سیروس نصرالهزاده؛ یاسر ملکزاده
چکیده
کتیبههای دربند از مهمّترین کتیبههای ساسانی هستند. این کتیبهها بر دیوار دفاعی دربند نوشته شدهاند. استحکامات دفاعی دربند قفقاز دارای دیوارهایی است که برای دفاع در برابر تهاجم اقوام چادرنشینی که معمولاً در بالادست مرز قفقاز ساسانی ساکن بودند، ساخته شده بود. از وظایف مهمّ ساسانیان در برابر هجوم این اقوام، در درجه اوّل ایجاد ...
بیشتر
کتیبههای دربند از مهمّترین کتیبههای ساسانی هستند. این کتیبهها بر دیوار دفاعی دربند نوشته شدهاند. استحکامات دفاعی دربند قفقاز دارای دیوارهایی است که برای دفاع در برابر تهاجم اقوام چادرنشینی که معمولاً در بالادست مرز قفقاز ساسانی ساکن بودند، ساخته شده بود. از وظایف مهمّ ساسانیان در برابر هجوم این اقوام، در درجه اوّل ایجاد دیوار دفاعی و ارتقاء کیفیت و استحکام آن و در مرحلة بعد نگهداری و مرمت آن بوده است. در پژوهشهای موجود تاریخگذاری مراحل ساخت دیوار دربند ساخت محل بحث پژوهشگرانی است که در این حوزه پژوهش کردهاند. در برخی از بخشهای این دیوار کتیبههایی به خط و زبان پهلوی ساسانی به نگارش درآمده است. از 32 کتیبة دربند، کتیبة شماره 3 دربردارندة اهمیّت تاریخی است؛ بر این کتیبه عددی مذکور است که به نظر به یک سال با مبدأیی مبهم اشاره دارد. در قرائت این عدد و همچنین مبدأ احتمالی آن نظریات گوناگونی ارائه شده است. نگارندگان مقالة حاضر پس از بررسی نظریات مختلف، به این نتیجه رسیدهاند که منظور از عدد موردنظر سال 37 بوده است. با توجه به شواهد تاریخی ارائهشده در متن مقاله و آگاهی ما از شیوة سالشمار شاهی ساسانی که مبدأ آن سالهای جلوس پادشاهان مختلف ساسانی بوده است، نگارندگان حدس میزنند که مبدأ سالشمار سال 37 مذکور در کتیبه، جلوس خسرو اوّل ساسانی به سلطنت بوده است. با پذیرش این پیشنهاد میتوان ادعا کرد که زمان نگارش این کتیبة تاریخدار، سیوهفتمین سال جلوس خسرو انوشیروان به سلطنت برابر با 568-569م بوده است.
علی مشهدی رفیع؛ محمدباقر وثوقی
چکیده
نظام سیاسی صفویه مانند بسیاری از نظامهای حکومتی خاندانی در تاریخ ایران از نوع پدرمیراثی-دیوانسالارانه بهشمارمیرود؛ زیرا هم دارای وجه پدرمیراثی و هم دارای وجه دیوانسالارانه است. اگرچه در نگاه نخست، چنین نظامهای سلطنتی بیش از هرچیز از نوع سلطنت مطلقه بهنظرمیرسند که تمامی تصمیمات از بالاترین نقطۀ هرم قدرت سرچشمه میگیرد، ...
بیشتر
نظام سیاسی صفویه مانند بسیاری از نظامهای حکومتی خاندانی در تاریخ ایران از نوع پدرمیراثی-دیوانسالارانه بهشمارمیرود؛ زیرا هم دارای وجه پدرمیراثی و هم دارای وجه دیوانسالارانه است. اگرچه در نگاه نخست، چنین نظامهای سلطنتی بیش از هرچیز از نوع سلطنت مطلقه بهنظرمیرسند که تمامی تصمیمات از بالاترین نقطۀ هرم قدرت سرچشمه میگیرد، اما بهجهت وجود وجه دیوانسالارانه در آنها، گروهها یا مجالس مشورتی نیز مجال بروز مییابند. درحقیقت گرچه در ظاهر، این هرم قدرت است که تعیینکنندۀ همه چیز است، اما در لایههای درونی نظام تصمیمگیری، با نهادهایی تصمیمساز روبهرو میشویم که تصمیمات از آنها سرچشمه میگیرد و پس از طی روندهای معمولِ تأیید و تصحیح در نظامهای دیوانسالاری، از ناحیۀ رأس هرم قدرت یا صاحبمنصبان عالیرتبه صادر میشود؛ ازاینرو باتوجهبه بسامد فراوان بهکارگیری اصطلاح «مجلس بهشتآیین» در متون تاریخیِ عصر صفوی و تعدد کاربرد این اصطلاح که در منابع این دورۀ تاریخی برای نامیدن نوع خاصی از گردهماییهای درباری بهکاررفته است، بهنظرمیرسد شواهد اولیه مبنی بر وجود مجلسی مشورتی یا مجمع درباری در قالب این گردهمایی وجود دارد. در این مقاله بر آنیم تا در ابتدا با کنار هم نهادن بخشی از شواهد و مستندات تاریخی، وجود نوعی از مجالس مشورتی درباری را در قالب مجلس بهشتآیین در دورۀ صفوی نشان دهیم و سپس با استفاده از روایتها و گزارشهای تاریخی، تصویر روشنی از جایگاه و کارکردهای آن در نظام تصمیمگیری دربار صفوی ترسیم کنیم.
سید رضا آل طه؛ یاسر قزوینی حائری
چکیده
تجارت خلیجفارس در تمام ادوار تاریخی به علّت شرایط خاص جغرافیایی، اقلیمی، طبیعی همواره در جریان بوده است. ولی عدم وجود آمار کامل و مطمئن قبل از دورۀ ناصری هرگونه گمانهزنی در مورد جایگاه بنادر خلیج فارس در تجارت ایران را با مشکل مواجه میکند. وجود آمار نمایندگیهای مقیم حکومت هند بریتانیا که در خلال دورۀ ناصری ثبت گردیده است، امکان ...
بیشتر
تجارت خلیجفارس در تمام ادوار تاریخی به علّت شرایط خاص جغرافیایی، اقلیمی، طبیعی همواره در جریان بوده است. ولی عدم وجود آمار کامل و مطمئن قبل از دورۀ ناصری هرگونه گمانهزنی در مورد جایگاه بنادر خلیج فارس در تجارت ایران را با مشکل مواجه میکند. وجود آمار نمایندگیهای مقیم حکومت هند بریتانیا که در خلال دورۀ ناصری ثبت گردیده است، امکان مطالعۀ جزئیات تجارت بنادر خلیج فارس را مهیا میکند. مطمئناً انتشار چنین آماری توانایی بررسی عوامل مؤثر بر تجارت جنوب ایران را بهدست خواهد داد. با توجه به اینکه عمده محصولات تجاری در دورۀ قاجار مربوط به محصولات کشاورزی میباشد، بر همین اساس رویدادها و بلایای طبیعی که در عملآوری محصولات کشاورزی دخیل هستند بهعنوان یکی از عوامل مؤثر بر تجارت ایران مطرح میشود. وجود آمارهای نمایندگی مقیم امکان بررسی تأثیر رویدادهای طبیعی بر تجارت جنوب ایران را ممکن میسازد. بر همین اساس پژوهش حاضر سعی در بررسی تأثیر عوامل طبیعی بر تجارت بنادر ایرانی در خلیج فارس بر اساس گزارشها و آمار نمایندگی مقیم را دارد. این پژوهش بر آن است تا با استفاده از آمارهای کمّی، تحلیلی کیفی از میزان تأثیر رویدادهای طبیعی بر واردات و صادرات جنوب ایران ارائه نماید. نتیجهای که پژوهش به آن دست یافته است نشان میدهد که رویدادهای طبیعی مخصوصاً کمبود بارش تأثیر قابلتوجهی در تجارت جنوب ایران داشته است.
محمد بختیاری
چکیده
خرید تضمینی گندم با هدف رسیدن به خودکفایی و حمایت از تولیدکننده و مصرفکننده، یکی از سیاستهای اعمال شده از سوی دولت از زمان پهلوی اول تاکنون بوده است. اما در مواقعی، به دلیل عدم اجرای درست این سیاست، نه تنها اهداف مذکور محقق نشده، بلکه پیامدهای زیانباری به دنبال داشته است. جنگ جهانی دوم یکی از دورههایی است که دولت برای ...
بیشتر
خرید تضمینی گندم با هدف رسیدن به خودکفایی و حمایت از تولیدکننده و مصرفکننده، یکی از سیاستهای اعمال شده از سوی دولت از زمان پهلوی اول تاکنون بوده است. اما در مواقعی، به دلیل عدم اجرای درست این سیاست، نه تنها اهداف مذکور محقق نشده، بلکه پیامدهای زیانباری به دنبال داشته است. جنگ جهانی دوم یکی از دورههایی است که دولت برای تأمین نان مورد نیاز مردم با قیمتی متعادل، خرید انحصاری و تضمینی گندم از مالکان و زارعان را در پیش گرفت. اما در عمل این سیاست درست اجرا نشد. پژوهش حاضر در صدد است عملکرد دولت در خرید انحصاری و تضمینی گندم در جنگ جهانی دوم را مورد بررسی قرار دهد و به این سوال پاسخ دهد که اجرای سیاست خرید انحصاری و تضمینی گندم چه پیامدهایی را به دنبال داشت. برای این منظور از روش توصیفی تحلیلی استفاده میشود. روش گردآوری اطلاعات نیـز کتابخانهای و اسنادی است. نتیجۀ این تحقیـق نشان میدهد خرید انحصاری گندم از مالکان و زارعان با قیمت ارزان و فروش آن به مصرفکننده با قیمت ارازانتر و یارانهای، به نفع مصرفکننده شهری و ضرر تولیدکننده روستایی و دولت بود. از دیگر پیامدهای زیانبار این سیاست میتوان به احتکار و قاچاق گندم، سلفخری، بیانگیزگی کشاورزان برای کشت گندم، مهاجرت روستاییان به شهرها، قحطی، گرانی، وابستگی به واردات خارجی و کسری بودجۀ دولت اشاره کرد.
فرج الله احمدی؛ ابوالفضل سلمانی گواری؛ شهاب الدین سمنان
چکیده
بغداد بیش از پنج قرن مرکز خلافت جهان اسلام بود که در سال 656 ه. به دست مغولان سقوط نمود، لذا این حادثه مهمترین رخدادِ تأثیرگذار در تحولات سیاسی آن عصر به شمار میرود. راهبردهای نظامی امپراتوری مغولان آنها را قادر ساخت تقریباً تمام قارۀ آسیا و بخشهایی از شرق اروپا را زیر سلطۀ خود درآورند؛ آنها فناوریهای مفیدی را برای حمله ...
بیشتر
بغداد بیش از پنج قرن مرکز خلافت جهان اسلام بود که در سال 656 ه. به دست مغولان سقوط نمود، لذا این حادثه مهمترین رخدادِ تأثیرگذار در تحولات سیاسی آن عصر به شمار میرود. راهبردهای نظامی امپراتوری مغولان آنها را قادر ساخت تقریباً تمام قارۀ آسیا و بخشهایی از شرق اروپا را زیر سلطۀ خود درآورند؛ آنها فناوریهای مفیدی را برای حمله به استحکامات از فرهنگهای دیگر اقتباس و کارشناسان فنی خارجی را در ساختارهای نظامی خود وارد کردند. این ساختار نظامی بسیار انعطافپذیر بود و به ارتش مغول اجازه میداد تا بهصورت گروههای گسترده حمله کرده تا دشمن را محاصره نمایند یا آنها را به کمین سوق دهند تا بتوانند یک ارتش فراری و شکستخورده را از بین ببرند. در همین راستا، پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که راهبردهای نظامی مغولان چه تأثیری در سقوط بغداد داشته است؟ این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی راهبردهای نظامی مغولان در تسخیر بغداد را مورد ارزیابی و تحلیل قرار خواهد داد. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که سازمانهای نظامی و استراتژیهایی که آنها اعمال نمودند، نقش بسیار مهمی در سقوط بغداد بعد از پنج قرن مرکزیت دارالخلافه داشته است. استفاده از ادوات نظامی سبک، منجنیق (دیوارکوب)، پیکارهای نامنظم، استفاده از نگاه مشورتی و ارزیابی تفکر عوام و خواص با مسئلۀ سقوط، تعقیب و گریز و حرکت بهصورت چندجانبه مهمترین عامل موفقیت مغولان بوده است.
غلامرضا امیرخانی
چکیده
در سالهای آغازین قرن بیستم میلادی، بوشهر به عنوان مهمترین بندر ایرانی در ساحل خلیج فارس مطرح بود. به همین دلیل، گمرک این شهر نزد زمامداران قاجار اهمیت بالایی داشت و توجه خاصی به آن صورت میگرفت. حضور استعماری و قدرتمندانۀ عمال و کارگزاران بریتانیا در خلیج فارس و حساسیت ایشان نسبت به این بندر و استقرار کنسولگری چند کشور اروپایی، این ...
بیشتر
در سالهای آغازین قرن بیستم میلادی، بوشهر به عنوان مهمترین بندر ایرانی در ساحل خلیج فارس مطرح بود. به همین دلیل، گمرک این شهر نزد زمامداران قاجار اهمیت بالایی داشت و توجه خاصی به آن صورت میگرفت. حضور استعماری و قدرتمندانۀ عمال و کارگزاران بریتانیا در خلیج فارس و حساسیت ایشان نسبت به این بندر و استقرار کنسولگری چند کشور اروپایی، این اهمیت را دوچندان ساخته بود. این شرایط سبب شد پس از حضور ژورف نوز در تشکیلات مالی ایران و تقاضای وی مبنی بر اعزام کارشناسان دیگری از کشور بلژیک، چند تن از اتباع این کشور به منظور مدیریت گمرکات جنوب، عازم بوشهر شوند. از جمله این افراد، شخصی به نام لامبرت مولیتور بود که همراه دو برادرش، آگوست و کامیل وارد ایران شده بودند. یادداشتهای منتشرنشده لامبرت مولیتور، آگاهیهای تازهای را دربارۀ اوضاع بوشهر و سایر گمرکات جنوب در اختیار محققان قرار میدهد. پژوهش حاضر بر اساس این یادداشتها، ضمن بررسی اوضاع گمرک بوشهر، به تلاشها و چالشهای پیش روی دستاندرکاران گمرک به عنوان نهادی نوپا و متحولشده و ارزیابی کارنامۀ مستشاران بلژیکی در این موضوع میپردازد. این تحول پس از صدور فرمان مظفرالدینشاه دال بر منسوخشدن رسم اجارۀ گمرکهای ایران رخ داده بود. عدم تمکین برخی حکام محلی و مقاومت در برابر اجرای قانون جدید، قاچاق گستردۀ کالا و خصوصاً اسلحه، نبود امکانات مناسب و نهایتاً گستردگی مناطق و بنادر ساحلی خلیج فارس از بندر محمره (خرمشهر) تا کرانههای دریای عمان؛ از جمله مشکلات پیش روی لامبرت مولیتور و دیگر همکاران بلژیکی و ایرانی او بهشمار میرفت. بهرغم پارهای از انتقادات نسبت به عملکرد بلژیکیها در ایران، افزایش درآمد گمرک و پیدایش ساختار جدید و منظم برای آن از جمله دستاوردهای مولیتور و هموطنانش بود. هر چند که این گروه در آموزش کارشناسان ایرانی چندان موفقیتی حاصل نکردند.
حمیدرضا پاشازانوس
چکیده
با مرگ یزدگرد سوم و تسلط اعراب بر بخش بزرگی از ایران ساسانی، سلسلههای محلی طبرستان که برخی نژاد از ساسانیان داشتند، برای حفظ فرهنگ و هویت خویش طبرستان را به پایگاه مقاومت ایرانیان در برابر اعراب تبدیل کردند. از جمله معروفترین این سلسلهها آل دابویه بود که در عصر امویان و عباسیان به شدت در مقابل اعراب پایداری کردند و حتی توانستند ...
بیشتر
با مرگ یزدگرد سوم و تسلط اعراب بر بخش بزرگی از ایران ساسانی، سلسلههای محلی طبرستان که برخی نژاد از ساسانیان داشتند، برای حفظ فرهنگ و هویت خویش طبرستان را به پایگاه مقاومت ایرانیان در برابر اعراب تبدیل کردند. از جمله معروفترین این سلسلهها آل دابویه بود که در عصر امویان و عباسیان به شدت در مقابل اعراب پایداری کردند و حتی توانستند مرزهای خویش را از شرق تا نیشابور توسعه دهند. همزمان با ایستادگی اسپهبدان در برابر اعراب و ترکان، امپراتوری تانگ توانست ترکان را مغلوب کرده و به مجاورت مرزهای خراسان بزرگ برسد. حضور سپاهیان تانگ در نزدیکی مرزهای سرزمینی آل دابویه و نیاز این دو برای دفع خطر اعراب زمینه را برای تماس سیاسی بین آنها مساعد ساخت. جزئیات این مناسبات در متون چینی دورۀ تانگ بازتاب یافته است. ازآنجاکه تاکنون پژوهشی مستقل و جامع در مورد جزئیات این اطلاعات ارائه نشده است، مقاله حاضر بر آن است تا نخست چگونگی اوضاع طبرستان در دورۀ آل دابویه را شرح داده، سپس دلیل تلاش این خاندان برای جلب حمایت امپراتوران تانگ را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. فرضیۀ محقق آن است که از یک سو، نخستین سفیر طبرستان در زمان فرخان بزرگ هنگامی که طبرستان زیر آماج حملات اعراب و ترکان قرار داشت، به دربار تانگ فرستاده شد. از سوی دیگر، سیاست دربار تانگ این بود تا علاوه بر حمایت از بازماندگان یزدگرد سوم در تخارستان، با حمایت از شاهان محلی مانند حاکمان طبرستان خطر اعراب را که مانع بلندپروازیهایش در آسیای مرکزی بودند، دفع سازد.
سید هاشم آقاجری؛ محسن نورمحمد
چکیده
مسئله ملی مفهوم برستاخته مارکسیستهای قرن نوزدهم در مواجهه با گسترش موج ناسیونالیسم بود؛ مفهومی که بهویژه در آستانه انقلاب اکتبر، از آن به عنوان ابزاری در جهت پیشبرد اهداف خود استفاده کردند. در ایران نیز با تأسیس حزب کمونیست در سال ۱۳۳۸ ه.ق بود که «مسئله ملی» ذیل مفهوم «ملل مختلف ایران» مطرح شد. حزب توده به عنوان مهمترین ...
بیشتر
مسئله ملی مفهوم برستاخته مارکسیستهای قرن نوزدهم در مواجهه با گسترش موج ناسیونالیسم بود؛ مفهومی که بهویژه در آستانه انقلاب اکتبر، از آن به عنوان ابزاری در جهت پیشبرد اهداف خود استفاده کردند. در ایران نیز با تأسیس حزب کمونیست در سال ۱۳۳۸ ه.ق بود که «مسئله ملی» ذیل مفهوم «ملل مختلف ایران» مطرح شد. حزب توده به عنوان مهمترین گروه کمونیستی در دورۀ محمدرضا شاه مفهوم مارکسیستی-لنینیستی «مسئله ملی» را در ایران بسط داد. پرسش اصلی این پژوهش آن است که حزب توده چه رویکردی نسبت به مفهوم مارکسیستی-لنینیستی «مسئله ملی» در ایران داشته و عوامل موثر بر این رویکرد، کدامند؟ فرضیه این تحقیق بر این گزاره مبتنی است که رویکرد حزب توده نسبت به مفهوم «مسئله ملی» برگرفته از آموزههای لنین و استالین و رویکردی کارکردگرایانه در جهت پیشبرد مبارزات خود بوده است و رهبری گروههای مارکسیستی، گسترش سطح مبارزات و پیوندهای ایدئولوژیک با شوروی بیشترین تأثیر را بر این رویکرد داشته است. در این پژوهش از دو رهیافت روش شناسی تفسیری و تبیینی-کارکردگرایانه برای تبیین مسئله استفاده شده است. در تفسیر دادهها از روش تحلیل محتوا استفاده شده است و در تبیین رخدادها، شناخت ساختارهای سیاسی و توضیح علی کارکرد آنها مورد نظر بوده است. این پژوهش نتیجه میگیرد که رویکرد حزب توده نسبت طرح «مسئله ملی» در ایران، کارکردگرایانه و در جهت اهداف خود بود و حزب توجه بیشتری به آن نمیکرد.
یعقوب تابش
چکیده
موضوع اصلی کتاب تحفةالعالم اثر ابوطالب فندرسکی بیان ویژگیهای شاه سلطان حسین و رویدادهای دو سال آغازین حکومت او است. یکی از سویههای واکاوی این اثر که به نظر میرسد میتواند در فهم تبارشناسی محتوای آن کمک کند مقایسۀ ویژگیهای چهاردهگانه منسوب به شاه سلطان حسین در تحفةالعالم با شایستگیهای فرمانروای مطلوب ایرانی در کتاب آرمان ...
بیشتر
موضوع اصلی کتاب تحفةالعالم اثر ابوطالب فندرسکی بیان ویژگیهای شاه سلطان حسین و رویدادهای دو سال آغازین حکومت او است. یکی از سویههای واکاوی این اثر که به نظر میرسد میتواند در فهم تبارشناسی محتوای آن کمک کند مقایسۀ ویژگیهای چهاردهگانه منسوب به شاه سلطان حسین در تحفةالعالم با شایستگیهای فرمانروای مطلوب ایرانی در کتاب آرمان شهریاری ایران باستان اثر ولفگانگ کناوت است. این نوشتار با بهکارگیری روش کتابخانهای در گردآوری دادهها و روش توصیفی- تحلیلی و مقایسهای در پردازش آنها، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که صفات چهاردهگانه که فندرسکی برای فرمانروای ممدوح خود (شاه سلطان حسین) ذکر کرده چه شباهتی با شایستگیهای شاه آرمانی در کتاب کناوت دارند؟یافتههای این پژوهش نشان میدهد از میان صفات چهاردهگانه، شایستگیهایی نظیر عدالت، شجاعت و مهارتهای رزمی، بخشندگی، زیبایی چهره و برازندگی اندام، بردباری و کنترل خویشتن، خرد و دانش ذیل عناوین مشابه در هر دو کتاب برجسته شدهاند. برخی صفات مثل دینداری، فرهمندی و اقبالمندی، اخلاق خوش و سخنوری هرچند در کتاب کناوت ذیل یک عنوان مشخص نیامدهاند ولی پیرامون آنها، ذیلِ گفتارهای دیگر مطالبی بیانشده که بهطور نسبی با صفات مذکور همگرایی دارند. دسته آخر صفاتی همچون صلهرحم، پرهیز از شتابزدگی، عفت و عصمت، ساده زیستی هستند که کناوت بهطور پراکنده اشارههایی کوتاه به آنها کرده است.
یحیی بوذرینژاد؛ حسین ایرانپور
چکیده
نقش علما در تأسیس، اوجگیری و زوال حکومت صفویه همیشه مورد سوال و توجه اندیشمندان بودهاست. توجه به شرایط سیاسی، مذهبی و اجتماعی در ابتدای تأسیس و شکلگیری دیوانسالاری دولت صفوی و نیز توجه به شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شاهان و جامعه در اواخر عهد صفوی در این پژوهش مورد اهتمام قرارگرفته تا نقش و مقدار تأثیرگذاری هر کدام ...
بیشتر
نقش علما در تأسیس، اوجگیری و زوال حکومت صفویه همیشه مورد سوال و توجه اندیشمندان بودهاست. توجه به شرایط سیاسی، مذهبی و اجتماعی در ابتدای تأسیس و شکلگیری دیوانسالاری دولت صفوی و نیز توجه به شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شاهان و جامعه در اواخر عهد صفوی در این پژوهش مورد اهتمام قرارگرفته تا نقش و مقدار تأثیرگذاری هر کدام از عوامل در زوال حکومت صفوی مشخص شود و در کنار آنها نقش نهاد دین نیز نمایان گردد. بدین ترتیب این سوال شکل میگیرد که فرضیات تاثیر نهاد دین بر زوال تدریجی دولت صفوی کدامند. نهاد دین در ابتدا و اواسط دورۀ صفوی نقش خود را بدون خدشه انجام دادهاست، اما در اواخر این دوره و با ظهور علمای اخباری، و تأییداتی که نسبت به شاهان صفوی داشتهاست، مقداری در نابسامانی اواخر این دوره تاثیرگذار بودهاست؛ هرچند عوامل و علل دیگر این سقوط، به حدی کثرت دارد که نقش نهاد دین در میان آنها رنگ میبازد و میتوان گفت بدون تأثیر است. پاسخ به مسألۀ این پژوهش تتبع جامعی در منابع متعدد تاریخیِ مربوط به عهد صفوی را میطلبید که به تبع آن سعی بر استفادۀ حداکثری از منابع کتابخانهای و تبیین و توصیف مطلب بر اساس روش تحلیل اسنادی شدهاست. به نظر میرسد فرضیاتی که تأثیر منفی نهاد دین بر زوال دولت صفوی را پررنگ دانستهاند، مقداری در تحلیل خود دچار اشتباه بوده و تحلیل درستی از ماجرا نداشتهاند.
تاریخ
حمیدرضا پاشازانوس
چکیده
یادگار زریران از جمله کهنترین متون حماسی به جا مانده از زمان ساسانیان است که شرحی حماسی از نبرد ایرانیان با اقوام مهاجم به شمال شرق ایران دارد. اگرچه این کتاب در زمان ساسانیان و به زبان پهلوی ساسانی نگاشته شده اما برخی از محققان بر این باورند که یادگار زریران با توجه به در برداشتن کلمات پارتی، متعلق به دوره اشکانی بوده که توسط گوسانها ...
بیشتر
یادگار زریران از جمله کهنترین متون حماسی به جا مانده از زمان ساسانیان است که شرحی حماسی از نبرد ایرانیان با اقوام مهاجم به شمال شرق ایران دارد. اگرچه این کتاب در زمان ساسانیان و به زبان پهلوی ساسانی نگاشته شده اما برخی از محققان بر این باورند که یادگار زریران با توجه به در برداشتن کلمات پارتی، متعلق به دوره اشکانی بوده که توسط گوسانها نقل شده و به دیگر متون ادبی و تاریخی مانند شاهنامه فردوسی نیز راه یافته است. با اینکه نامهای افراد در این داستان متعلق به ادواری بسیار کهن است اما نام منصبها و اقوام خیونی به وضوح به دورۀ ساسانی ارتباط دارد. نویسنده در نوشتار حاضر سعی دارد تا با بررسی تطبیقی محتوای یادگار زریران با گزارشهای التنبیه و الاشراف مسعودی و اثر چینی ویشو، زمان تالیف یا تلفیق موضوع یادگار زریران با وقایع دورۀ ساسانی را روشن سازد. بررسی تطبیقی اطلاعات مربوط به ساختار سیاسی منقول در یادگار زریران با اطلاعات کتاب مسعودی و ویشو گویای آن است که متن یادگار زریران جزئیاتی از ساختار سیاسی دربار یزدگرد دوم ساسانی را در خود حفظ کردهاست. به احتمال بسیار این اثر در دوره این پادشاه بازنویسی شده و حوادث مربوط به هجوم خیونیها را با زبان اساطیری بیان کردهاست. حضور یزدگرد دوم در شمال شرق ایران به دلیل مقابله با هونهای ایرانی و البته استفاده این شاه از لقب شاهان کیانی، خود حکایت از شرایط خاص شرق ایران دارد که شاید انگیزۀ اصلی برای تالیف یا تحول ساختاری یادگار زریران بوده است.
سعید موکدی؛ محمد علی رنجبر
چکیده
با صدور فرمان مشروطیت در سال 1285ش/1324ق/1906م تا پایان دورۀ قاجار، که از آن بهعنوان عصر مشروطه یاد میکنیم، پنج دوره مجلس شورای ملی در ایران تشکیل و صورت مذاکرات مجالس این عصر، بازتاب بخشی از شرایط ایران آن روزگار شد. زمانیکه هنرها نیز از تغییر و تحولات بینصیب نبوده و هنر موسیقی به عنوان یکی از آنها، در معادلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ...
بیشتر
با صدور فرمان مشروطیت در سال 1285ش/1324ق/1906م تا پایان دورۀ قاجار، که از آن بهعنوان عصر مشروطه یاد میکنیم، پنج دوره مجلس شورای ملی در ایران تشکیل و صورت مذاکرات مجالس این عصر، بازتاب بخشی از شرایط ایران آن روزگار شد. زمانیکه هنرها نیز از تغییر و تحولات بینصیب نبوده و هنر موسیقی به عنوان یکی از آنها، در معادلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بیشازپیش مطرح شد. این مقاله به دنبال شناخت جایگاه این هنر در مشروح مذاکرات مجالس عصر مشروطه و آگاهی از جایگاه هنر «موزیک» در اندیشه و کلام وکلای مجلس شورای ملی است که بخش بزرگی از جامعه را نمایندگی میکردند. دادههای این پژوهش که با روش توصیفی و تحلیلی نگارش یافته، نشان میدهد مذاکرات مجلس اول و دوم شورای ملی، تحت تأثیر وقایع مشروطه و جنبش مشروطهخواهی قرار داشته و این موضوع در مشروح این مذاکرات در رابطه با «موزیک» هم قابلمشاهده است. تنوع و تکثر مباحث موسیقی در مجلس اول و دوم شورای ملی بیشتر از سایر مجالس پنجگانۀ عصر مشروطه بود و در یک رتبهبندی، تعداد مسائل سیاسی مرتبط با موسیقی در اولویت اول، و اقتصادی در رتبۀ دوم قرار دارد. بسیاری از مذاکرات صورت گرفته با موضوعیت موسیقی نبوده، بلکه مسائلی از موسیقی بهصورت مثالی و برای اقناع دیگر وکلا در سخنرانیها به کار رفته است. پیشنهاد منع فونوگراف و موضوع فونوگراف و ساز در حریم خصوصی خانهها در مجالس دوم و چهارم به میان آمد که نشان از تضارب آرا و ظرفیت مجلس برای شکلگیری گفتگو پیرامون این مسئله داشت. به کار رفتن واژگان «عملۀ طرب» در مجلس دوم و «عیش و طرب» در مجلس پنجم، تداوم ذهنیت منفی این کلمات را برای بخشی از جامعه نشان میداد که در مذاکرات از آن بهرهبرداری شد. از طرفی، لفظ موزیک و مشتقات آن، بار مثبت خود را در عصر مشروطه اضافه میکردند.
جمشید نوروزی؛ مژگان صادقی فرد
چکیده
تحقیقات در حوزه تاریخنگاری و تاریخنگری عصر فترت در قرن هشتم هجری، خاصه درباره مواهب الهی بهعنوان یکی از مهمترین کتب تاریخنگاری دودمانی بهزبان فارسی، بسیار اندک است. مواهب الهی به-عنوان یکی از مهمترین حلقههای تاریخنگاری پساایلخانی که بهمنبع بسیاری از آثار عصر تیموری در شناخت اوضاع پرآشوب سده هشتم هجری و برخی حکومتهای ...
بیشتر
تحقیقات در حوزه تاریخنگاری و تاریخنگری عصر فترت در قرن هشتم هجری، خاصه درباره مواهب الهی بهعنوان یکی از مهمترین کتب تاریخنگاری دودمانی بهزبان فارسی، بسیار اندک است. مواهب الهی به-عنوان یکی از مهمترین حلقههای تاریخنگاری پساایلخانی که بهمنبع بسیاری از آثار عصر تیموری در شناخت اوضاع پرآشوب سده هشتم هجری و برخی حکومتهای محلی این دوران تبدیل شده، حاصل بینش و نگرش خاص معینالدین یزدی، فقیه، محدث دینی و مورخ دربار آل مظفر(795-718ق) است. سوال اصلی این نوشتار، آن است که برجستهترین وجوه بینش فکری و نگرش ذهنی معینالدین یزدی در هنگام نگارش اثر، چه مواردی بوده است؟. یافتههای این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانهای انجام گرفته، نشان میدهد که تاریخنگاری یزدی در مواهب الهی، ادامه تاریخنگاری دوره ایلخانی بوده که خود تا حدی متأثر از تاریخنگاری ایرانی-اسلامی دوران قبل است. بینش و روش تاریخنگاری یزدی، بهدلیل همسانیهای فراوان نظیر بینش دینی مشیتگرایانه و ماهیت تاریخنگاری درباری و نیز تشابهاتی نظیر اندیشه ایرانشهری، ادامه سنن تاریخنگاری دوران قبل به نظر میرسد. نظام اندیشهای معینالدین یزدی در مواهب الهی، بیشتر مبتنی بر بینشهای تاریخی، اعتقادی و سیاسی تمرکز یافته است. دیگر یافته مهم مقاله، آن است که یزدی به عنوان فقیه برجسته دینی با دستور حاکمان مظفری، اقدام به نگارش تاریخی نموده که مهمترین شاخصههای آن تقدیرگرایی، شریعتمداری و سلطنتمحوری است. مورخ دربار آلمظفر با چنین رویکردهای فکری، سعی میکند مطابق انتظار مخدومان مظفری خویش، به اثبات مشروعیت آنان بپردازد و در نهایت به گونهای آل مظفر....
حمیدرضا پیغمبری
چکیده
هخامنشیان چه مناطقی از شبهجزیرۀ عربستان را تحتکنترل خود داشتند و نوع حاکمیت و شیوۀ ادارۀ آن مناطق چگونه بوده است؟ محققان دراینباره اختلافنظرهای فراوانی دارند. در پژوهش حاضر با مرور و بازبینی دیدگاههای پژوهشگران پیشین تلاش شده است که با توجه به شواهد و مدارک تاریخی و باستانشناختی جدید، خط مشی سیاسی و اداری هخامنشیـان ...
بیشتر
هخامنشیان چه مناطقی از شبهجزیرۀ عربستان را تحتکنترل خود داشتند و نوع حاکمیت و شیوۀ ادارۀ آن مناطق چگونه بوده است؟ محققان دراینباره اختلافنظرهای فراوانی دارند. در پژوهش حاضر با مرور و بازبینی دیدگاههای پژوهشگران پیشین تلاش شده است که با توجه به شواهد و مدارک تاریخی و باستانشناختی جدید، خط مشی سیاسی و اداری هخامنشیـان درخصوص این سرزمین روشن گردد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که چون بخشهای بزرگی از شبهجزیرۀ عربستان در این زمان تا اندازۀ زیادی ناشناخته و دور از دسترس بوده است، نباید آن را بهعنوان یک واحد جغرافیایی و سیاسی یکپارچه درنظر گرفت. چنین بهنظر میرسد که عربستان در دورۀ هخامنشیان به بخشهای مجزایی از نظر اداری و سیاسی تقسیم شده بود: ساتراپی اربایه از جنوب سوریه و بیابان نقب تا شمال حجاز را شامل میشد و برخی نواحی واقع در کرانههای جنوبی خلیج فارس مانند بحرین (تیلیمن) و عمان (مَک) هم واحدهای سیاسی مجزایی بهشمار میرفتند. هخامنشیان کرانههای جنوبی خلیج فارس را از طریق ساتراپیهای بابل و مکران (ساتراپی چهاردهم) اداره میکردند و مناطق مواصلاتی شمال و غرب عربستان را با پیمان اتحادی که با اتحادیۀ قیداری بسته بودند تحتنظارت داشتند. گسترش قناتها در عربستان و عایدات ناشی از جریان تجارت بخورات نشان میدهد که میان دو طرف روابطی دوسویه و سودمند وجود داشته است.
علی اکبر جعفری؛ شهرزاد محمدی آئین؛ مینا معینی
چکیده
اندیشۀ مهدویت یا ظهور موعود تاکنون یکی از مسائل مهم و اساسی در ایران دورۀ اسلامی بوده است؛ اما این مسئله طی تاریخ دچار آسیبهای فراوانی، ازجمله ظهور مدعیان دروغین شده و جامعۀ اسلامی را با مشکلاتی روبهرو ساخته است. این موضوع حتی تا دورۀ معاصر نیز تداوم داشته؛ چنانکه در دورۀ قاجار نیز نمونههایی از آن گزارش شده است. سیدمحمد کلاردشتی ...
بیشتر
اندیشۀ مهدویت یا ظهور موعود تاکنون یکی از مسائل مهم و اساسی در ایران دورۀ اسلامی بوده است؛ اما این مسئله طی تاریخ دچار آسیبهای فراوانی، ازجمله ظهور مدعیان دروغین شده و جامعۀ اسلامی را با مشکلاتی روبهرو ساخته است. این موضوع حتی تا دورۀ معاصر نیز تداوم داشته؛ چنانکه در دورۀ قاجار نیز نمونههایی از آن گزارش شده است. سیدمحمد کلاردشتی یکی از این مهدیان دروغین بود که در سال 1309ق/ 1892م، ادعای خود را در منطقۀ کلاردشت، علنی و گروهی از مردم را با خود همراه ساخت. اینکه زمینههای پیدایش و ادعای مهدویت او در این منطقه چه بود؟ حکومت وقت برای مقابله با او دست به چه اقداماتی زد و فرجام این شخص و حرکت او چه شد؟ مهمترین سوالاتی است که در این پژوهش به آنها پرداخته میشود. چنین به نظر میرسد که زمینههای پیدایش این مدعی مهدویت، شکاف میان افراد ایل خواجهوند با یکدیگر و با اهالی کلاردشت و حتی با دولت بود. اگر چه این شورش سرکوب و سیدمحمد کلاردشتی دستگیر و زندانی شد، اما پس از مدتی از زندان آزاد و برای او مقرری تعیین شد. این پژوهش بر آن است تا به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملّی جمهوری اسلامی ایران و منابع کتابخانهای، این موضوع را بررسی و تحلیل کند.
پنگ جین؛ محمدحسن رازنهان
چکیده
شیوع و گسترش بیماریهای عفونی و واگیردار در سرزمین ایران همواره یکی از عوامل اصلی کاهش جمعیت و موجب صدمات فراوان انسانی، اقتصادی و اجتماعی در طول تاریخ بوده است. اگرچه اطلاعات زیادی از شیوع این بیماریها در دورۀ پیش از اسلام در متون مشاهده نمیشود اما منابع دورۀ اسلامی گزارشهای بسیار متعدد و مفصلی در باب شیوع امراض عفونی و بهویژه ...
بیشتر
شیوع و گسترش بیماریهای عفونی و واگیردار در سرزمین ایران همواره یکی از عوامل اصلی کاهش جمعیت و موجب صدمات فراوان انسانی، اقتصادی و اجتماعی در طول تاریخ بوده است. اگرچه اطلاعات زیادی از شیوع این بیماریها در دورۀ پیش از اسلام در متون مشاهده نمیشود اما منابع دورۀ اسلامی گزارشهای بسیار متعدد و مفصلی در باب شیوع امراض عفونی و بهویژه بیماریهای وبا و طاعون و تلفات ناشی از آنها را در اختیار پژوهشگران قرار دادهاند. در دورۀ صفوی بهرغم ایجاد یک حکومت متمرکز و پیشرفتهای بهداشتی و رشد دانش پزشکی و احداث بیمارستانها بیماریهای عفونی کماکان بسیار شایع بوده و تلفات بسیاری برجا میگذاشتهاند. تا آنجا که در این دوره کتب تخصصی در مورد بیماریهای عفونی و بهویژه بیماری طاعون نگاشته شده است. مقالۀ حاضر در تلاش است تا با بررسی تاریخی موارد شیوع بیماریهای عفونی در دورۀ صفوی به دیدگاه چهار گروه علما، مورخین، جهانگردان و سفرنامهنویسان و پزشکان در مورد این بیماری و علت شیوع و بروز آن پرداخته و همچنین درمانهای ارائهشده از سوی پزشکان ایرانی و طب سنتی ایرانی را در درمان این بیماریها موردبررسی قرار دهد. با بررسی متون تاریخی دورۀ صفوی مشخص میشود که اگرچه عامل مشیت و تقدیر الهی از دیدگاه اکثر مورخین و روحانیون این دوره اصلیترین عامل بروز این بیماریها شناخته میشود بااینحال ازنظر پزشکان و تعداد اندکی از مورخین ایرانی عوامل طبیعی نظیر آبهای آلوده و آبوهوای نامساعد اصلیترین عوامل بروز بیماریهای عفونی شناخته میشوند؛ بنابراین نظامهای معرفتی و جهانبینی اقشار مختلف اجتماعی نقشی مهم در باورهای این گروهها نسبت به درمان بیماری عفونی و واگیردار داشته است.
علی اکبر جعفری ندوشن
چکیده
تلاش برخی علمای عضو مجلس شورای ملی در حاکمیت مبانی شرع بر نظام قانونگذاری که به تصویب و اجرای اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه تحت عنوان اصل طراز، انجامید از حیث آثار حقوقی در نظام حکمرانی یکی از نقاط عطف تاریخ حقوق اساسی ایران است . در این میان شیخ حسین یزدی که در زمره فقهای مشروطه خواه مکتب سامرا و نجف و از نمایندگان نخستین ادوار مجلس ...
بیشتر
تلاش برخی علمای عضو مجلس شورای ملی در حاکمیت مبانی شرع بر نظام قانونگذاری که به تصویب و اجرای اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه تحت عنوان اصل طراز، انجامید از حیث آثار حقوقی در نظام حکمرانی یکی از نقاط عطف تاریخ حقوق اساسی ایران است . در این میان شیخ حسین یزدی که در زمره فقهای مشروطه خواه مکتب سامرا و نجف و از نمایندگان نخستین ادوار مجلس شورای ملی است و در تاسیس فقهی و حقوقی نظام سیاسی برآمده از جنبش مشروطیت نقش موثری ایفا کرد در تدوین اولین قانون اساسی و متمم آن در مجلس اول همراه با تصویب نخستین قوانین نهادساز حقوقی نظیر قوانین عدلیه و بلدیه و... که با تاکید به نظارت شرعی علمای طراز اول بر روند قانونگذاری است، بمثابه فقیه ای قانونگذار، نظام قانونگذاری مشروطه را از مجرای فقه و اصول امامیه می گذراند و ضمن صیانت از موازین شرع در امر قانونگذاری، سازه های نظام حقوقی نوین را نیز بر پایه سنت حقوقی هزارساله این قوم استوار می کند. از این رو، او علاوه بر نقش موثری که در تدوین و تصویب اصل طراز در مجلس اول دارد به جهت پیگیری مداوم در اجرای مفاد آن و سرانجام تهیه لایحه اجرایی-تفسیری اصل مذکور نقش ممتازی را در تبیین و تثبیت آن ایفا نموده است که بنظر می رسد علاوه بر اعتقاد دینی، تجربه عملی این نماینده ادوار نخستین مجلس در استواری قوانین شریعت محور موجب اهتمام وی جهت تثبیت و اجرای اصل دوم متمم قانون اساسی بوده است.
میرزا محمد حسنی؛ کوروش صالحی
چکیده
با مرگ سلطان ابوسعید، آخرین ایلخان مغول در سال 736 ﻫ.ق قلمرو ایلخانان بین سربداران و امرای قبایل مختلف تقسیم شد. امرایی مانند چوپانیان و آلجلایر در این برهه از تاریخ با برکشیدن افرادی از خاندان سلطنتی با وابستگیهای خانوادگی به ایلخانان بزرگ مغول را به قدرت رسانیدند. این ایلخانان که تعداد آنها 9 نفر عنوان شده در پژوهشهای تاریخی ...
بیشتر
با مرگ سلطان ابوسعید، آخرین ایلخان مغول در سال 736 ﻫ.ق قلمرو ایلخانان بین سربداران و امرای قبایل مختلف تقسیم شد. امرایی مانند چوپانیان و آلجلایر در این برهه از تاریخ با برکشیدن افرادی از خاندان سلطنتی با وابستگیهای خانوادگی به ایلخانان بزرگ مغول را به قدرت رسانیدند. این ایلخانان که تعداد آنها 9 نفر عنوان شده در پژوهشهای تاریخی به نام ایلخانان دستنشانده شهرت دارند. یکی از معروفترین این ایلخانان فردی به نام سلیمانخان است که با حمایت شیخحسنکوچک چوپانی به قدرت رسید. این ایلخان در فاصلۀ سالهای 744 – 739 ﻫ.ق بر بخشهای وسیعی از قلمرو امرای چوپانی حکومت کرد. بررسی شواهد سکهشناسی اثبات میکند 81 ضرابخانۀ مختلف به نام سلیمانخان سکه ضرب کردهاند. در این مقاله با بررسی مستندات تاریخی و تفکیک سکههای موجود بر مبنای سالشمار ضرب آنها سعی شده است دادههای تاریخی مبنی بر فتح نواحی مختلف با شواهد ضرب سکه در آن قلمرو مقایسه شود. با توجه به اطلاعات بدست آمده از سکهها مشخص میشود ضرابخانههایی چند در آناتولی و دیاربکر در فاصلۀ سالهای 745 تا 748 ﻫ.ق به نام سلیمانخان سکه ضرب کردهاند. این دادهها اثبات میکند مدت زمان حکومت سلیمانخان پس از پایان رسمی اعلام شده در متون تاریخی (سال 744 ﻫ.ق) چند سالی بیشتر آن هم در بخشهایی از قلمرو حکومتی تداوم داشته است.
عباس بصیری؛ رسول جعفریان
چکیده
تاریخ صدر اسلام بهعنوان نقطهای ایدئال و آرمانی از تاریخ اسلام تا عصر حاضر دستمایۀ بسیاری از متفکرین مسلمان برای تبیین وضع موجود خود و ارائۀ راهکار و چشماندازی برای آینده بوده است. متفکرین مصری بهویژه در دوران معاصر با بروز زمینههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جدید و ورود هماوردی قدرتمند به نام مدرنیته در پی خوانشی جدید از مقطع ...
بیشتر
تاریخ صدر اسلام بهعنوان نقطهای ایدئال و آرمانی از تاریخ اسلام تا عصر حاضر دستمایۀ بسیاری از متفکرین مسلمان برای تبیین وضع موجود خود و ارائۀ راهکار و چشماندازی برای آینده بوده است. متفکرین مصری بهویژه در دوران معاصر با بروز زمینههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جدید و ورود هماوردی قدرتمند به نام مدرنیته در پی خوانشی جدید از مقطع صدر اسلام برای رهنمونسازی جامعۀ مصر به سمت اعتلایی از جنس اسلامی برآمدند. در این پژوهش سعی شده است تا با مطالعۀ موردی بر آثار شیخ محمد الغزالی، از متفکران اسلامگرای معاصر مصر، نوع و چگونگی بازنمایی وی از تاریخ صدر اسلام مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش با تکیه و توجه به زمینه و زمانۀ پیدایش این آثار به بررسی آنها پرداخته است. غزالی با گرایشی سلفگرا، تاریخ صدر اسلام را مبنایی برای بازگشت جامعۀ مسلمان مصر و نیز مسلمانان جهان اسلام به دورۀ درخشان گذشته میداند. وی علاوه بر تاریخ اسلام از دو منبع مربوط به صدر اسلام یعنی قرآن و سیرۀ پیامبر اسلام برای تبیین گذشته بهره برده است. اوضاع و زمانۀ حیات غزالی در مصر وی را به پرداختن به موضوعاتی از قبیل عدالت اجتماعی، مقابله همزمان با سرمایهداری، کمونیسم و سوسیالیسم، استعمار سیاسی و فرهنگی، امکان برقراری حکومت اسلامی، مسألۀ زنان، توجه به قرآن و مفاهیم آن، مسألۀ فلسطین و یهود با تکیه بر تاریخ صدر اسلام رهنمون ساخته است تا از این طریق راه برونرفتی از وضعیت نابهنجار و عقبماندۀ جامعۀ مصر بیابد.
حسن زندیه؛ حمیده شهیدی
چکیده
اختلافات قضایی جامعه در دوره مشروطه شامل دعاوی حقوقی و کیفری، بیانگر واقعیاتی است که در بستر اجتماعی، اداری و سیاسی جامعه در ایران، ایجاد شده بود. این نوشتار بر آن است، به روش توصیفی – تحلیلی دعاوی و شکایتهای قضایی مردم تهران در حوزه حقوقی، از میان منابع بهویژه اسناد عدلیه بهجای مانده از آن دوران، استخراج و بررسی نماید. در حوزه ...
بیشتر
اختلافات قضایی جامعه در دوره مشروطه شامل دعاوی حقوقی و کیفری، بیانگر واقعیاتی است که در بستر اجتماعی، اداری و سیاسی جامعه در ایران، ایجاد شده بود. این نوشتار بر آن است، به روش توصیفی – تحلیلی دعاوی و شکایتهای قضایی مردم تهران در حوزه حقوقی، از میان منابع بهویژه اسناد عدلیه بهجای مانده از آن دوران، استخراج و بررسی نماید. در حوزه دعاوی حقوقی در این زمان میتوان به اختلافات ملکی، مالی، ارث و وقف اشاره کرد. یافتهها نشان میدهد که در این حوزه بیشترین چالش میان افراد، مسائل مالی بوده است. رژیم نوپای مشروطه نیز از همان بدو تأسیس دچار بحرانهای فزاینده مالی بود. این امر علل زیادی داشت که بیشتر از عملکرد ناصحیح حکومت پیشین قاجاریه در مواجهه با مشکلات اقتصادی ناشی میشد. در این دوره ارزش پول ایران در قبال ارزهای معتبر خارجی بسیار تنزل کرد. از سوی دیگر نقدینگی موجود کشور هم به رغم نوسانات شدید پولی تا مدت مدیدی نمیتوانست پاسخ گوی نیازهای داخلی کشور باشد. این وضعیت بر مردم هم تأثیر گذاشته و عمده شکایتهای قضایی آنان در حوزه مسائل مالی بود.
سید مسعود سید بنکدار
چکیده
پس از امضای فرمان مشروطیت و تصویب قانون اساسی به میزان زیادی از اختیارات سیاسی واقتصادی پادشاه کاسته شد و براساس قانون، حقوق مالی شاه با تصویب و نظارت مجلس در اختیار وی قرار گرفت. در دوران سلطنت محمدعلیشاه و در کشاکش درگیری وی با مشروطهخواهان، نمایندگان مجلس بهمنظور تهدید قدرت سیاسی شاه منابع مالی وی را نیز محدود کردند. شاه ...
بیشتر
پس از امضای فرمان مشروطیت و تصویب قانون اساسی به میزان زیادی از اختیارات سیاسی واقتصادی پادشاه کاسته شد و براساس قانون، حقوق مالی شاه با تصویب و نظارت مجلس در اختیار وی قرار گرفت. در دوران سلطنت محمدعلیشاه و در کشاکش درگیری وی با مشروطهخواهان، نمایندگان مجلس بهمنظور تهدید قدرت سیاسی شاه منابع مالی وی را نیز محدود کردند. شاه برای تامین منابع مالی به منظور پیشبرد اهداف سیاسی خود اقدام به فروش و رهنگذاری جواهرات سلطنتی کرد. با پایان استبداد صغیر، مشروطهخواهان با دقت بسیار اقدام به حسابرسی نسبت به جواهرات سلطنتی کردند و در یک روند طولانی تلاشهایی را برای بازپسگیری جواهرات از شاه و کسانی که جواهرات به فروش رسانیده و یا به گرو برداشته بودند انجام دادند.روسیه و بریتانیا رویکرد متفاوتی نسبت به این تلاش ها نشان دادند. انقلاب مشروطیت، رویکرد افکار عمومی به جواهرات سلطنتی را دگرگون کرد و جواهرات از ثروت شخصی شاه تبدیل به ثروت ملی شدکه با نظارت نمایندگان ملت مورد استفاده دستگاه سلطنت قرار میگرفت. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است و از منابع کتابخانهای و اسناد و مدارک آرشیوی استفاده شده است. در این روش پس از جمعآوری اطلاعات کافی، به سازماندهی اطلاعات و تجزیهوتحلیل آنها پرداخته شده است.
اسماعیل سنگاری؛ فرزاد رفیعی فر
چکیده
هنر و فن فلزکاری در ایران، در دورة حاکمیت شاهنشاهی ساسانی (224-2/651 م) رواج گستردهای یافته و ساخت و تولید ظروف سیمین منقوش به تصاویر مختلف در مقایسه با دورههای پیشین در حجمی گستردهتر و در شماری افزونتر صورت میگرفت. به همین علت این شاخة هنری به یکی از مشخصههای بنیادی هنر در عصر حاکمیت ساسانیان مبدل شد. صحنههایی از نخجیر شاهانه ...
بیشتر
هنر و فن فلزکاری در ایران، در دورة حاکمیت شاهنشاهی ساسانی (224-2/651 م) رواج گستردهای یافته و ساخت و تولید ظروف سیمین منقوش به تصاویر مختلف در مقایسه با دورههای پیشین در حجمی گستردهتر و در شماری افزونتر صورت میگرفت. به همین علت این شاخة هنری به یکی از مشخصههای بنیادی هنر در عصر حاکمیت ساسانیان مبدل شد. صحنههایی از نخجیر شاهانه به عنوان یکی از متداولترین و پرتکرارترین بنمایههای رایج در هنر دورة ساسانی، عرصة مدور تعداد قابل توجهی از بشقابهای سیمین این عصر را مزین ساخته و به خود اختصاص داده است. در این دسته از آثار، فرمانروایان ساسانی در حال شکار و از پای درآوردن جانوران مختلف در نخجیرگاه به تصویر کشیده شدهاند. در پژوهش حاضر، نقوش انسانی و جانوریِ یکی از این آثار -که به اردشیر دوم از فرمانروایان سدة چهارم سلسلة ساسانی منسوب است و در موزة ملی ایران باستان واقع در تهران نگهداری میشود- بررسی و پژوهش شده است. پس از گام نخست که به توصیفِ نقوش مندرج بر روی بشقاب مذکور اختصاص دارد، در مراحل بعدی معانی و مفاهیم نهفته در صحنه از طریق رویکرد تحلیل آیکونوگرافیک مورد بررسی قرار گرفته و در انتها نیز نحوة کاربستِ فنون و تکنیکهای بصری توسط هنرمند و ارتباط این فنون با مفهوم کلی صحنه ارزیابی شده است. شیوۀ پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای بوده است.
فؤاد پورآرین؛ آذر اردیانیان
چکیده
تحولات ناشی از جنگ اول جهانی و تأسیس حکومت پهلوی، سبب بروز شرایطی در فضای سنتی ایران شد که ضرورت بودجهنویسی مدون جهت تعیین تکلیف وزارتخانهها، به منظور رسیدگی به امور مالی خویش را، به امری بسیار مهم مبدل کرد. در همین راستا عدم توانایی تطبیق بین سیاست و عملکرد مالی دولتها، میتوانست تا آنجا در ادامه حیات سیاسی آنان زیانآور باشد ...
بیشتر
تحولات ناشی از جنگ اول جهانی و تأسیس حکومت پهلوی، سبب بروز شرایطی در فضای سنتی ایران شد که ضرورت بودجهنویسی مدون جهت تعیین تکلیف وزارتخانهها، به منظور رسیدگی به امور مالی خویش را، به امری بسیار مهم مبدل کرد. در همین راستا عدم توانایی تطبیق بین سیاست و عملکرد مالی دولتها، میتوانست تا آنجا در ادامه حیات سیاسی آنان زیانآور باشد که حتی دولتی را به تزلزل و سقوط بکشاند. بررسی وضعیت وزارت معارف بهعنوان یکی از ارکان مهم در برنامۀ همۀ دولتهای صاحب قدرت سیاسی کشور، نیازمند تحقیق در خصوص تطبیق یا عدم تطبیق این دو مسئله است. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سؤال است که تا چه میزان عملکرد مالی دولتها و تخصیص بودجه به وزارتخانه مذکور، با سیاستهای مالی تعیین شده به عنوان برنامۀ کاری کابینه هر نخستوزیر تطبیق داشتهاست. هدف این پژوهش تحلیل میزان همگرایی این دو مؤلفه با یکدیگر است که نمود اصلی آن در بودجهنویسی وزارتخانهها متبلور میگردید. یافتههای این پژوهش نشانگر عدم تطبیق این دو عامل است که این مسئله در تناقض با سیاست مالی دولتها در خصوص تأکید بر گسترش معارف در برنامه کابینه نخستوزیران قرار داشت. در این پژوهش از روش کلیومتریک در تحلیل منابع کتابخانهای و اسناد کمک گرفتهشدهاست.
رویا دیجو؛ مصطفی ده پهلوان؛ کمال الدین نیکنامی
چکیده
مصر، سرزمین انجیـل، از زمان مسیح پذیرای یک فرقة اقلیـت موسوم به قبط گردیـد. حضوری طولانیمدت، اما در شرایطی که بهنظر، هیچگاه در کمال مطلوب نبود. لذا تناقضات، جملگی تفکر محتاطانه به همراه اشتیاق افراطی برای شهادت، ایمان مذهبی، سلسلهمراتب روحانیت، گرایش به سمت رهبانیت به عنوان شکلی از زندگی دینی درخور ملاحظه قرار میگیرد. ...
بیشتر
مصر، سرزمین انجیـل، از زمان مسیح پذیرای یک فرقة اقلیـت موسوم به قبط گردیـد. حضوری طولانیمدت، اما در شرایطی که بهنظر، هیچگاه در کمال مطلوب نبود. لذا تناقضات، جملگی تفکر محتاطانه به همراه اشتیاق افراطی برای شهادت، ایمان مذهبی، سلسلهمراتب روحانیت، گرایش به سمت رهبانیت به عنوان شکلی از زندگی دینی درخور ملاحظه قرار میگیرد. در اینضمن، یقین میدانیم که اختلاف و انشعاب اصلی در کالسدون بهوقوع پیوست و با برانگیختهشدن شور و هیجان ملی مصادف شد؛ استقلالی که توجه را به سوی بیزانتیوم پایتخت سیاسی جهان مسیحی معطوف داشت. نوشتار حاضر ضمن پرداختن به اهمّ مباحث مطرحشده به روش و رویکردی توصیفی تحلیلی در پی تببین علل و جهات دگرگونی حاصل آمده در بستر مسیحیت، خاصه در جامعۀ قبطی مصر میباشد. جماعتی که، از درون تلاطمات عصری انباشته از هیجانات سیاسی و دینی سر برکشید و با رویای آزادی و محتمل تلخکامی از ضربة جهاد اسلامی بار دیگر با دشواری روبرو شد. نتایج ما را مجاز به این تصور میدارد که مسیر یا انگیزة این جریان هر چه باشد؛ زمینة سیاسی در این دوران نقشی بهمراتب مهمتر از مذهب ایفا کرد و در منتهای امر پیوستگی و اتحاد قبطها در برابر امپراتوری و نمایندگان اعم از مذهبی و غیر مذهبی را منجر شد.
محسن رحمتی؛ فرزاد خوشآب؛ تقی اصغری
چکیده
سرزمیـن گیلان، به واسطۀ موقعیت جغرافیایـیاش، از ورود اسلام تا صفویه، همواره تحت فرمان خاندانهای حکومتگر محلی بوده و معمولاً زیر سلطۀ مستقیم حکومت مرکزی قرار نداشت. این روند تا پیش از رویکار آمدن صفویـان همچنان ادامه پیـدا کرد. فقط در دورۀ صفوی، شاهعباس اول (حک: 996-1038ق/1588-1629م) با بسط نفوذ و سلطۀ حکومت مرکزی در گیلان، بساط ...
بیشتر
سرزمیـن گیلان، به واسطۀ موقعیت جغرافیایـیاش، از ورود اسلام تا صفویه، همواره تحت فرمان خاندانهای حکومتگر محلی بوده و معمولاً زیر سلطۀ مستقیم حکومت مرکزی قرار نداشت. این روند تا پیش از رویکار آمدن صفویـان همچنان ادامه پیـدا کرد. فقط در دورۀ صفوی، شاهعباس اول (حک: 996-1038ق/1588-1629م) با بسط نفوذ و سلطۀ حکومت مرکزی در گیلان، بساط حکومتهای محلی آن را در هم پیچید. از آن پس، امور گیلان توسط کارگزاران و حکمرانان منصوب از طرف حکومت مرکزی اداره میشد. در دورۀ کریمخان زند (حک: 1163-1193ق/1750-1779م.) نیز هدایتاللهخان به حکومت آن ایالت منصوب شد ولی به واسطۀ علل و عوامل مختلف رابطۀ او با حکومت مرکزی تغییر یافت. این پژوهش با روش توصیـفی تحلیـلی، بـرای ارائۀ پاسـخ به این سـوال تنظیـم شده است که روابط هدایتاللهخان گیلانی با حکومت مرکزی چرا و چگونه تغییر یافت؟ یافتههای این پژوهش نشان میدهد که روابط هدایتاللهخان با حکومت مرکزی تحت تأثیر عواملی همچون ضعف حکومت مرکزی، توانیابی نظامی حاکم گیلان، برقراری روابط سیاسی و اقتصادی با حکومتهای همجوار متغیر و تابع شرایط بود. حاکم گیلان با توسل به اقدامات سیاسی، نظامی و اقتصادی و سرکوب خوانین محلی در صدد تلاش برای حفظ موجودیت خود و افراد تحت سرپرستیاش، در مقابل حکومت مرکزی و دیگر مدعیان سیاسی قدرت بود.