تاریخ
حمید حاجیان پور؛ خلیل صالحی
چکیده
تجارت بین المللی در قرن شانزدهم میلادی شاهد تغییرات ژرفی بود که شکلگیری کمپانیهای تجاری و کشف راههای دریایی جدید را میتوان از مصادیق بارز آن دانست. یکی از نخستین کمپانیهایی که در این قرن موجودیت یافت و توانست راه دریایی جدیدی را به تجارت بین المللی بگنجاند کمپانی مسکوی بود. این کمپانی همچنین موفق گردید نخستین مناسبات تجاری ...
بیشتر
تجارت بین المللی در قرن شانزدهم میلادی شاهد تغییرات ژرفی بود که شکلگیری کمپانیهای تجاری و کشف راههای دریایی جدید را میتوان از مصادیق بارز آن دانست. یکی از نخستین کمپانیهایی که در این قرن موجودیت یافت و توانست راه دریایی جدیدی را به تجارت بین المللی بگنجاند کمپانی مسکوی بود. این کمپانی همچنین موفق گردید نخستین مناسبات تجاری و دیپلماتیک مستقیم میان انگلستان و ایران را از مسیر دریاهای شمالی و روسیه منعقد نماید. اما بعد از دو دهه فعالیت کمپانی در ایران عصر صفوی این موسسه بازرگانی از ادامه فعالیتهای تجاری در ایران صرف نظر نمود. این پژوهش به دنبال پاسخ به این مسئله است که چرا کمپانی انگلیسی مسکوی از استمرار تجارت با ایران از طریق دریایی شمال و روسیه صرف نظر نمود. این مقاله به روش توصیفی_ تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای به دنبال پاسخ به این پرسش است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که مناسبات سیاسی میان دولتهای صفوی، عثمانی، روسیه و انگلستان با یکدیگر و نتایج ناشی از آن تاثیرات سویی بر عملکرد کمپانی گذاشت. شرایط جغرافیایی و امنیتی حاکم بر مسیر مورد استفاده کمپانی نیز موانع عدیدهای را بر سر راه بازرگانان انگلیسی ایجا مینمود. علاوه بر عوامل مذکور تجار انگلیسی پس از پشت سر گذاشتن این مشکلات و سختیها خود را با رقبای کهنه کار و پرتجربهای همانند ترکها، ونیزیها و ارامنه در بازارهای ایران مواجه میدیدند. مجموع این موانع مدیران کمپانی مسکوی در لندن را به ترک تجارت با ایران از طریق راهای شمالی متقاعد نمود
شهرام غلامی
چکیده
گسترش شبکه راههای ارتباطی داخلی و داشتن راه دریایی مهمترین مزیت نسبی برای ثبات اقتصادی و سیاسی یک کشور بهحساب میآید. دسترسی به راه دریایی ضمن ایجاد تنوع بازارِ مقصد برای عرضه کالا، از وابستگی به کشورهای همسایه میکاهد. با این حال، در ایران دورۀ قاجار توجه چندانی به این موضوع نشد. در دوره رضاشاه تحول گستردهای در زمینه ...
بیشتر
گسترش شبکه راههای ارتباطی داخلی و داشتن راه دریایی مهمترین مزیت نسبی برای ثبات اقتصادی و سیاسی یک کشور بهحساب میآید. دسترسی به راه دریایی ضمن ایجاد تنوع بازارِ مقصد برای عرضه کالا، از وابستگی به کشورهای همسایه میکاهد. با این حال، در ایران دورۀ قاجار توجه چندانی به این موضوع نشد. در دوره رضاشاه تحول گستردهای در زمینه راهسازی انجام گرفت که برخی از آن به عنوان «به هم بافتن ایران»(1) یاد کردهاند. حال، پرسش اساسی این است که سیاست راهسازی ایران دوره رضاشاه تحت تأثیر چه عواملی بود؟ این جستار با بهرهگیری اسناد و منابع دست اول و به روش توصیفی - تحلیلی میکوشد تا پاسخ این پرسش را بر اساس نظریۀ توسعه وابسته و مدل نظام اقتصاد جهانی مرکز- پیرامون، تبیین و ارزیابی نماید. پیش فرض این جستار آن است که رشد اقتصاد کشاورزی ایران، به ویژه استانهای شمالی در دهههای پایانی دوره قاجار تحت تأثیر توسعه اقتصادی کشور نیمه پیرامونی روسیه بود. یافتههای پژوهش نشان میدهد که روسها با آگاهی کامل از وابستگی شدید اقتصادی ایران در بعد صادرات و ترانزیت کالا به این کشور، از آن به عنوان اهرمی برای پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی خود بهرهبرداری میکردند. بنابراین، بخش مهمی از سیاست راهسازی ایران برای کاهش فشارهای بازرگانی روسیه بر ایالات شمالی کشور بود. بخش مهمی از سیاست راهسازی این دوره برخلاف نظریه رایج که آن را صرفاً طرحی امنیتی میپندارند، برای راهیابی به خلیجفارس و رفع محاصره اقتصادی ایالتهای شمالی کشور بود. ساخت راه تبریز- رواندوز به سمت سوریه و دریای مدیترانه میتوانست به سلطۀ اقتصادی روسیه بر ایالات شمال و غرب ایران پایان دهد.
سید مسعود سید بنکدار
چکیده
پس از امضای فرمان مشروطیت و تصویب قانون اساسی به میزان زیادی از اختیارات سیاسی واقتصادی پادشاه کاسته شد و براساس قانون، حقوق مالی شاه با تصویب و نظارت مجلس در اختیار وی قرار گرفت. در دوران سلطنت محمدعلیشاه و در کشاکش درگیری وی با مشروطهخواهان، نمایندگان مجلس بهمنظور تهدید قدرت سیاسی شاه منابع مالی وی را نیز محدود کردند. شاه ...
بیشتر
پس از امضای فرمان مشروطیت و تصویب قانون اساسی به میزان زیادی از اختیارات سیاسی واقتصادی پادشاه کاسته شد و براساس قانون، حقوق مالی شاه با تصویب و نظارت مجلس در اختیار وی قرار گرفت. در دوران سلطنت محمدعلیشاه و در کشاکش درگیری وی با مشروطهخواهان، نمایندگان مجلس بهمنظور تهدید قدرت سیاسی شاه منابع مالی وی را نیز محدود کردند. شاه برای تامین منابع مالی به منظور پیشبرد اهداف سیاسی خود اقدام به فروش و رهنگذاری جواهرات سلطنتی کرد. با پایان استبداد صغیر، مشروطهخواهان با دقت بسیار اقدام به حسابرسی نسبت به جواهرات سلطنتی کردند و در یک روند طولانی تلاشهایی را برای بازپسگیری جواهرات از شاه و کسانی که جواهرات به فروش رسانیده و یا به گرو برداشته بودند انجام دادند.روسیه و بریتانیا رویکرد متفاوتی نسبت به این تلاش ها نشان دادند. انقلاب مشروطیت، رویکرد افکار عمومی به جواهرات سلطنتی را دگرگون کرد و جواهرات از ثروت شخصی شاه تبدیل به ثروت ملی شدکه با نظارت نمایندگان ملت مورد استفاده دستگاه سلطنت قرار میگرفت. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است و از منابع کتابخانهای و اسناد و مدارک آرشیوی استفاده شده است. در این روش پس از جمعآوری اطلاعات کافی، به سازماندهی اطلاعات و تجزیهوتحلیل آنها پرداخته شده است.
فرج الله احمدی؛ آروین قائمیان
چکیده
بازی بزرگ روسیه و بریتانیا که از دهههای نخستین قرن نوزدهم آغاز شده بود، به رویارویی آن دو قدرت در ایران طی سالهای آغازین قرن بیستم منجر شد. رقابت روسیه و بریتانیا در ایران در شرایطی تشدید شد که پس از دور دوم جنگهای ایران و روسیه در قفقاز، اعادۀ حاکمیت تاریخی ایران بر هرات در دستور کار دولت ایران قرار گرفت؛ اقدامی که باعث نگرانی ...
بیشتر
بازی بزرگ روسیه و بریتانیا که از دهههای نخستین قرن نوزدهم آغاز شده بود، به رویارویی آن دو قدرت در ایران طی سالهای آغازین قرن بیستم منجر شد. رقابت روسیه و بریتانیا در ایران در شرایطی تشدید شد که پس از دور دوم جنگهای ایران و روسیه در قفقاز، اعادۀ حاکمیت تاریخی ایران بر هرات در دستور کار دولت ایران قرار گرفت؛ اقدامی که باعث نگرانی سیاستمداران بریتانیایی از بسط نفوذ روسیه در مرزهای غربی هند شد. در دهۀ 1830م (1245ق) تحرکات نظامی ایران در مرزهای شرقی که با حمایت روسیه همراه بود، به محاصرۀ هرات در 1837م (1252ق) منجر شد؛ اما باتوجهبه واکنش نظامی بریتانیا در خلیج فارس، عملیات نظامی محمدشاه قاجار به شکست انجامید. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که در این بازی بزرگ، در شرایطی که حمایت روسیه از دربار ایران و محاصرۀ هرات ذهن سیاستمداران بریتانیایی را در کلکته و لندن به خود مشغول داشته بود، واکنش سریع و لشکرکشی بریتانیا به خلیج فارس، نتیجۀ کارزار در هرات را به نفع آن کشور رقم زد. از آن پس بود که موقعیت بریتانیا در افغانستانِ امروزی تثبیت شد. این مقاله برخلاف پژوهشهای دیگر که اغلب مسئلۀ هرات را در چارچوب روابط ایران و بریتانیا، ایران و روسیه و یا روابط ایران و امیرنشینهای افغان بررسی کردهاند، آن را در چارجوب بازی بزرگ روسیه و بریتانیا بررسی و تحلیل کرده است.
علی کالیراد
چکیده
شهر ولادیقفقاز که طی فرآیند استیلای روسیۀ تزاری بر منطقۀ قفقاز در اواخر قرن هجدهم میلادی بنیان نهاده شد، بهتدریج بهصورت یکی از اهداف مهاجرت، از داخل و خارج امپراتوری روسیه درآمد. این شهر، بهویژه از نیمۀ دوم قرن نوزدهم میلادی، یکی از مقاصد مهاجرت دائمی و موقت ایرانیان در قلمرو روسیه بود. با افزایش جمعیت ایرانیان در ولادیقفقاز ...
بیشتر
شهر ولادیقفقاز که طی فرآیند استیلای روسیۀ تزاری بر منطقۀ قفقاز در اواخر قرن هجدهم میلادی بنیان نهاده شد، بهتدریج بهصورت یکی از اهداف مهاجرت، از داخل و خارج امپراتوری روسیه درآمد. این شهر، بهویژه از نیمۀ دوم قرن نوزدهم میلادی، یکی از مقاصد مهاجرت دائمی و موقت ایرانیان در قلمرو روسیه بود. با افزایش جمعیت ایرانیان در ولادیقفقاز و مناطق پیرامون آن، نمایندگی کنسولی ایران در 1315ق/1897م، در آنجا تأسیس شد. مقالۀ حاضر کوشیده است تا برپایۀ اسناد بهجامانده از نمایندگی ایران در ولادیقفقاز، موجود در آرشیو وزارت خارجۀ جمهوری اسلامی ایران، تصویری کلی از حضور و فعالیت کارگزاران دولتی و مهاجران ایرانی مقیم این شهر، از زمان تأسیس نمایندگی دولت ایران در ولادیقفقاز تا فروپاشی امپراتوری تزاری و وقوع جنگهای داخلی در روسیه ارائه کند. این اسناد، منبع ارزشمندی برای آگاهی از ابعاد مختلف حیات ایرانیان مقیم ولادیقفقاز و چالشهای پیش روی کارگزاران نمایندگی است. نمایندگی دولت ایران بهواسطۀ اقداماتش در ایجاد و حفظ مسجد شیعیان (ایرانیان)، مدرسۀ نوروز و انجمن همت، نقشی مهم در ایجاد همبستگی میان اعضای جامعۀ ایرانی شهر داشت و در مقاطع و موقعیتهای مختلف به صیانت از حقوق اتباع ایران پرداخت. درعینحال، عدم توازن در روابط ایران و روسیه، خصومتها و رقابتهای شخصی و محفلی میان اجزای مختلف وزارت خارجه و وجود بینظمیها و بیانضباطیهای مالی، مانعی جدی در ارتقای عملکرد نمایندگی ایران در ولادیقفقاز بود.
گودرز رشتیانی
چکیده
منطقة قفقاز در تاریخ ایران از دورة باستان از اهمیّت ویژهای برخوردار بوده و در عمده تحولات روابط خارجی ایران نقش مهمی داشته است که با جدایی از ایران در 1243 هـ.ق/ 1828م این اهمیّت برای دهههای آتی همچنان پابرجا ماند؛ گرچه شکل و صورت آن تغییر پیدا کرد. در مقالة حاضر نقش ارامنة قفقاز در موضوع گرایش به روسیه و جدایی از ایران در دورة بعد از ...
بیشتر
منطقة قفقاز در تاریخ ایران از دورة باستان از اهمیّت ویژهای برخوردار بوده و در عمده تحولات روابط خارجی ایران نقش مهمی داشته است که با جدایی از ایران در 1243 هـ.ق/ 1828م این اهمیّت برای دهههای آتی همچنان پابرجا ماند؛ گرچه شکل و صورت آن تغییر پیدا کرد. در مقالة حاضر نقش ارامنة قفقاز در موضوع گرایش به روسیه و جدایی از ایران در دورة بعد از صفویه تا عهدنامة ترکمانچای بررسی و به این پرسش اساسی پاسخ داده میشود که دیدگاههای علمی دو سدة گذشته و دوران حاضر که پیوستن به روسیة تزاری را خواست عمومی و حداکثری جامعة ارمنی میدانند تا چه میزان با واقعیت تاریخی و منابع و اسناد مربوط همخوانی و سازگاری دارد؟ در پژوهش حاضر با بررسی اسناد و متون مربوط نشان داده میشود که این گرایش یک درخواست حداکثری نبوده و بخشهای مهم و گستردهای از کلیسای اصلی و بدنة جامعة ارمنی تمایلی برای پیوستن به روسیه نداشتهاند و به دلایل مختلف سیاسی از جمله حمایتهای سیاسی دولتهای ایران از مسیحیان به ویژه در زمان تثبیت قدرت مرکزی، بیشتر ارامنه خواستار تداوم پیوستگی به جامعة ایرانی بودهاند.
سیده فهیمه ابراهیمی
چکیده
سلطة نظامی روسها بر فرارود، نخستینبار در قرن نوزدهم، نام ترکستان روس را به جغرافیای سیاسی وارد کرد. آن چه از این قلمرو متعلق به فرارود است، خاننشین خوقند و بخشهایی از امارت بخارا و خیوه را دربر میگیرد. در این نوشتار با عنوان «سنتگرایان و نظم جدید روسی در مناطق اشغالی فرارود»، در پی پاسخ به این پرسش هستیم که «علمای ...
بیشتر
سلطة نظامی روسها بر فرارود، نخستینبار در قرن نوزدهم، نام ترکستان روس را به جغرافیای سیاسی وارد کرد. آن چه از این قلمرو متعلق به فرارود است، خاننشین خوقند و بخشهایی از امارت بخارا و خیوه را دربر میگیرد. در این نوشتار با عنوان «سنتگرایان و نظم جدید روسی در مناطق اشغالی فرارود»، در پی پاسخ به این پرسش هستیم که «علمای قدیمی و سنتی ساکن در مناطق اشغالی، چه واکنشی به الغای حکومت اسلامی و فرایند استقرار و اجرای نظم جدید روسی داشتند؟» پاسخ اولیة ما این است که این گروه در جستجوی راهی برای حفظ هویت مسلمانی، بهرغم ستیز آرام اولیه، در نهایت به همگرایی با روسها رسیدند. نتیجۀ پژوهش با کمی جرح و تعدیل این گونه قابل طرح است که علمای سنتی مناطق اشغالی، گرچه در ابتدا واگرایی به دور از ستیز در پیش گرفتند و از ابزارهای فرهنگی برای حفظ هویت مسلمانی خود بهره بردند، در نهایت به دلیل پذیرش ضعف خود و سودمند دیدن تعامل به همگرایی با روسها رسیدند.