با آلمان و اخراج سریع آلمانهای موجود در ایران» اعلام شد. این ادعا از لحاظ حقوق بینالملل نمیتوانست از توجیه عقلانی برخوردار باشد. اشغال نظامی بندر شاپور، از یکسو باعث محروم شدن کشور از فعالیتهای اقتصادی این بندر مهم و تاثیرگذار شد و از سوی دیگر از روند روبهتوسعۀ کمی و کیفی آن در طول چهارسال اشغال نظامی، جلوگیری کرد. این اقدام ضررهای جبرانناپذیری بر حیات اقتصادی کشور در بُعد منطقهای و ملی بر جای نهاد.
مقاله پژوهشی
محمد مهدی مرادی خلج؛ هادی پیروزان
چکیده
پس از دوران رنج و محنت صوفیان نعمتاللهی در دوران فتحعلیشاه قاجار، به تخت نشستن محمدشاه قاجار نویدبخش پایان سختیها و مشکلات این طریقت در ایران بود. دو شعبۀ کوثرعلیشاهی و مستعلیشاهی سعی کردند از بستر ایجاد شده در این دوره هرکدام بهگونهای متفاوت برای دستیابی به موقعیت و جایگاهی بهتر بهره ببرند.ازاینرو مسئلۀ اصلی تحقیق ...
بیشتر
پس از دوران رنج و محنت صوفیان نعمتاللهی در دوران فتحعلیشاه قاجار، به تخت نشستن محمدشاه قاجار نویدبخش پایان سختیها و مشکلات این طریقت در ایران بود. دو شعبۀ کوثرعلیشاهی و مستعلیشاهی سعی کردند از بستر ایجاد شده در این دوره هرکدام بهگونهای متفاوت برای دستیابی به موقعیت و جایگاهی بهتر بهره ببرند.ازاینرو مسئلۀ اصلی تحقیق حاضر نیز چگونگی عملکرد نظری و عملی این دو شعبۀ طریقت نعمتاللهیه بهمنظور دستیابی به جایگاه سیاسیـاجتماعی مناسب و تقابل با موانع نظری و عملی موجود در این دوره است. نتایج تحقیق که بر اساس منابع تاریخی و طریقتی بهدست آمده است، بیانگر آن است که شعبۀ کوثرعلیشاهی علیرغم شرایط موجود تلاشی در جهت تغییر ساختارهای دینی و سیاسی انجام نداد. اما شعبۀ مستعلیشاهی در برآوردهکردن این مهم دست به اقدامات نظری و عملی زد؛ هرچند که به نتیجهای نرسید.
مقاله پژوهشی
افسانه ناظری؛ حمیدرضا بختیاری فرد
چکیده
خواجه نصیرطوسی از سوی بسیاری متهم به همکاری با اشغالگران مغول و مشروع کردن سلطۀ (قدرت) آنان است؛ این مقاله با استفاده از الگوی هویت کاستلز و نظریۀ گفتمان این فرضیه را دارد که خواجه با بهره بردن از سرنمون اندیشۀ ایرانشهر به ایجاد هویت ایرانی مبادرت ورزیده و مطابق الگوی کاستلز یک هویت برنامهدار را بهوجود آورده که بعدها از سوی دیوانسالارانی ...
بیشتر
خواجه نصیرطوسی از سوی بسیاری متهم به همکاری با اشغالگران مغول و مشروع کردن سلطۀ (قدرت) آنان است؛ این مقاله با استفاده از الگوی هویت کاستلز و نظریۀ گفتمان این فرضیه را دارد که خواجه با بهره بردن از سرنمون اندیشۀ ایرانشهر به ایجاد هویت ایرانی مبادرت ورزیده و مطابق الگوی کاستلز یک هویت برنامهدار را بهوجود آورده که بعدها از سوی دیوانسالارانی چون رشیدالدین فضلالله و فرزندش غیاثالدین محمد نیز تعقیب گردیده است.