فخری زنگی آبادی؛ علی ناظمیان فرد
چکیده
منحصربهفرد خود، به خلق آثار فراوانی در عرصه مطالعات تاریخی توفیق یافته است. گرچه او در این آثار، از سبک رایج دانشگاهی پیروی نکرده و تاریخ را با دانشهای کمکی به هم درآمیخته است؛ اما در خلال مندرجات آثار گوناگون او مواردی را – بهتصریح یا تلویح- میتوان یافت که از تأملات نظری و مبانی فکر تاریخی وی مایه میگیرند. در اندیشه باستانی ...
بیشتر
منحصربهفرد خود، به خلق آثار فراوانی در عرصه مطالعات تاریخی توفیق یافته است. گرچه او در این آثار، از سبک رایج دانشگاهی پیروی نکرده و تاریخ را با دانشهای کمکی به هم درآمیخته است؛ اما در خلال مندرجات آثار گوناگون او مواردی را – بهتصریح یا تلویح- میتوان یافت که از تأملات نظری و مبانی فکر تاریخی وی مایه میگیرند. در اندیشه باستانی پاریزی، مؤلفههای وجودی تاریخ کدماند و چه سهمی را در تاریخشناسی به خود اختصاص میدهند؟ در نگرش وجود شناسانه او، عناصر سهگانه زمان، مکان و کنشگران، در حکم سازههای بنیادینی هستند که شاکله تاریخ را پدید میآورند. ماهیت هر یک از عناصر یادشده و همبستگی آنها در آفرینش رویدادهای تاریخی، عمدهترین محورهایی هستند که در کانون توجه این پژوهش جای دارند. یافتههای این مطالعه که مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی است، نشان میدهد که در اندیشه باستانی پاریزی، مکان گرچه میتواند بهمثابه عاملی برای تشخص و تعین کنشگران عمل کند و زمینه را برای کامیابی و ناکامی آنها فراهم سازد، اما نادیده گرفتن عنصر زمان میتواند کنش کنشگران و بستر جغرافیایی آن را از عرصه تاریخی به ساحت اسطورهای پس براند.
پرویز حسین طلائی
چکیده
ساسانیان از همان ابتدا برخلاف اشکانیان در قبال امپراتوری روم سیاست تهاجمی را درپیشگرفتند. درواقع آنها در پی بازپسگیری سرزمینهای اجدادشان تا سواحل مدیترانه بودند. به خاطر همین سیاست بود که اردشیر بابکان توانست سرزمینهایی از خاور نزدیک را در اواخر حکومتش به ایران ضمیمه کند. با رویکار آمدن شاپور اول، رومیها حملاتی را به ...
بیشتر
ساسانیان از همان ابتدا برخلاف اشکانیان در قبال امپراتوری روم سیاست تهاجمی را درپیشگرفتند. درواقع آنها در پی بازپسگیری سرزمینهای اجدادشان تا سواحل مدیترانه بودند. به خاطر همین سیاست بود که اردشیر بابکان توانست سرزمینهایی از خاور نزدیک را در اواخر حکومتش به ایران ضمیمه کند. با رویکار آمدن شاپور اول، رومیها حملاتی را به خاطر بازپسگیری مناطق ازدسترفته به شرق ترتیب دادند که منجر به نبرد ادسا گردید. یافتههای این پژوهش که براساس اسناد و گزارشهای تاریخی و با روش توصیفی- تحلیلی صورتگرفته، نشان از آن دارد که در این آوردگاه، امپراتور روم به اسارت ساسانیان درآمد و به خاطر خلاء قدرتی که در خاور نزدیک به وجود آمده بود، مدعیانی مانند ماکریانوس و پسرانش و همینطور اذینه حاکم پالمیرا در این منطقه سر برآوردند. امپراتوران رومی با توجه به اغتشاشاتی که پس از اسارت والرین در غرب و خاور نزدیک به وجود آمده بود، در ابتدا با حمایتی که از حاکمان پالمیرا انجام دادند توانستند اوضاع را در این منطقه به قبل از نبرد ادسا بازگردانند، اما در ادامه حکومت پالمیرا را نیز سرکوب نموده و قدرتشان را در این منطقه احیا کردند.
رسول جعفریان؛ مسعود وکیلی تنها
چکیده
این پژوهش درصدد است تا توصیفی عمیق از اوجگیری و افول بازرگانی عکا طی سالهای 587ق./1191م. تا 690ق./1291م. ارائه دهد و زمینهها و علل پدید آمدن این شرایط را تبیین نماید. عکا در طول تاریخ خود پایگاهی ارزشمند برای تجارت در شرقِ مدیترانه بوده است. پس از فتح بهدست مسلمانان و در دورههای اموی و عباسی یکی از پایگاههایِ نیروی دریایی مسلمانان ...
بیشتر
این پژوهش درصدد است تا توصیفی عمیق از اوجگیری و افول بازرگانی عکا طی سالهای 587ق./1191م. تا 690ق./1291م. ارائه دهد و زمینهها و علل پدید آمدن این شرایط را تبیین نماید. عکا در طول تاریخ خود پایگاهی ارزشمند برای تجارت در شرقِ مدیترانه بوده است. پس از فتح بهدست مسلمانان و در دورههای اموی و عباسی یکی از پایگاههایِ نیروی دریایی مسلمانان به حساب میآمد. با به قدرت رسیدن طولونیان، راه پیشرفتش هموار گردید؛ بهطوری که در عصر فاطمیان، توانست بار دیگر نقش بازرگانی خود را بازیابد. در دورۀ حاکمیت صلیبیان، وارد عصر نوینی شد و توانست رقیب قدیمی خویش صور را پشت سر بگذارد. این پژوهش مدعی است که عکا طی این سده ابتدا به مقام پیشتازی در میان بنادر شام رسیده و حتی مرکز فرماندهی بازرگانی صلیبیان بوده، ولی با تغییر جهت یافتن مسیرهای تجاری اندک اندک راه افول را در پیش گرفته است. نتایج حاصله حاکی از آن است که عکا قبل از شروع این سده اوجگیری خود را آغاز نمود و توانست با آغاز این سده به عنوان مهمترین بندرِ تجاریِ شرقِ مدیترانه مطرح شود، اما در نهایت با حملۀ مغولان به شام و انحرافِ مسیرهایِ بازرگانی، به سمت افول حرکت کرد.
علی اکبر جعفری ندوشن؛ آفرین توکلی
چکیده
یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب مشروطۀ ایران قانون اساسی آن بود. در حالی که قانون اساسی مهمترین سند ضمانت اصول مشروطیت ایران به شمار میآمد در طی هفت دهه از عمر خود بارها مورد تغییر و تجدیدنظر واقع شد که در این میان اگر بازنگری حقوقی پارهای اصول آن در دهههای نخستین به دلیل جابجایی سلطنت ناگزیر مینمود به نظر میرسد ...
بیشتر
یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب مشروطۀ ایران قانون اساسی آن بود. در حالی که قانون اساسی مهمترین سند ضمانت اصول مشروطیت ایران به شمار میآمد در طی هفت دهه از عمر خود بارها مورد تغییر و تجدیدنظر واقع شد که در این میان اگر بازنگری حقوقی پارهای اصول آن در دهههای نخستین به دلیل جابجایی سلطنت ناگزیر مینمود به نظر میرسد تغییرات صورت گرفته در سال های 1328 ه.ش، 1336 ه.ش و 1346 ه.ش که به ترتیب به اعطای حق انحلال مجلسین و وتو مصوبات مالی مجلس به شاه و مقام نیابت سلطنت به شهبانو گردید دارای دلایل حقوقی معتبری نیست. با ارزیابی دلایل حقوقی اقامه شده بر این تطورات که در مستندات تاریخی موجود است نمیتوان به وجاهت حقوقی متقنی دست یافت که بتواند بازنگریهای صورت گرفته در قانون اساسی را توجیه کند بلکه بیشتر به نظر میرسد در پس این توجیهات حقوقی، انگیزههای سیاسی نهاد اقتدار گرای سلطنت حاکم بوده که با بیاعتنایی به مبانی قانون اساسی موجب این تغییرات گردیده است. این پژوهش که کاری بین رشتهای میان دو رشته تاریخ و حقوق است با بررسی شرایط تاریخی و استدلالهای حقوقی مطرح شده متناسب با این شرایط، بازنگریها و تغییرات اصول قانون اساسی را مورد نقد قرار می دهد.
محیا شعیبی عمرانی
چکیده
با روی کار آمدن دولت صفوی و رسمیت یافتن آییـن تشیّع، نیاز به متونی وجود داشت که دستورالعملها و قواعد فقهی این مذهب را در حوزههای مختلف برای عموم افراد جامعه شرح دهند. یکی از این حوزههای فقهی، علم شروط و وثایق است که دستورالعملهای تدوین اسناد و قبالههای شرعی را توضیح میدهد. اهمیت فراوان این حوزه و کمبود منابع مدوّن در ...
بیشتر
با روی کار آمدن دولت صفوی و رسمیت یافتن آییـن تشیّع، نیاز به متونی وجود داشت که دستورالعملها و قواعد فقهی این مذهب را در حوزههای مختلف برای عموم افراد جامعه شرح دهند. یکی از این حوزههای فقهی، علم شروط و وثایق است که دستورالعملهای تدوین اسناد و قبالههای شرعی را توضیح میدهد. اهمیت فراوان این حوزه و کمبود منابع مدوّن در خصوص آن، سبب شد عبدالحی بن عبدالوهاب حسینی، که منصب قضاوت هرات را در دورة شاه اسماعیل و شاه طهماسب صفوی بر عهده داشته و خود از نخبگان فرهنگی اواخر عصر تیموری محسوب میگردد، دستنامهای آموزشی بر مبنای اصول فقه شیعه برای راهنمایی محضرداران شرعی تدوین کند. این دستنامة آموزشیِ فقهی که آن را از حیث اشتمال بر تعداد زیادی از نمونههای اسناد شرعی و نامههای تاریخی میتوان یک مجموعة منشآت دانست، علیرغم اهمیت فراوانش تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است؛ ولی چنانچه با مجموعههای مشابه و معاصر خود مورد قیاس قرار گیرد و شرایط تاریخی در زمان تألیف آن بررسی شود، روشن خواهد شد که مؤلف با هدف تقویت ادبیات فقه شیعی به تألیف آن دست زده است. علاوه بر این، کتاب از حیث مطالعة وقایع تاریخی هرات در قرن دهم هجری اعم از پیامدهای حملات چندبارة ازبکان به این منطقه و نیز نزاعها و کشمکشهای میان مقامات صفوی در خراسان و همچنین، از جهت شناخت اصول حاکم بر کار کاتبان محاضر شرعی در ابتدای دولت صفوی بسیار حائز اهمیت است.
اکرم گلی؛ هادی وکیلی
چکیده
چکیده دوران نسبتا طولانی حکومت فتحعلیشاه قاجار (1212-1250 ه.ق) شاهد تنشهای سیاسی از یک سو و رشد مجدد دین از سوی دیگر بوده است. در سالهای آغازین سلطنت ثباتی نسبی برقرار شد که مانند سدههای پیشین سبب تداوم نقش سنتی دین در تحولات اجتماعی شده بود. با شروع جنگ با روسیه که بیش از یک دهه طول کشید که تنشهای مرزی با عثمانی را نیز در پی داشت، ...
بیشتر
چکیده دوران نسبتا طولانی حکومت فتحعلیشاه قاجار (1212-1250 ه.ق) شاهد تنشهای سیاسی از یک سو و رشد مجدد دین از سوی دیگر بوده است. در سالهای آغازین سلطنت ثباتی نسبی برقرار شد که مانند سدههای پیشین سبب تداوم نقش سنتی دین در تحولات اجتماعی شده بود. با شروع جنگ با روسیه که بیش از یک دهه طول کشید که تنشهای مرزی با عثمانی را نیز در پی داشت، کارکرد دین تغییر یافت و نقش سیاسی نوینی را تجربه کرد. از این رو علما آموزهها و اصول دینی را با توجه به شرایط فوق مورد بازنگری قرار دادند و بر اساس آن مناسبات خود با حکومت را ترتیب دادند. پایان جنگ و شروع مجدد ثبات سیاسی، مناسبات دین و سیاست را بار دیگر تغییر داد. با توجه به این مساله باید دید مناسبات رهبران دینی با حکومت با در نظر داشتن شرایط ثبات (پیش و پس از جنگ) و دوره جنگ چگونه بوده است؟با توجه به چنین تحولاتی میتوان گفت که در آغاز حکومت فتحعلیشاه و در مرحله اول ثبات، تعامل دین و سیاست مسیری آرام را پیمود و علما بیشتر نقش رهبران مذهبی را ایفا کردند اما پس از آغاز جنگ و با به خطر افتادن قلمرو مذهبی، سیاستی همگرایانه در پیش گرفتند. با پایان جنگها و بازگشت ثبات، در مناسبات دین و سیاست روندی واگرایانه رخ داده است و رویکرد علما در تعامل با حکومت با واکنشهای انتقادی، اعتراضی و یا حتی بیتفاوتی صورت میپذیرد. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی بر اساس منابع و مآخذ این دوره در پی پاسخ پرسش فوق است.علما در دوره اول ثبات و پیش از جنگها واکنش مداراگونه داشتند و در دوره جنگ به عنوان حامی حکومت ظاهر شدند و پس از جنگهای ایران و روس و تحت تاثیر شکست سیاسی، راه خود را از حکومت جدا کردند که مهمترین نتیجه آن تقویت رویکرد استقرار قدرت در دست فقیه جامع الشرایط و پی ریزی پایههای حکومت دینی در دو سده پس از آن بود.
خدیجه عالمی؛ یوسف حیدرنژاد
چکیده
چالش اساسی برای حاکمیت مسلمان گورکانی، ایجاد سازگاری اجتماعی در جامعۀ تحتحاکمیت خویش بود. در این میان داراشکوه به عنوان یک شاهزاده، از جمله افرادی است که چنین تفکری را از طریق ایدههای وحدتطلبانهای از ادیان اسلام و هندوئیسم، و با تکیه بر اشعار فارسی پرورش و ارائه داد. زبان و ادبیات فارسی همواره به عنوان یکی از عوامل انتقالدهندۀ ...
بیشتر
چالش اساسی برای حاکمیت مسلمان گورکانی، ایجاد سازگاری اجتماعی در جامعۀ تحتحاکمیت خویش بود. در این میان داراشکوه به عنوان یک شاهزاده، از جمله افرادی است که چنین تفکری را از طریق ایدههای وحدتطلبانهای از ادیان اسلام و هندوئیسم، و با تکیه بر اشعار فارسی پرورش و ارائه داد. زبان و ادبیات فارسی همواره به عنوان یکی از عوامل انتقالدهندۀ مفاهیم اخلاق اسلامی در شبه قارۀ هند ایفای نقش کردهاست. ازاینرو شعرای فارسی زبان در دربار سلاطین مسلمان هند، در تقویت رویکردهای اسلامی در شبه قاره هند نقش بهسزایی داشتهاند. چنانکه داراشکوه، در تقویت اخلاق اسلامی کوشید و آن را در اشعار خویش متبلور نمود. این پژوهش بر آن است تا به این مسأله بپردازد که داراشکوه کدام شیوههای اخلاقی را بهمنظور ترمیم اخلاق اجتماعی و اصلاح جامعه با رویکرد اسلامی ارائه کردهاست. در پاسخ به سؤال مذکور این مدعا که داراشکوه با طرح محوریت استاد و عشق متصوفانه، در صدد گسترش و ترمیم اخلاق اسلامی در جامعه شبه قاره برآمد، مورد بررسی قرارگرفتهاست. دستیابی به این مطلب که داراشکوه به طرح شاخصهای اخلاق اسلامی در حوزه فردی و اجتماعی پرداخت و با اتخاذ تفکر صلحکل در اشعار خویش، امکان ارتقای رفتار مخاطبان خود (خواص و عوام) را در شبه قارۀ هند فراهم نمود، از جمله دستاورد این نوشتار بهشمار میرود. این پژوهش با تکیه بر اشعار داراشکوه، آثار موجود از آن و تحقیقات صورتگرفته دراینباره، به تحلیل تاریخی مؤلفههای اصلاح جامعه در دیوان داراشکوه پرداختهاست.
ایرج رضائی؛ سجاد علی بیگی
چکیده
از قرن سوم تا هفتم هجری، برخی جغرافیدانان قرون نخستین و میانی دورۀ اسلامی در تألیفات خود از یک جاینام با عناوین نزدیک به هم چون ماذرواستان، ماذروستان و مایذرواستان یاد کردهاند که جملگی به یک مکان یا محدودۀ جغرافیایی واقع در امتداد راه خراسان بزرگ اشاره دارند. پژوهشگران مختلف برای مکانیابی ماذروستان، گزینههای متفاوتی ...
بیشتر
از قرن سوم تا هفتم هجری، برخی جغرافیدانان قرون نخستین و میانی دورۀ اسلامی در تألیفات خود از یک جاینام با عناوین نزدیک به هم چون ماذرواستان، ماذروستان و مایذرواستان یاد کردهاند که جملگی به یک مکان یا محدودۀ جغرافیایی واقع در امتداد راه خراسان بزرگ اشاره دارند. پژوهشگران مختلف برای مکانیابی ماذروستان، گزینههای متفاوتی چون، طاق گرا، قلعۀ یزدگرد، بنای سرخهدیزه، مسیر گیلانغرب و دشت ایوانغرب پیشنهاد کردهاند. ازاینرو این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که جاینام ماذروستان در متون دورۀ اسلامی با کدام منطقه یا محوطۀ باستانی قابل انطباق است. نگارندگان بهاستناد چند سرنخ مهم تاریخی و جغرافیایی که شواهد باستانشناسی و زبانشناسی نیز از آن حمایت میکند، موقعیت جاینام مذکور را در منطقۀ جنگلی «ناودار» شهرستان دالاهو، در غرب استان کرمانشاه مکانیابی میکنند. نگارندگان معتقدند که نام قدیمی این مکان (ماذروستان)، احتمالاً ریشه در نام سرزمین ماد (مای) دارد، و یا همچون نام امروزی این منطقه (ناودار= میان درختستان)، ریشه در مهمترین شاخصۀ طبیعی این منطقه دارد که عبارت است از وجود پوشش متراکمی از جنگل مازو (بلوط)، که سراسر منطقۀ موردبحث را فراگرفته است. همچنین نگارندگان معتقدند که کاخ یا ایوان ماذروستان که در متون دورۀ اسلامی به بهرام گور منسوب است، با بنای سرخهدیزه کنونی که در حد میانۀ منطقۀ ناودار واقع شده، قابل انطباق است و نام سرخهدیزه (سرخدژ) نیز احتمالاً به حکایات و روایات کهن ایرانی چون هفتپیکر نظامی، ارتباط دارد که بر اساس آن بهرام گور کاخی سرخرنگ برای یکی از همسران خود برپا کرد.
بهرخ جمالی؛ میرزا محمد حسنی
چکیده
مهرها و نگینهای منتسب به شاهان ساسانی اگر چه در مقایسه با مجموع مهرهای بر جای مانده از این دوره اندک شمارند، به لحاظ جنس، تزئینات به کار رفته در ساخت و نقوش حک شده بر آنها از سایر مهرهای این دوره متمایزند. نقوش حک شده بر این مهرها عبارتند از تصویر چهره پادشاه، صحنه پیروزی بر دشمن، و برخی از حیوانات. اساس آگاهیهای ما از این مهرها ...
بیشتر
مهرها و نگینهای منتسب به شاهان ساسانی اگر چه در مقایسه با مجموع مهرهای بر جای مانده از این دوره اندک شمارند، به لحاظ جنس، تزئینات به کار رفته در ساخت و نقوش حک شده بر آنها از سایر مهرهای این دوره متمایزند. نقوش حک شده بر این مهرها عبارتند از تصویر چهره پادشاه، صحنه پیروزی بر دشمن، و برخی از حیوانات. اساس آگاهیهای ما از این مهرها متکی به آثار موجود در موزهها و در برخی موارد صرفاً توصیفی است که در منابع نوشتاری آمدهاند. با توجه به اینکه در مورد هویت برخی از پادشاهان نقش شده بر مهرها و نگینها اختلاف نظرهایی در میان پژوهشگران وجود دارد، این پژوهش با بررسی مهرها و نگینهای شاهان ساسانی موجود در موزهها و گزارشهای متون اسلامی و تمرکز بر نقشمایههای آنها به دنبال تعیین هویت پادشاهان نقششده و همچنین میزان تأثیرپذیری ساسانیان از هنرهای پیشین و معاصران آنها است. بررسیها بیانگر آن است که بنمایه مهرهای شاهان ساسانی همانند سایر آثار هنری این دوره تأثیر پذیرفته از الگوهای ایران باستان و تمدنهای شرق باستان است. همچنین، تأثیرپذیری ساسانیان از الگوهای غربی و همسایگان در قالب ظاهری و به پیروی از سبک روز مشاهده میشود؛ اگرچه در بیشتر موارد ساسانیان این الگوها را با استانداردهای خود تطبیق دادهاند. در رفع ابهامات موجود در خصوص شناسایی پادشاهان نقش شده بر مهرها نیز بایستی از سایر آثار هنری این دوره بهره گرفت.
ابوالفضل محمد کریمی؛ جواد هروی؛ میرزا محمد حسنی
چکیده
از جمله مناصب درجه اول در دربار شاهنشاهی ساسانی، فرمانده کل سپاه بود. فرمانده کل سپاه توسط پادشاه انتخاب، و اغلب یکی از اعضای خاندانهای اشرافی بود. به عقیده برخی از پژوهشگران تا پیش از سلطنت خسرو انوشیروان، فرمانده کل سپاه برعهده ایرانسپاهبذ بود، و پس از اصلاحات نظامی خسرو اول این عنوان منسوخ و چهار سپهبد جایگزین آن شد. این در حالی ...
بیشتر
از جمله مناصب درجه اول در دربار شاهنشاهی ساسانی، فرمانده کل سپاه بود. فرمانده کل سپاه توسط پادشاه انتخاب، و اغلب یکی از اعضای خاندانهای اشرافی بود. به عقیده برخی از پژوهشگران تا پیش از سلطنت خسرو انوشیروان، فرمانده کل سپاه برعهده ایرانسپاهبذ بود، و پس از اصلاحات نظامی خسرو اول این عنوان منسوخ و چهار سپهبد جایگزین آن شد. این در حالی است که این باور مغایر با برخی گزارشهای برجای مانده از متون تاریخی و شواهد باستانشناختی است. از این روی در مقاله حاضر کوشش شده با رویکردی توصیفی و تحلیلی، و بهرهگیری از منابع تاریخی و باستانشناختی، القاب و عناوین فرمانده کل سپاه در ادوار مختلف عصر ساسانی مورد بررسی قرار گیرد. یافتههای این پژوهش بیانگر این است که، عنوان ایرانسپاهبذ در دورهی نخستین و میانی شاهنشاهی ساسانی مرسوم نبوده، و به نظر میرسد در سالهای نخستین، هزاربد و در دوره میانی ارتشتارانسالار، لقب فرمانده کل سپاه بوده است. همچنین در سالهای پایانی شاهنشاهی ساسانی و با انجام اصلاحات نظامی توسط خسرو انوشیروان، لقب ارتشتارانسالار منسوخ و به جای آن چهار سپاهبد با لقب ایران-سپاهبذ جایگزین شد. علاوه بر این خواهیم دید که، قدرت ایرانسپاهبذها پس از اصلاحات خسرو اول، نه تنها کاهش نیافت بلکه به دلیل برخورداری از اختیارات کشوری و لشگری افزایش هم یافت.
کلثوم غضنفری؛ بهرام روشن ضمیر
چکیده
جنگهای مادی (دولت هخامنشی با یونانیان) از مهمترین سرفصلهای تاریخ دورۀ باستان است. مهمترین مسئله در بررسی این جنگ کمبود و یکطرفه بودن منابع است. در حالیکه هیچ منبع ایرانی و شرقی سخنی از این جنگ نزده، منابع یونانی (در رأس آنان هرودت) به تفصیل جزئیات آن را شرح دادهاند. اما هرودت به دلیلی ناروشن کتاب خود را با نبرد موکاله و محاصرۀ ...
بیشتر
جنگهای مادی (دولت هخامنشی با یونانیان) از مهمترین سرفصلهای تاریخ دورۀ باستان است. مهمترین مسئله در بررسی این جنگ کمبود و یکطرفه بودن منابع است. در حالیکه هیچ منبع ایرانی و شرقی سخنی از این جنگ نزده، منابع یونانی (در رأس آنان هرودت) به تفصیل جزئیات آن را شرح دادهاند. اما هرودت به دلیلی ناروشن کتاب خود را با نبرد موکاله و محاصرۀ سِستوس (479 پ.م) به پایان رسانده است. دیگر منابع یونانی روایتهایی آشفته از این جنگها به یادگار گذاشتهاند که بررسیِ جنگها پس از نبرد موکاله را دشوار میکند. بر اساس روایت یونانی، با شکستِ هخامنشیان در نبردِ موکاله و سِستوس حضورِ دریایی پارسیان در آبهای اژه به پایان رسید و چیرگیِ دریایی بر شاهراهِ آبی مدیترانه به دریای سیاه و کرانههای غربی آسیای صغیر (ایونیه) از دست رفت، اما بررسیهای انجام شده در این پژوهش نشان میدهد که دولت هخامنشی همچنان پایگاههای دریایی مهمی در مدیترانه داشت که به ادامه درگیریها تا سه دهه پس از نبردِ موکاله انجامید، تا اینکه سرانجام دو طرف به صلح کالیاس (449 پ.م) تن دادند.
شکرالله خاکرند؛ سیاوش یداللهی
چکیده
کشور عراق در آغاز قرن بیستم میلادی بخشی از امپراتوری عثمانی و متشکل از سه ایالت بغداد، بصره و موصل بود. مهمترین حادثه در آن دوره پیدایش جنبش ملیگرایی عرب، نهضتی فراگیر و منادی وحدت اعراب بود. در عراق جنبش ملی عرب بر اثر عواملی چند شکل گرفت. این پژوهش با روش تحقیـق توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات از راه منابع کتابخانهای سامان ...
بیشتر
کشور عراق در آغاز قرن بیستم میلادی بخشی از امپراتوری عثمانی و متشکل از سه ایالت بغداد، بصره و موصل بود. مهمترین حادثه در آن دوره پیدایش جنبش ملیگرایی عرب، نهضتی فراگیر و منادی وحدت اعراب بود. در عراق جنبش ملی عرب بر اثر عواملی چند شکل گرفت. این پژوهش با روش تحقیـق توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات از راه منابع کتابخانهای سامان یافته است و به دنبال پاسخ به این سؤالات است که جنبش ملی عرب در عراق تحت تأثیر چه عواملی شکل گرفت؟ چه تحولاتی را طی کرد؟ و در پایان چه نتیجهای از آن حاصل شد؟ نتایج پژوهش نشان میدهد که در نیمۀ دوم قرن نوزدهم میلادی طبقۀ نخبۀ عراقی تحت تأثیر آموزشهای نوین در مدارس عثمانی شکل گرفت. این گروه در حکومت ترکان جوان به هسته ملیگراهای عرب تبدیل شدند. سیاستهای تحمیل هویت ترکی بر اعراب نقش برجستهای در برانگیختن حس هویت ملی و پیوستگی نخبگان عراقی با جنبش ملی عرب ایفا کرد. آنها در پاسخ به سیاستهای حاکمان استانبول دست به برپایی گروههای ملیگرا و فعالیت در شهرهای عراق در راستای گسترش ملیگرایی عربی زدند. منتهی فعالیت آنها در قالب حفظ وحدت امپراتوری بود؛ اما براثر تحولات جنگ جهانی اول اعراب عراق نیز به سمت استقلال کامل از حکومت عثمانی حرکت کردند که نتیجۀ آن شرکت افسران عراقی در انقلاب عربی 1916م بود. در پایان جنگ مهمترین نتیجۀ جنبش ملی عرب در عراق به قدرت رسیدن اقلیت عربهای سنی منادی ملیگرایی عرب بود.
حسین عبداله پور؛ حبیب اله سعیدی نیا
چکیده
بلوک حیات داود به محدودهای جغرافیایی در ساحل خلیجفارس و در استان فعلی بوشهر گفته میشود که از اواسط دوره زندیه تا اواخر دوره پهلوی دو بندر تاریخی گناوه و ریگ و جزایر خا رگ و خار گو را شامل میشده است. تاریخ معاصر و پرفرازونشیب این بلوک از حدود اوایل حکومت صفویه که مقصد گروهی از طایفه لر و مهاجر «حیات غیبی» قرار میگیرد، ...
بیشتر
بلوک حیات داود به محدودهای جغرافیایی در ساحل خلیجفارس و در استان فعلی بوشهر گفته میشود که از اواسط دوره زندیه تا اواخر دوره پهلوی دو بندر تاریخی گناوه و ریگ و جزایر خا رگ و خار گو را شامل میشده است. تاریخ معاصر و پرفرازونشیب این بلوک از حدود اوایل حکومت صفویه که مقصد گروهی از طایفه لر و مهاجر «حیات غیبی» قرار میگیرد، آغاز و تا پایان حکومت پهلوی ادامه داشته است. جای نام این منطقه متأثر از نام اجداد حکمرانان آن یعنی خوانین حیات داودی هست. با عنایت به اهمیت موقعیت جغرافیایی این منطقه در سواحل و جزایر خلیجفارس و همچنین رخدادهای تاریخی آن بهویژه در دورههای موردنظر؛ پژوهش حاضر درصدد مطالعه جغرافیای تاریخی این مکان، سیر حکمرانی خوانین حیات داودی و بررسی نقش آنها در تحولات سیاسی و اقتصادی این بلوک هست که بهنوعی هدف این تحقیق نیز محسوب میشود. سؤالات مطرحشده در این خصوص عبارتاند است از: وجهتسمیه حیات داود چیست؟ علل و عوامل تأثیرگذار بر اوضاع سیاسی و اقتصادی این منطقه در دورههای قاجار و پهلوی چه بوده و سرانجام خوانین و ضابطین آنچه شده است؟ یافتههای پژوهش حاکی از آن است که احیاء و تأسیس بلوک حیات داود بهوسیله اجداد خوانین حیات داودی و از اواسط دوره صفویه بوده و سبب نامگذاری این منطقه هم برگرفته از نام دو تن از بزرگان این قوم هست. این پژوهش تاریخی به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر اسناد بهدستآمده و همچنین مطالعات کتابخانهای و تاریخ شفاهی انجامشده است.
اسماعیل سنگاری؛ فرزاد رفیعی فر
چکیده
چامهها، مجموعهای از سرودههای پراکندۀ کوینتوس هوراتیوس فلاکیوس، نویسنده و شاعر رومی سدۀ نخست پیش از میلاد است که در چهار دفتر منتشر شده و مضامین گستردهای از روابط انسانی و موضوعات روزمرۀ زندگانی نویسنده تا وقایع تاریخی و مسائل روز آن روزگار را در بر میگیرد. در این میان اشکانیان به عنوان یکی از مهمترین همسایگان و رقبای ...
بیشتر
چامهها، مجموعهای از سرودههای پراکندۀ کوینتوس هوراتیوس فلاکیوس، نویسنده و شاعر رومی سدۀ نخست پیش از میلاد است که در چهار دفتر منتشر شده و مضامین گستردهای از روابط انسانی و موضوعات روزمرۀ زندگانی نویسنده تا وقایع تاریخی و مسائل روز آن روزگار را در بر میگیرد. در این میان اشکانیان به عنوان یکی از مهمترین همسایگان و رقبای امپراتوری روم و نیز هخامنشیان در جایگاه پیشینیان و اخلاف آنان در قطعـات مختلف این مجموعه مورد اشـاره قرار گرفتهاند. با توجه به کمبـود منابـع مکتوب در بخشهایی از تاریخ ایران باستان به ویژه در عصر اشکانیان که گاهگه محققان این حوزه را با مشکلات متعددی مواجه ساخته است، این اثر ادبی میتواند به عنوان منبعی برای استخراج اطلاعاتی در بابِ روابط خارجی شاهنشاهی اشکانی با امپراتوری روم و نیز شناختی عمیقتر از دیدگاهها و عقاید قشر فرهنگی جامعۀ رومی نسبت به ایرانیان باستان در دوران هخامنشیان مورد بهرهبرداری و پژوهش مورخان معاصر قرار گیرد. پژوهش حاضر بر آن است با بهرهگیری از شواهد مکتوب متون کهن بنیادین و به شیوۀ توصیفی تحلیلی، به بازخوانی چگونگی حضور ایرانیان باستان در چامههای هوراس و نیز سنجش و مقایسۀ انتقادی مطالب تاریخی مندرج در این اثر با سایر متون کهن تاریخی بنیادین دنیای باستان بپردازد.
حسین قاسمی؛ مقصود علی صادقی گندمانی
چکیده
ایران عصر صفوی، دوران رواج تظلمخواهیهای گستردۀ مردم دربرابر اجحافات کارگزاران حکومت و دیگر قدرتمندان بود. از این رو شناخت متظلمان و ویژگیهای آنان در این دوران میتواند گوشهای از حیات اجتماعی اقشار مردم را به واسطۀ اعتراضاتشان نسبت به عملکرد کارگزاران حکومت نشان دهد. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که سیاستهای حکومت صفویه ...
بیشتر
ایران عصر صفوی، دوران رواج تظلمخواهیهای گستردۀ مردم دربرابر اجحافات کارگزاران حکومت و دیگر قدرتمندان بود. از این رو شناخت متظلمان و ویژگیهای آنان در این دوران میتواند گوشهای از حیات اجتماعی اقشار مردم را به واسطۀ اعتراضاتشان نسبت به عملکرد کارگزاران حکومت نشان دهد. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که سیاستهای حکومت صفویه چه تأثیری بر رفتار متظلمان این عصر داشت و از نظر گونهشناسی چه تغییراتی را در آنان ایجاد کرد؟ با بررسی متظلمان دورۀ صفوی در اسناد، کتب و مدارک گوناگون، و بر اساس یافتههای تحقیق باید گفت در اوایل این حکومت به جهت آشفتگی اوضاع مملکت، مجالی کمتر برای بروز خودنمایی متظلمان به وجود آمد، اما از زمان سلطنت شاه عباس یکم و نیز جانشینان او به تدریج ثبات حکومت موجب تثبیت نهاد تظلمات و بروز رفتارهایی چون شکایات دسته جمعی، مکتوب کردن تظلمخواهیها و ایجاد نوعی انسجام، سماجت و حتی برنامه-ریزی، و همچنین ایجاد همبستگیهای صنفی و گروهی از سوی متظلمان شد. ضمن اینکه عشایر، زنان، اقلیتها و بیگانگان برای نخستین بار به صورتی گسترده وارد جرگۀ متظلمان شدند. این مسئله در تحقیق حاضر بر اساس روش تاریخی و به صورت توصیفی - تحلیلی و بر اساس دادهیابی کتابخانهای مورد بررسی قرار گرفته است.
مینا معینی؛ علی اکبر جعفری
چکیده
تأسیس بانک استقراضی روس در ایران، آغاز فصل جدیدی از توسعهطلبیها و سیاستهای سلطهجویانه این کشور در ایران بود که بر ارکان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این سرزمین تأثیرات عمیقی گذاشت. پس از افتتاح شعبه مرکزی بانک استقراضی در تهران، روسیه بهتدریج شعبههای بانک خود را در ایالات با اهمیت، ازجمله ایالتهای شمالی ایران، تأسیس نمود ...
بیشتر
تأسیس بانک استقراضی روس در ایران، آغاز فصل جدیدی از توسعهطلبیها و سیاستهای سلطهجویانه این کشور در ایران بود که بر ارکان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این سرزمین تأثیرات عمیقی گذاشت. پس از افتتاح شعبه مرکزی بانک استقراضی در تهران، روسیه بهتدریج شعبههای بانک خود را در ایالات با اهمیت، ازجمله ایالتهای شمالی ایران، تأسیس نمود و بیش از پیش، نفوذ اقتصادی و سیاسی خود را توسعه داد. استرآباد به سبب موقعیت جغرافیاییاش و همجواری و ارتباطی که با روسیه داشت، مورد توجه ویژه آنها قرار گرفت و از اولین ایالتهایی بود که شعبه بانک استقراضی در آن تأسیس گردید؛ اگرچه این بانک نه در مرکز این ایالت، بلکه در شهر ساحلی بندرگز که مهمترین بندر تجارت خارجی استرآباد بود، تأسیس شد. چرایی انتخاب بندرگز بهعنوان محل تأسیس بانک و فعالیتها و کارکرد بانک در این ایالت و اینکه بانک چه تأثیری بر زندگی اهالی استرآباد گذاشت؟ سؤالات اصلی این پژوهش است. پژوهش حاضر ضمن پاسخگویی به سؤالات فوق، عملکرد بانک استقراضی در ایالت استرآباد را به شیوه توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار میدهد. یافتههای پژوهش نشان میدهد بانک استقراضی در بندرگز، علاوه بر آنکه فعالیتهای پولی و مالی انجام میداد، اقدامات سیاسی نیز داشت و در راستای اهداف سیاسی روسیه، ظلم و ستم فراوانی به اهالی روا داشت بهطوریکه آنها را وادار به آتش زدن بانک نمود.
مطلب مطلبی؛ محمد جواد مرادی نیا
چکیده
سیستم آموزش در کرمانشاهان همچون بیشتر مناطق کشور تا اوایل سده چهاردم مکتبخانهای بود. ورود و بروز موج نوگرایی در تاریخ معاصر ایران تحولاتی بنیادی را در سیستم آموزشی و پیدایش مدارس نوین به شیوه اروپایی رقم زد و سبب تحول و دگرگونی نظام آموزشی شد. بررسی سیر ایجاد و تأسیس مدارس نوین در کرمانشاهان موضوع این بررسی است. این پژوهش بر آن است ...
بیشتر
سیستم آموزش در کرمانشاهان همچون بیشتر مناطق کشور تا اوایل سده چهاردم مکتبخانهای بود. ورود و بروز موج نوگرایی در تاریخ معاصر ایران تحولاتی بنیادی را در سیستم آموزشی و پیدایش مدارس نوین به شیوه اروپایی رقم زد و سبب تحول و دگرگونی نظام آموزشی شد. بررسی سیر ایجاد و تأسیس مدارس نوین در کرمانشاهان موضوع این بررسی است. این پژوهش بر آن است با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از اسناد منتشر نشده آرشیوی و مطبوعات به این ابهام پاسخ دهد که روند ایجاد مدارس نوین و تحول نظام آموزشی در کرمانشاهان چگونه بود؟نتایج پژوهش نشان میدهد با وجود همزمانی نسبی تأسیس مدارس نوین در ولایت کرمانشاهان با بیشتر ولایات ایران، مجموعه تحولات و رویدادهایی از جمله شورش سالارالدوله، ورود نیروهای متخاصم به این ولایت در دوره جنگ جهانی اول و ... سبب شد مدارس نوین این خطه تا قبل از کودتای سوم اسفند پیشرفت ملموسی نداشته باشد. اما با کودتای سوم اسفند و در نتیجه ثبات و آرامش نسبی حاکم بر ولایت و همچنین حمایت دولت، سیستم آموزشی این ولایت در دوره پهلوی اول تحولات ملموسی را چه از نظر کمی و چه کیفی تجربه کرد.اما با کودتای سوم اسفند و در نتیجه ثبات و آرامش نسبی
شکرالله خاکرند؛ سیاوش یدالهی
چکیده
یکی از برجستهترین طرحهای وحدت عربی پس از جنگ جهانی اول، طرح اتحاد هلالالخصیب بود که کشورهای عراق، اردن، سوریه، فلسطین و لبنان را دربرمیگرفت. پس از برپایی حکومت پادشاهی عراق، ملک فیصل و ناسیونالیستهای پیامآور وحدت عربی این برنامه را دنبال کردند، ولی باوجود کوششهای حاکمان عراق این طرح با ناکامی روبهرو شد. پرسش اصلی این ...
بیشتر
یکی از برجستهترین طرحهای وحدت عربی پس از جنگ جهانی اول، طرح اتحاد هلالالخصیب بود که کشورهای عراق، اردن، سوریه، فلسطین و لبنان را دربرمیگرفت. پس از برپایی حکومت پادشاهی عراق، ملک فیصل و ناسیونالیستهای پیامآور وحدت عربی این برنامه را دنبال کردند، ولی باوجود کوششهای حاکمان عراق این طرح با ناکامی روبهرو شد. پرسش اصلی این پژوهش این است که چرا طرح وحدت هلال خصیب با ناکامی روبرو شد؟ فرضیه پژوهش بر این امر استوار است که اگرچه حاکمان عراق تلاش فراوانی برای تحقق وحدت عربی انجام دادند، ولی به علت مخالفت از داخل، رقابت کشورهای عرب با یکدیگر و مخالفت قدرتهای بزرگ این طرح تحقق نیافت. این پژوهش با تحلیل اطلاعات کتابخانهای نشان میدهد مجموعهای از انگیزههای ایدئولوژیک، ژئوپلیتیک و اقتصادی به همراه مشکلات داخلی و مسائل خارجی حکومت پادشاهی عراق را بهسوی وحدت عربی سوق داد. ملک فیصل، نوری سعید، نخستوزیر عراق و نایبالسلطنه عبدالاله مهمترین کسانی بودند که در راستای وحدت هلالخصیب تلاش کردند، اما به علت شرایط ناهمگون داخلی کشورهای عربی، رقابت آنها بر سر کسب رهبری جهان عرب، رقابت بریتانیا و فرانسه دو بازیگر اصلی خاورمیانه عربی با یکدیگر و ترس این دو از شکلگیری یک کشور نیرومند عرب در منطقه، طرح وحدت هلالخصیب شکست خورد.
جمشید روستا؛ محمد میرزایی بادیزی
چکیده
با تأملی در منابع تاریخی عصر ایلخانی، تیموری و بهویژه تواریخ محلّی ایالاتِ جنوب کشور خصوصاً کرمان طی قرون هفتم تا نهم هجری، بهطور مکرّر به نام دو قوم اوغانی و جرمانی (جرمایی) برمیخوریم. اقوامی که در چالشهای سیاسی نظامی فراوانی نقش داشته و در منابعِ یادشده از درگیریهای آنان با حکّام قراختایی و مظفّری کراراً گزارش شده ...
بیشتر
با تأملی در منابع تاریخی عصر ایلخانی، تیموری و بهویژه تواریخ محلّی ایالاتِ جنوب کشور خصوصاً کرمان طی قرون هفتم تا نهم هجری، بهطور مکرّر به نام دو قوم اوغانی و جرمانی (جرمایی) برمیخوریم. اقوامی که در چالشهای سیاسی نظامی فراوانی نقش داشته و در منابعِ یادشده از درگیریهای آنان با حکّام قراختایی و مظفّری کراراً گزارش شده است. بهرغم نقش سیاسی و نظامی مهم و تأثیرگذار اقوام مذکور در برههای از تاریخ ایران و بهویژه ایالت کرمان، پیشینه و خاستگاه این دو قوم، مغفول باقی مانده و ریشۀ اصلی نژادی آنها هنوز بر کسی روشن نیست. بر همین اساس نوشتار حاضر با کاربست روش تحلیلی و با استفاده از دادههای موجود در منابع کتابخانهای بر آن است تا ضمن واکاوی پیشینه و خاستگاه اقوام مذکور، ریشۀ نژادی آنان را نیز مورد مداقّه قرار دهد. نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که اوغانها -که پژوهشـگران امروزی افغان تلاش دارند آنها را اجداد افغانهای امروزی بدانند-به نقل اکثر منابع تاریخی در ارتفاعات سلیمان در شمالغربی پاکستان امروزی سکونت داشتهاند و در نزدیکی آنها در ناحیۀ شمالی کوههای سلیمان و غرب رودخانۀ سند منطقهای به نام کرّمان و یا جرّمان (جرما) بوده که احتمالاً خاستگاه جرمانیان است، اگرچه این فرضیه را نیز نمیتوان رد کرد که ممکن است این اقوام از مهاجران مغول و یا تُرک بوده و همزمان با حملۀ چنگیزخان به ایران، به این نواحی کوچیده باشند.
سورنا فیروزی؛ آرزو رسولی طالقانی
چکیده
پیرو محتوای متون پهلوی ساسانی (فارسی میانه) و بازتاب میراث اطلاعات آنها در تاریخنگاری دوره اسلامی، امروزه این اتفاق نظر وجود دارد که دستکم از روزگار ساسانی تا عصر مطالعات نوین، کوروش بزرگ هخامنشی آنگونه که هویت تاریخیاش مطابق با سندهای باستانشناختی و منابع مکتوب وصف شده، مورد شناخت دربار و جامعه ساسانی نبوده است. این که ...
بیشتر
پیرو محتوای متون پهلوی ساسانی (فارسی میانه) و بازتاب میراث اطلاعات آنها در تاریخنگاری دوره اسلامی، امروزه این اتفاق نظر وجود دارد که دستکم از روزگار ساسانی تا عصر مطالعات نوین، کوروش بزرگ هخامنشی آنگونه که هویت تاریخیاش مطابق با سندهای باستانشناختی و منابع مکتوب وصف شده، مورد شناخت دربار و جامعه ساسانی نبوده است. این که آیا علت این مساله جریان طبیعی گذشت زمان و از میان رفتن قدرت قرائت خطوط پیشین و یا از دست رفتن دادههای مکتوب بوده است یا یک تصمیم قهری، یکی از بحثهای مقاله پیشرو است. این پژوهش، ابتدا به بررسی بعدی ممکن و مستند از تحولات اطلاعات تاریخی پیشین به دوره ساسانی میپردازد و سپس، به این مسئله میپردازد که چه نشانههایی از شناخت و نبود شناخت از کوروش بزرگ در روزگار ساسانیان قابل پیگیری است. در این نوشته دیده شد که از حدود مرزهای غربی شاهنشاهی ساسانی، شواهدی در دستاند که نشان میدهند شناخت مستند از سیما و هویت کوروش به همان شکل تاریخیاش وجود داشته است. این که به چه علت و به چه نحوی بخشی از اطلاعات تاریخی مرتبط با روزگار هخامنشی و به ویژه عصر کوروش بزرگ، از روند تاریخنگاری درباری در روزگار اولیه ساسانی کنار گذاشته شد، پایه بنیادین مطالعه پیشروست.
عباس آداودی جلفائی؛ مسعود وکیلی تنها
چکیده
این پژوهش درصدد است تا نقش سه گروه نظامی «مصافیان»، «ساجیان» و «حجریان» در رخدادهای خلافت عباسی طی سالهای 300 تا 330ه.ق. بر اساس رویکرد پاتریمونیال وبر را بررسی نماید و به چگونگی ورود سه گروه مذکور به دستگاه خلافت و نقش آنها در حفظ یا اضمحلال قدرت خلفا و علل هواداری یا سرکشی ایشان از خلفا، پاسخ دهد. با تأسیس ...
بیشتر
این پژوهش درصدد است تا نقش سه گروه نظامی «مصافیان»، «ساجیان» و «حجریان» در رخدادهای خلافت عباسی طی سالهای 300 تا 330ه.ق. بر اساس رویکرد پاتریمونیال وبر را بررسی نماید و به چگونگی ورود سه گروه مذکور به دستگاه خلافت و نقش آنها در حفظ یا اضمحلال قدرت خلفا و علل هواداری یا سرکشی ایشان از خلفا، پاسخ دهد. با تأسیس دولت عباسی، برخلاف عصر اموی که ساختار نظامی، جنبۀ عشیرتی داشت و بر ارتش شامی متکی بود، این نهاد تأثیرگذار، بر گروههای موسوم به «ابناء»، «موالی» و «زواقیل» تکیه داشت. در آغاز قرن چهارم هجری، گروههای نظامی دونپایه در رویدادهای مربوط به نهاد خلافت، نقش تعیینکنندهای ایفا نمودند که سه گروه «مصافیه»، «ساجیه» و «حجریه» از بقیه برجستهتر بودند و نقش آنها در دوران خلافت «المقتدر»، «القاهر» و «الراضی» بسیار مشهود است. نتایج این نوشتار، حاکی از آن است که سه گروه مذکور، بنا به منافع مالی، رویکردهای متفاوتی در برهههای مختلف اتخاذ میکردند. آنها گاه به هواداری از خلیفه میپرداختند و گاه با دشمنان وی همکاری مینمودند؛ از طرفی وابستگی بیش از حد خلفا به این گروههای نظامی، از یک سو سبب اعطای املاک و دیگر امتیازات به آنها و از سوی دیگر باعث تشتت و چندپارگی قلمروی اسلامی گردید.
مصطفی صادقی کاشانی
چکیده
پس از ترور امیرمؤمنان علی بن ابی طالب (ع) به دست عبدالرحمن بن ملجم مرادی، ضارب دستگیر شد. بنا به مشهور منابع تاریخی و حدیثی، آن حضرت دربارۀ این فرد توصیههایی از جمله در خصوص چگونگی قصاص فرمودند. بخشی از گزارشهای تاریخی چنین است که فرزند ارشد او به وصیت عمل کرده و مجرم را با یک ضربت کشته است. روایات دیگر دربارۀ سرنوشت ابنملجم حکایت ...
بیشتر
پس از ترور امیرمؤمنان علی بن ابی طالب (ع) به دست عبدالرحمن بن ملجم مرادی، ضارب دستگیر شد. بنا به مشهور منابع تاریخی و حدیثی، آن حضرت دربارۀ این فرد توصیههایی از جمله در خصوص چگونگی قصاص فرمودند. بخشی از گزارشهای تاریخی چنین است که فرزند ارشد او به وصیت عمل کرده و مجرم را با یک ضربت کشته است. روایات دیگر دربارۀ سرنوشت ابنملجم حکایت از برخورد سخت و خشن خانوادۀ امیرمؤمنان با قاتل دارد. برخوردی که با شکنجه و مُثله کردن او به کشته شدنش انجامید و پس از آن در آتش سوزانده شد. از یک سو این گزارشها در منابع دست اول تاریخ اسلام آمده و از سویی با توصیههای اسلام در مقابله با مُثله کردن افراد و همچنین سفارش امیرمؤمنان دربارۀ رفتار شایسته با قاتلش سازگاری ندارد و نوعی دوگانگی میان دو دسته اخبار به وجود آورده است. مسئلۀ پژوهش آن است که سرنوشت قاتل امیرمؤمنان چه شد و روایتهای گونهگون در این باره چگونه تحلیل میشود؟ هدف از این تحقیق، یافتن واقعیتِ یک رویداد تاریخی است. به نظر میرسد انگیزههای جعل و تحریف در روایات تاریخی دامنگیر این موضوع نیز شده و کتمان برخی حقایق همراه با فرافکنی امویان به ابهام و آمیختگی اخبار سرنوشت ابن ملجم کمک کرده است.
الهه کولایی؛ فرشته مشهدی رفیع
چکیده
جنبش انقلابی گیلان (1300-1294/1921-1915) یکی از مهمترین جنبشهای تاریـخ معاصر ایران بهشمار میآید که همواره محل بحثهای فراوانی از سوی صاحبنظران و کارشناسان مسائل تاریخی و سیاسی بوده است. در طول سالها آثار گوناگون در مورد این جنبش به شکل کتاب و مقاله در حوزههای تاریخی، هنری و ادبی به قلم پژوهشگران ایرانی و غیرایرانی به نگارش ...
بیشتر
جنبش انقلابی گیلان (1300-1294/1921-1915) یکی از مهمترین جنبشهای تاریـخ معاصر ایران بهشمار میآید که همواره محل بحثهای فراوانی از سوی صاحبنظران و کارشناسان مسائل تاریخی و سیاسی بوده است. در طول سالها آثار گوناگون در مورد این جنبش به شکل کتاب و مقاله در حوزههای تاریخی، هنری و ادبی به قلم پژوهشگران ایرانی و غیرایرانی به نگارش درآمدهاند که هر یک به سهم خود دربردارندۀ نکتههای قابل تأملی در مورد چگونگی شکلگیری این جنبش، اندیشه و عملکرد رهبران آن، بهویژه میرزا کوچکخان و دلایل ناکامی جنبش هستند. شعرهای ایرانی یا در اصطلاح پژوهشگران ادبیات روسیه «سیکل ایرانی» ویلیمیر خلبنیکف شاعر برجستۀ قرن بیستم ادبیات روسیه، از آثاری است که متأثر از این رخداد انقلابی سروده شدهاند. نکتۀ شایان توجه این است که خلبنیکف یکی از اعضای گروهی متشکل از سخنرانان و هنرمندان انقلابی روس بود که در سال 1921/1300 همراه با بخشی از نیروهای ارتش سرخ از باکو وارد گیلان شدند و از نزدیک شاهد برخی از رخدادهای منتهی به ماههای پایانی جنبش جنگل بودند. این نوشتار بر آن است تا با ارائۀ دیدهها و تأثیرهای ویلیمیر خلبنیکف از انقلاب گیلان، مخاطبان ایرانی را با دیدگاههای فرهیختگان و نخبگانِ روسِ معاصر انقلاب اکتبر 1917 در مورد این رخداد مهم تاریخ ایران که گفته میشود از انقلاب روسیه تاثیر پذیرفته بود، آشنا کند.
کیوان مددی؛ عبد الرسول خیراندیش
چکیده
اگرچه شیراز در دورۀ آلبویه صاحب آبادانی و آوازهای قابلتوجه شد اما به روزگار دولت سلغریان بود که موقعیتی خاص در میان شهرهای ایران یافت؛ زیرا به روزگار اتابک سعد و فرزندش اتابک ابوبکر که در پی گسترش قلمرو خوارزمشاهیان و سپس تهاجمات مغولان، شهرهای بزرگ سخت در معرض آسیب قرار گرفتند، شیراز امن و آباد باقی ماند و شاهد رونق ساختوساز ...
بیشتر
اگرچه شیراز در دورۀ آلبویه صاحب آبادانی و آوازهای قابلتوجه شد اما به روزگار دولت سلغریان بود که موقعیتی خاص در میان شهرهای ایران یافت؛ زیرا به روزگار اتابک سعد و فرزندش اتابک ابوبکر که در پی گسترش قلمرو خوارزمشاهیان و سپس تهاجمات مغولان، شهرهای بزرگ سخت در معرض آسیب قرار گرفتند، شیراز امن و آباد باقی ماند و شاهد رونق ساختوساز اماکن عمومی بود. هرچند در یک ارزیابی شتابزده چنین شرایطی را به در امان ماندن فارس از تهاجم مغولان در پی تسلیم در برابر آنان دانستهاند، اما واقعیت آن است که این ایالت چندان هم مصون از تندباد حوادث نبوده است؛ ولی به دلیل حضور صوفیان و قاضیان، اهل مدارا از یکسو، فرهنگ رواداری در میان مردمان گسترش یافته بود و هم آنکه اقدامات عمرانی عامالمنفعه با هدف کار خیر در داخل شهر که موجب توسعۀ فضاهای عمومی شد نیز نقش مهمی در تداوم مدارای مدنی در آن شهر داشته است. این اندیشه نهتنها از طرف صاحبان ثروت و قدرت بلکه دارندگان منزلت و معرفت همچون شیخ روزبهان و شیخ سعدی نیز ترویج شده است. در این پژوهش رابطۀ میان فرهنگ شهری و توسعۀ کالبدی شهر از طریق ایجاد فضاهای عمومی بهعنوان پدیدهای درونزا در شهر شیراز قرن هفتم با روش توصیفی و تحلیل مورد بررسی قرار گرفته است.
منصور صفت گل
چکیده
گسترش افقهای صفویهشناسی در دورۀ معاصر، ضرورت ارزیابی و بررسی پژوهشهای این عرصه را از آغاز تا کنون مطرح میسازد. صفویهشناسی کوششی ریشهدار و در عین حال پراهمیت برای شناخت ایران در سدههای دهم تا دوازدهم هجری بود. این کوشش از یکسو بازتاب تحقیقات ایرانی و از سوی دیگر دستاورد ایرانشناسان به ویژه ایرانشناسی اروپایی غربی ...
بیشتر
گسترش افقهای صفویهشناسی در دورۀ معاصر، ضرورت ارزیابی و بررسی پژوهشهای این عرصه را از آغاز تا کنون مطرح میسازد. صفویهشناسی کوششی ریشهدار و در عین حال پراهمیت برای شناخت ایران در سدههای دهم تا دوازدهم هجری بود. این کوشش از یکسو بازتاب تحقیقات ایرانی و از سوی دیگر دستاورد ایرانشناسان به ویژه ایرانشناسی اروپایی غربی بود. بررسی کنونی میکوشد تا ضمن اشاره به مراحل آغازین صفویهشناسی و دستهبندی ادوار اساسی آن، نمونههایی از تحقیقات این عرصه را شناسایی و معرفـی و به دیـدگاههای مندرج در آنها دربارۀ تحولات ایران در این دوره توجه کند. صفویهشناسی به دو دستۀ بزرگ ایرانی و غیرایرانی قابل تقسیمبندی است. تحقیقات ایرانی پیرامون این موضوع از همان دورۀ صفویه آغاز شد اما در واقع در دورههای پس از آن و بهویژه در تاریخنویسی معاصر ایران جایگاهی در خور یافت. مهمترین بخش صفویهشناسی، تحقیقات غیرایرانیان بهشمار است که سهم اروپاییان و سپس مراکز علمی و ایرانشناسان آمریکا در آن چشمگیر است. پس از این بررسی، و اشاره به کمبودهای پژوهشی این موضوع، پیشنهادهایی برای گسترده ساختن عرصههای صفویهشناسی و توجه به استفاده از اسناد و مکتوبات و منابع ایرانی، لزوم توجه به منابع تصویری اروپایی و غربی بخصوص نقشهها و تابلوهای نقاشی، توجه به تاریخ دریایی ایران عصر صفوی و بازاندیشی در مفهوم جهان ایرانی این دوره بخش دیگری از بررسی کنونی را تشکیل میدهد